هرگز از مرگ نهراسم نگریزم ... آن گذرگاهیست و من یک رهگذر
این گذرگاه ره کوتاهیست ... رهیک گریه ویک دم آهیست
این گذرگاه ره ای کاشهاست ... ای کاش ها اگرو اماهاست
توشه ی راه همان کردارهاست ... خوب و بد زشتی و زیباهاست
هرکه این توشه به دوش خود بگیرد برود ... لیک به مقصد نرسد توشه ی راه خطا
بهر هر کس این راه هموار است ... خود کند این راه هموار را دشوار