همه عمر با نزدیک شدن به عید تو جاهای مختلف شنیدیم که میگن تصمیم بگیرید از این سال اینطوری باشید و اونطوری باشید. یا تصمیم دارید از سال جدید چه کاری کنید و از این حرفا که شما بهتر از من میدونید.
منم مثل شما همیشه تصمیم میگرفتم از امسال یه کار خوبی کنم یا چه میدونم یه حرکتی بزنم و اینا.
تا اینکه از چند سال پیش که دارم کار میکنم و یه سری چیزا یاد گرفتم فهمیدم که این حرفا یه مشت حرف مفت بیشتر نیستن.
من تو خرداد ۹۳ تصمیم گرفتم که وزن کم کنم و بیشتر ورزش کنم و به خودم بیشتر برسم و از زندگی بیشتر لذت ببرم. دقیقا از همون روز شروع کردم باشگاه رفتن. از اون روز به بعد یاد گرفتم:
اگه میخوای کاری رو انجام بدی، شروع کن، اگه میشه همین حالا.
این رویکرد رو تو زندگیم چند سالی هست در پیش گرفتم و نتیجه خیلی خوب بوده. حداقلش این بوده هیچ وقت منتظر هیچ شنبهای نبودم و حداقل یه کاری کردم. این رویکرد باعث شده روحیه عملگرایایی من شدیدا افزایش پیدا کنه و حتی تو شروع کردن و جلو بردن پروژه ها هم خیلی سازنده بوده. البته در نظر گرفتن این روحیه نباید لزوم بررسی قبل از اجرا و یا ارزیابی ایده رو در دیدگاهمون کم فروغ جلوه بده.
من ورزش رو با باشگاه بدنسازی شروع کردم نتیجه بد نبود. اما از اول ۹۶ که رفتم کلاس رقص تازه فهمیدم زندگی چیه! هرچقدر از زیبایی کلاس دسته جمعی رقص آذربایجانی بخوام بگم کم گفتم. لذتی وصف ناپذیر داره. البته اسمش رقصه و در واقع مجموعهای از ورزشهای بسیار سنگین هوازی هست که آمادگی بدنی رو شدیدا بالا میبره.
الغرض اینکه اگه میخواید کاری رو شروع کنید. مخصوصا اگه درباره خودتون هست:
موفق باشید :)
پ.ن: یکی از حسرتهای ابدی زندگیم این هست که چرا از بچهگی به طور مداوم ورزش نکردم.