اگر به عنوان سرمایهگذار خطرپذیر که سالیان دراز سرمایه خود را در یک شرکت تکنولوژی سرمایهگذاری کرده باشید با استفاده از سه راه حل پس از طی دوران بلوغ استارتاپ باید به روشهای زیر پول خود را نقد کنید:
1.عرضه اولیه
2.ادغام و تملک
3.خرید توسط مدیران
اولین باری که سهام شرکتی در بازار سرمایه عرضه میشود عرضه اولیه یا همان IPO نام دارد. سال 2019، سال عرضه اولیه عمومی شرکتهای فناوریمحور در بازار سرمایه آمریکا مینامند به طوریکه 17 شرکت تکنولوژی برای اولین بار وارد بازار سهام شدند. فرآیند عرضه اولیه گران و طولانی است خصوصا برای شرکتهایی که عمر نهایتا 10 ساله دارند و گاهی همچنان سودآور نیستند اما از طرفی شرکتی که در بورس یک کشور پذیرش میشود موظف به شفافیت در عملکرد مالی خود زیرنظر سازمان بورس و اوراق بهادار می باشد همین مساله اعتبار آن را بالا میبرد. از میان شرکتهایی که در سال 2019 IPO خود را انجام دادهاند، تعدادی بازدهی منفی و تعدادی بازدهی مثبتی عاید سهامداران خود کردهاند. استارتاپ Fivver یکی از شرکتهایی که قیمت سهام آن پس از عرضه در بازار سرمایه 19% افزایش داشته و این در حالی است که شرکتهایی مثل LYFT و UBER قیمت سهام آنها تاکنون کاهش چشمگیری داشته است.
مسلما Fivver از آن دست استارتاپهایی مانند Uber نیست که اکثریت به دلیل استفاده مکرر شناخت کافی نسبت به آن داشته باشند بنابراین برای بررسی دقیقتر عرضه اولیه این شرکت نیازمند شناخت دقیق کسب و کار است. Fivver در واقع یک پلتفرم marketplaceدر حوزه خدمات فریلنسری است که خریداران و فروشندگان خدمات فریلنسری در گروههای مختلف در آن فعالیت میکنند. این دسته از شرکتها خدماتی در دسته اصطلاحا gig economy ارائه میدهند این دستهبندی اقتصادی به گروهی از کسب و کارهایی که مشاغلی موقت، پیمانکاری و بدون استخدام ارائه میکنند، گفته میشود، Fivver، Freelancer و UpWork در این اقتصاد فعالیت میکنند اما تفاوت جزئی میان مدل کسب و کار آنها وجود دارد که ذاتا تاثیر به سزایی در عملکرد مالی هر یک میگذارد. شکل درآمدی Fivver به عنوان پلتفرم واسط در یک marketplace اخذ کارمزد از فروشندگان و خریداران خدمات است اما کارمزد اخذ شده از خریداران و فروشندگان کاملا عددی متفاوت است. در جدول زیر کارمز خریداران و فروشندگان خدمات آمده است.
بنابراین کلیه درآمدهای این مجموعه تابعی از خرید و فروش خدمات توسط افراد است گرچه که حاشیه سود فروشندگان خدمات نسبت به خریداران بیشتر میباشد. بنابراین هرچه تعداد خدماتدهندگان و خریداران آن بیشتر باشد درآمد بیشتری مورد انتظار است، از این رو به طور مشخص افزودن تعداد دستهبندی خدمات قابل ارائه نیزدر این معیار تاثیر بسزایی دارد و این شرکت به خوبی از سال 2010 تا سال 2019 تعداد دستهبندی خدمات خود را از 8 به 200 رسانده است. Fivverدر مجموع بین سالهای 2010 تا زمان عرضه به بازار سرمایه طی شش مرحله جذب سرمایه حدودا 111 میلیون دلار را جذب کرد علاوه بر جذب سرمایه این استارتاپ در 2017 تا 2019 سه استارتاپ کوچ را در خود ادغام کرده است. تمامی این شرکتها در راستای تحقق اهداف کلی Fivver فعالیت میکنند:
1. Clearvoiceپلتفرم بازاریابی محتوایی
2. And coدفتر کار هوشمند برای فریلنسرها
3. Veedmeپلتفرم خرید و فروش محتوای ویدیویی
سرانجام در JUNE سال 2019 عرضه اولیه این شرکت با مشخصات زیر انجام شد.
سه صورت مالی در حقیقت شناسنامه هر شرکتی برای سرمایهگذاری هستند بنابراین برای بررسی وضعیت سلامت مالی هر شرکت تحلیل صورتهای مالی ترازنامه، جریانات نقدی و درآمد ضروریست. در ادامه تحلیل به بررسی صورتها مالی در سالهای 2019 و2018 به صورت خلاصه خواهیم پرداخت.
در اولین گام برای تحلیل، توازن بدهی و داراییهای( سمت چپ و راست ترازنامه) این شرکت کاملا مشهود است اما در مورد سرمایه در گردش به نظر میرسد در سال 2019 با کاهش نسبتا محسوسی همراه بوده و همین مورد با توجه به شکل پلتفرمی، مدیریت زمان پرداخت و تسویه خریداران و فروشندگان خدمات نگرانکننده به نظر میرسد از طرفی دیگر نرخ Current Ratio که تواناییهای مالی شرکت را برای پرداخت بدهیهای جاری(زیر یکسال) را بیان میکند نسبت به متوسط صنعت مربوطه در بازار سرمایه که 1.34 است طی سالهای اخیر از 1.79 به 2.28 رسیده است. رشد این نسبت گرچه به تنهایی اطمینان کافی نسبت به افزایش قدرت مالی شرکت حاصل نمیکند اما رشد و افزایش این نسبت اطمینان کافی برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت را اثبات میکند.
خوشبختانه بر اساس جدول فوق جریانات نقدی آزاد عددی مثبت است، این مثبت بودن به خوبی توانایی شرکت در برابر هزینههای عملیاتی را نشان میدهد اما در سال 2019 علیرغم مثبت بودن جریانات نقدی کاهش قابل توجهی هم داشته به نظر میرسد این کاهش درجریان نقدی آزاد در جهت بکار گیری سرمایه برای پرداخت بدهیهای کوتاه بکار رفته است. از سال 2018 تا 2019 اختلاف بین هزینه سرمایه و جریان نقدی عملیاتی کاهش چشمگیری داشته گویا شرکت پس از عرضه اولیه سهام خود از سرمایه موجود، به شکل بهینهای استفاده نمیکند اما در مورد نسبت جریان نقدی آزاد به جریان نقدی عملیاتی نکتهای که قابل توجه است افزایش هر چند کم این نسبت نشان از افزایش قدرت شرکت در برابر بازپرداخت سود به سهامداران خود دارد که این مساله خصوصا برای سهامداران خرد و سرمایهگذاران در بازار سرمایه یکی از نکاتی است که هنگام خرید سهام به آن توجه ویژه میکنند.
با توجه به مدل درآمدی Fivver بخش عمده درآمد از کارمزد فروشندگان خدمات دریافت میشود هر چه این شرکت خدمات گرانتری را در حجم بالا بفروشد کارمزد بیشتری را نیز کسب میکند. در حال حاضر بر اساس آخرین بروزسانی تعداد 5.5 میلیون خریدار و 830 هزار فروشنده در 160 کشور جهان در حال خرید و فروش خدمات و فعالیت در این پلتفرم هستند در جدول زیر همانطور که مشهود است از ابتدای شکلگیری پلتفرم تا زمان عرضه در بازار سهام متوسط قیمت خدمات رو به افزایش بوده و این بدان معناست که در سالهای اخیر این شرکت به طور متوسط حاشیه سود جذابی را در ازای هر خدمت در نظر گرفته است اما با توجه به رشد هزینههای فروش در حداقل دو سال اخیر همچنان شرکت سودآوری ندارد هر چند که حجم تراکنشهای آن از سال 2018 تا سال بعد از 293.5 میلیون دلار به 401 میلیون دلار رشد داشته طبق گفتههای بنیانگذاران نیز درامد پس از کسر مالیات و استهلاک) (EBITDA شرکت روند مثبتی را در طی میکند.
به عنوان معاملهگر در بازار سرمایه در کنار بررسی صورتهای مالی تحلیل ویژگیهای هر سهم به ازای جریان نقدی آزاد، فروش، درآمد و ارزش واقعی آن ضروریست در این جا از دو جهت این نسبتهای را تحلیل خواهیم کرد 1) نسبت به صنعت 2) نسبت به سال گذشته
مهمترین نسبت P/E ، منفی است به همین دلیل مقایسهای با صنعت مربوطه نمیتوان انجام داد اما با توجه به اینکه تغییرات کوچکی نسبت به سال 2018 داشته میتوان گفت که در حال حاضر سودآوردی شرکت در مقابل قیمت سهام آن عددی منفی است و حتی با فرض حضور شرکت در بازار سرمایه در سال 2018 خرید سهام آن در این قیمت نسبت به درآمد برای سرمایهگذاری که با دید کوتاه مدت سهام را خریداری میکند موجب ضرر میشود. ولی مساله سرمایهگذاری در یک استارتاپ فناوری است نه یک شرکت تولیدی، سرمایهگذارانی که با استارتاپها آشنایی ندارند در همان گام ابتدا با توجه به P/Eمنفی از خرید سهام این شرکتها صرفنظر میکنند اما افرادی که علاوه بر بازار سرمایه با استارتاپها آشنایی دارند به دلیل آن که میدانند این شرکتها با وجود عرضه در بازار سرمایه ممکن است تا سوددهی و نقطه سر به سر خود فاصله زیادی داشته باشند خرید سهام این شرکتها را فرصت سرمایهگذاری میدانند. بالاتر بودن نسبت P/S نسبت به صنعت نشان دهنده هزینههای بالای درآمد در این شرکت و نرخ P/B در شرایطی که شرکت نوپاست و همچنان P/E منفی دارد به ما کمک میکند تا درک کنیم که ارزش سهم در بازارسرمایه و قیمت اسمی آن چقدر باهم تفاوت دارد هرچه این نسبت به یک نزدیکتر باشد به نظر میرسد خرید آن سهم عقلانی و اصطلاحا به قیمت است.
نسبتهای ارزشیابی
در مجموع با بررسی کلی Fivver میتوان گفت که در آینده میتواند یکی از سهامهای پیشرو در والاستریت باشد، چرا که طبق پیشبینیهای معتبر در سال 2023 اندازه اقتصاد گیگ 455 میلیارد دلار خواهد بود از این اعداد و ارقامی که پیشبینی شده است میتوان دریافت که در چند سال آینده افراد بسیاری به صورت پروژهای کسب درآمد خواهند کرد و عمدهی کارفرمایان نیز تمایل دارند تا کارها را به صورت پیمانکاری و کیفیت خوب انجام دهند بنابراین وجود پلتفرمی مانند Fivver که هماکنون هم جز 100 سایت برتر ایالات متحده است اندازه بازار بزرگتری را در اختیار خواهد داشت، این مساله اکنون که بسیاری از افراد به دلیل شرایط بحرانی اقتصاد و یا بحران خانهنشینی کرونا کار خود را از دست داده اند قابل لمستر است. علاوه بر این موضوعات، شاخصی که گاهی از طرف سرمایهگذاران سنتیتر بازار سرمایه مورد کم لطفی قرار میگیرد PEG نام دارد PEG کسری است که در صورت نرخ P/E و در مخرج نرخ رشد فروش* قرار دارد هر چه این کسر عددی کوچکی باشد فرصتی برای سرمایه گذاری را نشان میدهد متاسفانه عدد معتبری از نرخ سالانه PEGاین شرکت در سایتهای مربوط به سهام یافت نشده است اما اطلاعات منتهی به مارچ 2020 عدد -1.212 را نشان میدهد که علت منفی بودن این نرخ P/Eمنفی است. بر خلاف عموم سرمایهگذاران، گروهی از سرمایهگذاران نیز بر روی رشد شرکتها سرمایهگذاری و آینده را خریداری میکنند این گروه از سرمایهگذاران بازار سرمایه استراتژی مشابه با سرمایهگذاران خطرپذیر دارند. این شرکت پس از عرضه اولیه سهام خود در بازار سرمایه تاکنون بیش از 290% سود را عاید سهامداران خود کرده است. مجموعا از چندین جهت استارتاپ یا شرکت نوپای Fevver جالب توجه میباشد : اولا این شرکت به همراه سه استارتاپ خیلی کوچکتر ادغام شده و دوما مساله ارزشگذاری مناسب قبل از مرحله IPOتاثیر فراوانی بر روی رشد قیمت این سهام پس از عرضه در بازار سرمایه داشته است. ارزشگذاری هر استارتاپی در مرحله ورود به بورس به مثابه راه رفتن روی لبه تیغ میماند هر گونه لغزش و اشتباه در این امر میتواند منجر به ناکامی عرضه در بازار سرمایه شود تمامی این اتفاقات در آینده ممکن است بر روی فرآینده بازده سرمایه، حاکمیت شرکت و حتی جذب نیروی انسانی تاثیر بگذارد، همانطور که میدانید ارزشگذاری شرکتهای استارتاپی در سراسر جهان بیش از اینکه تابعی از علوم مالی باشد حاصل مذاکرات میان بنیانگذاران وسرمایهگذاران است اما انتخاب روش ارزشگذاری درست نیز تا حد بسیار زیادی میتواند طرفین معامله(مذاکره) را به ارزشگذاری منصفانه نزدیکتر کند.