سرویس نت فلیکس در تاریخ 26 شهریور ماه سال 1400 سریالی کرهای 9 قسمتی با نام Squid Game یا بازی ماهی مرکب را پخش کرد که انتظار میرفت به اثری نسبتا پرطرفدار تبدیل شود اما موفقیت وحشتناک این سریال همه را غافلگیر کرد حتی مدیران نت فلیکس و از همه بیشتر خالق سریال هوانگ دونگ-هیوک. این سریال خیلی زود در 90 کشور جهان به پرمخاطب ترین سریال نت فلیکس تبدیل شد و حالا در کمتر از یک ماه از پخش آن، میلیونها مخاطب در سراسر جهان وجود دارند که این محصول مهیج کرهای را دیدهاند. سریال اسکویید گیم مثل بسیاری از ساختههای سینمایی مشهور کره جنوبی دارای رازهای پنهان و ارجاعات مهم اجتماعی و فلسفی است و ما هم به همین خاطر تصمیم گرفتیم در این آیتم تعدادی از رازها و حقایق جالب این سریال را برایتان فاش کنیم.
در ادامه با بررسی این ده راز و حقیقت جالب درباره سریال Squid Game با ما همراه باشید.
حالا به سراغ مهمترین راز سریال میرویم. هویت پیرمرد شماره 1 یا همان Oh il Namکه در قسمت پایانی سریال فاش میشد. با این حال اگر دوباره و با دقت سریال را بازبینی کنید متوجه میشوید که سازندگان نشانههایی از حقیقت پایانی را در سکانسهای مختلف قرار دادهاند. اول از همه اینکه او شماره 1 است ، مردی که برای اولین بار این مسابقات را راه اندازی کرد. در وهله دوم محله بازسازی شده در مسابقه Marbles همانطور که خود پیرمرد شماره 1 هم اعتراف میکند در حقیقت بازسازی محله و خانه دوران جوانی اوست.همچنین اگر توجه کنید زمانی که عروسک مسابقه اول یعنی چراغ قرمز چراغ سبز به دنبال شرکت کنندگانی است که حرکت کردهاند ، به طور کامل از پیرمرد چشم پوشی میکند. حتی در اپیزود دوم وقتی همه شرکت کنندگان به محض ورود به ون با گاز بیهوش می شوند او تنها سوار بر ون میشود. از همه اینها جالب تر اینکه ترجمه اسم Oh il Nam به انگلیسی به معنای مرد شماره 1 است.
تعجب آور نیست که با وجود نکات ریز و درشت داستان، نگارش فیلمنامه این سریال مدت زیادی زمان برده باشد. در حقیقت کارگردان Squid game آقای Hwang Dong-Hyuk نوشتن فیلم نامه را در سال 2008 آغاز کرده و نسخه اولیه آن را در سال 2009 به پایان رسانده بود اما ساخت سریال 10 سال بعد عملی شد در این بین تاخیر 1 ساله پاندمی کرونا را هم باید به این مقدار اضافه کرد.
سریال Squid Game از لحاظ بصری زیبا و جذاب است. مکان هایی که بازی ها در آنها انجام میشود بسیار بزرگ و حیرت آور هستند. نکته جالب توجه این است که تمامی این لوکیشن ها ساخته شدهاند و خبری از جلوههای ویژه کامپیوتری مطلق نیست. برای مثال در بازی اول یا Red Light / Green Light رباتی که به شکل دختر طراحی شده است واقعی است و در این صحنه 456 بازیگر حضور داشته اند. تمامی این موارد به بازیگران کمک کرده است تا به خوبی درگیر نقش و لوکیشن ها شوند.
یکی از جزییاتی مهمی که ممکن است به آن توجه نکرده باشید اما بسیار مهم است در قسمت پایانی دیده می شود. وقتی شخصیت اصلی یعنی سئونگ به برج ناشناس رفته و لحظاتی بعد متوجه راز پنهان پیرمرد شود. در این صحنه وقتی او وارد آسانسور میشود دکمه طبقه هفتم را میزند. میدانیم که برنده مسابقه باید در شش بازی برنده شود. در اینجا ولی طبقه هفتم مشخصا اشارهای هفتمین و آخرین بازی دارد ، یعنی مشخص شدن هویت پیرمرد و آخرین بازی که سئونگ و پیرمرد پیش از مرگ پیرمرد با هم بازی میکنند.
سازنده این مجموعه آقای Huang Dong-Hyuk ایده گرمکنهای ورزشی سبز رنگی که بازیگران این سریال به تن دارند را از یونیفورمها و لباسهای دوران مدرسه خود زمانی که کودک بود الهام گرفته است. او در ابتدا قصد داشت تا دقیقا از یونیفورمهای مدرسه جهت این کار استفاده کند. اما با توجه شکل یونیفورمهای مدرسه از این تصمیم منصرف شد و در نهایت تصمیم گرفت تا از گرمکنهای ورزشی سبز رنگ که با ترکیب رنگ قرمز خون جلوه بصری مناسبی دارند استفاده کند. همچنین لباسهای صورتی رنگی که ماموران بر تن دارند کاملا در تضاد با رنگ سبز است به خوبی تفاوت میان بازیکنان و ماموران را به نمایش میگذارد.
در حالی که صحبتها و حواشی زیادی درباره این مجموعه وجود دارد عدهای ادعا کردهاند که Squid Game یک نسخه از کپی فیلم ژاپنی As The Gods Will است اما Wong Dong-Hyuk اعلام کرده است که منبع الهام او برای ساخت این سریال کمیکهای Menwa است که او در دوران نوجوانی آنها را میخوانده است.
پیش از آنکه نام Squid Game برای سریال انتخاب شود عنوانی نه چندان جالب برای آن در نظر گرفته شده بود. نتفلیکس اعلام کرده بود که در حال ساخت سریالی با نام Round Six است که عنوان آن اشارهای به 6 بازی مختلفی دارد که شرکت کنندهها در آنها مشارکت میکنند. اما در نهایت این نام به Squid Game تغییر کرد.
مهمترین حقیقت برای همه شرکت کنندگان در مسابقه این است که بدانند بازی بعدی چیست. این ماجرا آنقدر حیاتی است که دکتر حاضر به کمک کردن به تعدادی از عوامل برگزاری میشود اما اگر با دقت به سریال نگاه کنید متوجه میشوید نقاشی همه بازیها روی دیوار اتاق عظیم شرکت کنندگان نقاشی شده است. در حقیقت هر 6 بازی Marbles، The Glass Stepping Stones، Dalgona Candy ، Tug of War ، Red Light, Green Light و Squid Game در این نقاشیها به چشم میخورند. تنها کاری که شرکت کنندگان باید میکردند این بود که با دقت به این دیوارها نگاه کنند!
یونیفورم صورتی و ماسکهای عوامل برگزار کننده یکی از جالبترین ویژگیهای سریال Squid Game است. در حالی که ماسکهای آنها با اشکال مربع ، دایره ، مثلث بیش از هر چیزی یادآور پلی استیشن است اما این ماسکها در حقیقت ارجاعی به سیستم ساختاری و زندگی مورچهها دارند. دایره به معنای کارگر ، مثلت به معنای سرباز و مربع به معنای مدیر. البته ماسکهای اعضای VIP هم نشان میدهد که همه چیز در این سریال ارجاعی به قوانین و اکوسیستم جنگل است.
راهروهای تو در تو شرکت کنندگان از بخشهای قابل توجه سریال Squid Gameاست. راهروهایی که شرکت کنندگان در هنگام ورود به هر مسابقه از آن استفاده میکنند. این راهروها با الهام از اثر مشهور موریس اشر ، نقاش هلندی قرن بیستم با نام نسبیت ساخته شدهاند. یکی از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان که در آن دو ویژگی مهم دیده میشود. نخست اینکه قوانین جاذبه به صورت معمول وجود ندارد و دوم اینکه حتی در بی نظم ترینها مکانها هم نوعی نظم پنهان وجود دارد. دقیقا مثل Squid Gameکه در آن قانون و نظم مشخصی وجود دارد هرچند این قانون و نظم جهان واقعی نیست.
بهترین سریال های کره ای که نباید از دست بدهید
هر روزه دهها رمزارز جدید توسط خالقان آنها معرفی میشوند. رمزارزهایی که حقیقت وجودی بسیاری از آنها کلاهبرداری و جذب پولهای کلان از افرادی است که بدون هیچگونه اطلاعات فنی یا تحقیق پیرامون یک پروژه رمزارز، اقدام به خریداری آنها میکنند.
اما در این میان برخی خالقان پروژههای رمزارز هستند که کمی هوشمندانهتر عمل کرده و دست روی نقطهای میگذارند که بتواند ماهیت کلاهبرداری آنها را پوشانده و جاذبههای دیگری را ایجاد کند.
رمزارز SQUID که در بازار ارزهای دیجیتال به اسکویید گیم نیز مشهور بوده را باید یکی از این موارد دانست. ناخودآگاه با شنیدن نام اسکویید گیم، جذابیت خاصی در مورد این پروژه ایجاد میشود و شاید همین جذابیت باشد که مانع از بررسی پیشینه، ابعاد فنی و خالقان این پروژه برای کاربران فوق آماتور بازار رمزارزها شده باشد.
روز گذشته اتفاقی برای این رمزارز افتاد که پیش از این نیز بارها برای ارزهای جعلی دیگر بازار کریپتو اتفاق افتاده است. در اوایل صبح روز اول نوامبر (به وقت آمریکا) یک دامپ بسیار شدید روی نمودار ارز مجازی اسکویید گیم دیده شد که موجب شد ارزش آن در بازار به بیش از 2800 دلار برسد. این جهش شدید ناشی از نقد کردن وجه بسیار زیادی توسط خالقان ناشناس این رمزارز بود.
در واقع این افراد دارایی خود به صورت رمزارز اسکویید را به صورت کامل فروخته و تصمیم به تعطیلی پروژه کردند. با این اوصاف، رمزارزی که با قیمت 0.12 دلار عرضه شده بود در عرض کمتر از یک ساعت به قیمت 2856 دلار رسیده و پس از آن به سرعت سقوط کرده و با رسیدن به ارزش 0.0027 دلار، رسماً به کار خود پایان داد.
گزارشها از پایگاه پنکیک سوآپ نیز نشان میدهد حتی کاربران قادر به فروش دارایی خود به همین ارزش نازل نیز نیستند. پس از این اتفاق، گردانندگان این رمزارز حتی وبسایت معرفی و اسناد آن به نشانی SquidGame.cash را نیز آفلاین کرده و میخ محکمی بر تابوت زندگی این رمزارز کوبیدند تا تنها این ساده لوحان بازار باشند که نظارهگر تششیع جنازه دارایی از دست رفته خود بمانند.
اما همانطور که اعلام شد این اتفاق در بازار رمزارزها به هیچ عنوان جدید نیست و دهها نمونه از این نوع را میتوان مثال زد که هزاران کاربر فریب خورده را در پی داشته و نشان میدهد که واقعاً اعتماد به بسیاری از رمزارزهای بی بنیه فنی و تخصصی، اقدامی نابخردانه و از روی احساسات است.
در این پروژهها اصولاً با استفاده از مجموعهای از کدهای منبع پایه ارزهای دیجیتال که به راحتی قابل سفارش و تهیه است، رمزارزی ظاهراً جدید و متفاوت طراحی شده و در بازار عرضه میشود. در ادامه سازندگان رمزارز که خود سهم زیادی از ارز مجازی خود را دارند با پامپ مصنوعی ارزش سهم، اقدام به دزدی دارایی کاربران کرده و در سریعترین زمان ممکن، اقدام به فرار میکنند.
اما مورد جالب در خصوص رمزارز SQUID آن است که با سوار شدن بر موج خبری که حتی رسانههای بزرگی مانند CNBC، Forbes، BBC، Fortune و دهها وبسایت خبری دیگر در مورد آن گفتند و نوشتند، این رمزارز به جذابترین رمزارز بازار طی چند روز تبدیل شد. برای مثال در خبر BBC تیتری این گونه درج شد، «رمزارز اسکویید گیم، افزایش قیمت 8600 درصدی را در عرض یک هفته تجربه کرد». مثالهایی از این نوع را در همه رسانههای فوق هم میتوان دید.
از لحاظ سبک و سیاق مسابقات، سریال بازی مرکب، شباهتهایی با فیلمهای بازیهای عطش دارد. این سریال همچنین یادآور فیلمی ژاپنی به نام نبرد رویال(Battle Royale) محصول سال 2000 میلادی است که در آن، دانشآموزان دبیرستانی باید با استفاده از سلاحهای متفاوت و تصادفی با یکدیگر تا سر حد مرگ مبارزه کنند. از برخی لحاظ نیز شباهتهایی به فیلم برفشکن (Snowpiercer) محصول سال 2014 میلادی دارد که در آن، مردم در دنیای آخرالزمانی و یخزده، برای بقا و زنده ماندن در یک قطار همیشه در حال حرکت مبارزه میکنند.
سریال بازی مرکب، از برخی جهات نیز تشابهی با سریال ژاپنی آلیس در سرزمین مرزی(Alice in Borderland) دارد. در سریال آلیس در سرزمین مرزی که محصول سرویس آنلاین نتفلیکس است، دانشآموزان به یک دنیای موازی فرستاده میشوند تا برای بقا و زنده ماندن، بازیهایی انجام بدهند.
دوستان عزیز آیا تابحال سریال بازی مرکب را تماشا کرده اید؟ چه چیزی در این سریال فکر شما را درگیر کرده و برای شما جالب بوده است؟ تجربه خودتان از تماشای سریال اسکویید گیم را برای من بنویسید.