عاطفه بهدادیان·۲ سال پیشرنگ رویا5 یا 6 ساله م که بود خونه مامانبزرگم پشت پنجره می نشستم تا مامانم از سرکار بیاد اما تو این انتظار مداد رنگی هام ولو می کردم رو میز ،دفتر نق…
عاطفه بهدادیان·۲ سال پیشامیدوارم هوای ما رو نداشته باشی...دیروز که رفتم تو تراس آلبالوهایی که گذاشته بودم تو هوای گرم تهران خشک بشه که این روزا حرارت ازش میچکه یه همی بزنم دیدیم توری سفیدی که اندا…
عاطفه بهدادیان·۲ سال پیشگوش هایی که دیگه بدهکار نیستند طلب کارند!نشستم جلو تلویزیون لیوان چاییم دستمه، چشمم به فیلمیه که داره پخش میشه اما فکرم درگیره اتفاق های صبحه، یه دعوای شدید با یکی از صمیمی ترین دو…