aysan.zarfam
aysan.zarfam
خواندن ۲ دقیقه·۶ ماه پیش

رد پای کثیف فرافکنی

مدام روی صندلی وول می‌خورد و آرام و قرار نداشت. پوست لبش را با دندان می‌کند و داشت با‌ حرص در مورد همسرش صحبت می‌کرد: « آدم رویش نمی‌شود با خودش به یک جمع درست و حسابی ببردش. کسانی که سرشان به تنشان می‌ارزد اصلا دوست ندارند با او هم‌صحبت شوند.»

چشمم به چشم نفر سوم دور میز یعنی دوست صمیمی ام افتاد و نگاه معنی داری با هم رد و بدل کردیم.

همین چند روز پیش بود که داشتیم غیبت می‌کردیم که عاطفه دوست دارد با جمع‌های خاص که به نظر خودش آدم حسابی هستند رفت و آمد کند اما اصلا اعتماد به نفس ندارد و فکر می‌کند در سطح این جمع‌ها نیست و آدم حسابش نمی‌کنند.

حالا داشت همین‌ را به رضا همسرش نسب می‌داد درحالی که رضا همیشه یک آدم معمولی با ظاهر و رفتاری دلپذیر و قابل قبول بود.

ماجرا وقتی وحشتناک‌تر شد که رضا هم به جمع اضافه شد و طوری شروع به دفاع از خودش کرد که انگار گناهکار بودن خودش را و چیزهایی که عاطفه به او نسبت می‌داد را پذیرفته.

به نظر من رد پای کثیف فرافکنی پیدا بود.

من روانشناس نیستم و نمی‌دانم این اتفاق چرا و چگونه رخ می‌دهد اما بارها آن را دیده‌ام و هم خودم تجربه‌اش کرده‌ام که آدم‌ها احساس تحقیر یا احساسات بدی که شاید در ناخودآگاه‌شان در مورد خودشان دارند به نزدیک‌ترین آدم زندگیشان نسبت می‌دهند.

در دوران مدرسه این فرافکنی را از سوی همکلاسی‌هایم در مورد خانواده‌شان دیده بارها دیده‌ام(مثلا فکر می‌کردند تیپ مادرشان آبروریزی است اما در واقع این باوری بود که در مورد تیپ خودشان داشتند)، همینطور مادرانی را دیده ام که در مورد فرزندشان این رفتار را به کار می بردند( مثلا فکر می‌کردند دخترشان زشت است و خواستنی نیست) و همینطور بسیار بسیار در زوج‌ها.

بارها افرادی را دیده‌ام که فکر می‌کردند اظهارنظر زوجشان در جمع از روی بی‌سوادی و باعث تمسخر دیگران است در حالی که می‌دانستم این ترسی است که در مورد خودشان دارند.




من طرف دیگر این عارضه را هم دیده‌ام که چطور زوج‌های این افراد به دلیل بار و فشار این تحقیر که روی خودشان حس می‌کنند و حس بدی که به خاطر این افراد در مورد خودشان می‌گیرند، آنها را رها می‌کنند تا نفس راحتی بکشند.من طرف دیگر این عارضه را هم دیده‌ام که چطور زوج‌های این افراد به دلیل بار و فشار این تحقیر که روی خودشان حس می‌کنند و حس بدی که به خاطر این افراد در مورد خودشان می‌گیرند، آنها را رها می‌کنند تا نفس راحتی بکشند.

من نمی‌دانم که این پدیده دقیقا چیست اما می‌دانم که خیلی ترسناک است و می‌تواند در نزدیکی همه‌مان در حال پرواز باشد.



روانشناسیروابط اجتماعیروابط عاطفیرابطهخانواده
می خواهم اینجا «از هر دری، سخنی» بنویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید