واقعا چرا کتاب می خونیم؟
تا حالا شده بخواهیم با یک نفر حرف بزنیم ولی آشنا نباشه؟
غریبه ای باشه که حتی ما رو قضاوت نکنه یا به حرف هامون نخنده
یا حتی به سوالای احمقانه مون جواب های سرکوب کننده نگه؟
هر موقع بخواهیم حرف بزنیم در دسترس باشه هر موقع نخواستیم به بعد موکول کنیم
هر چی دلمون خواست بهش بگیم و اون هم هر چی خواست بگه
بدونِ اینکه همدیگر رو ببینیم و یا حتی بشناسیم
آره
شاید بگی چنین آدمی وجود نداره و چنین آدمی مثل ربات می مونه
ولی به نظر من که وجود داره خیلی هم با سواد و با فرهنگ هم هستش
این آدم سالیان سال مطالعه می کنه و با دنیای خودش سر و کله می زنه
این آدم همون نویسنده کتابه
تصور کنید شکسپیر
چقدر جالب که هر موقع صداش بزنیم میاد و برامون حرف می زنه و ما رو در خودش غوطه ور می کنه
و ما هر چه در ذهن داریم و نداریم بهش می گیم
و اگر کاری برامون پیش اومد می گذاریم میریم و کتاب رو میبندیم
بدونِ اینکه ناراحت بشه
واقعا دوست واقعی یک کتابِ خوبه که می تونه بهترین دنیا رو برامون بسازه
و ما اون دنیا رو در زندگی خودمون تجربه ش کنیم...
ادامه دارد...