بهمن طاهرخانی
بهمن طاهرخانی
خواندن ۲ دقیقه·۷ سال پیش

سازمان های سریع و خشن : ابرچالش (1)

استعاره سازمان ها به مثابه سریع و خشن

شرایط الان کشور طوری است که ما در هر بخشی چالش های اساسی داریم و در برخی حوزه ها هم ابر چالش ها ما را احاطه کرده اند. چالش هایی مثل بیکاری، محیط زیست، آب، ازدواج و ... . با رویکردهایی که سازمان های دولتی اتخاذ می کنند و با بحران اقتصادی کشور که رکود و تورم فعالین اقتصادی را فلج کرده است، قطعا راهکارها و رویه های موجود نمی توانند (حتی اگر توانش را داشته باشند) مشکلات موجود کشور را حل نمایند. پس راه حل چیست؟

استزاتژی هایی مثل کاهش هزینه (هم حاکمیت و هم تک تک افراد جامعه)، استراتژی حفظ وضع موجود با رویکرد کاهش آسیب دیدگی اقشار جامعه، استراتژی سرمایه گذاری روی فناوری های نوین (البته نیازمند زمان و برنامه ریزی درست است) و استراتژی صفر کردن زمان برای امیدوار کردن مردم و افزایش اشتیاق مردم به حاکمیت و ... از جمله روش هایی که در بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی می توان با ایجاد فهم مشترک در تمامی افراد ملت برای بقا و توسعه کشور به کار برد.

یک رویکرد منحصر به فرد دیگر که می تواند جدای از تمامی روش های بالا برای سازمان های مختلف تجویز شود، رویکرد سریع و خشن بودن سازمان هایی فرا قانونی و فرا قوایی برای حل بحران ها و مشکلاتی است که گاها گذر زمان، کندکاری، دست های آلوده، روابط پنهان، پول های کثیف، ژن های خوب و ... آن مسائل را محو و بی اثر می کنند.

در این رویکرد در حوزه ها و مناطق جغرافیایی مختلف کشور، سازمانی متشکل از افراد خبره، توانمند و ماهر با تشکیل تیم های تخصصی و اختیارات فراقوایی وارد مساله و مشکل می شوند و به مساله ای که زمان آن را سست می کند، با نیروی فرا قوایی خود آن را حل و فصل می کنند.

برای اجرایی کردن سازمان های سریع و خشن قطعا پیش نیازها و پیش فرض هایی وجود دارد:

1- برای مساله هایی که در جامعه مطرح هستند، تیم ها سریع تشکیل و به مساله ورود می کنند اما برای مساله هایی که هنوز رسانه ای نشده اند با کمک مردم و نظام شفافیت سریع طرح مساله می شود و باقی ماجرا ...

2- استفاده از نیروی جوان تحصیل کرده که در جستجوی کار است به همراه افراد با تجربه برای حل بحران ها در تیم های مختلف که علاوه بر کسب تجربه به مهارت افزایی و شناخت محیط کلان کسب و کار کمک می کند.

3- استفاده از سیستم هیئتی که افراد با خواسته خود و برای ارزش های الهی به خیر و صلاح مردم همت میکنند.

4- استفاده از ظرفیت خالی سازمان ها برای حل مسائل.

5- شفافیت اطلاعاتی و جلوگیری از رانت خواری و جیره خواری توسط آزادی بیان.

6- استفاده از تمام ظرفیت نیروی انسانی کشور برای حل بحران های کشور با زبان مشترک و فهم همگانی.

7- استفاده از رویکردهای خلاقانه برای مشکلات و طراحی سیستم هایی که افراد بزهکار هم بتوانند برای حل مسائل وارد میدان شوند و آینده خوبی را برای خود فراهم آورند.

این ایده در مراحل ابتدایی است و در نوشته های بعدی به جرح و تعدیل و تکمیل سازی آن اقدام خواهیم کرد.


سازمانسریعخشنچالشراهکار
تجربیات زندگی در اکوسیستم و فضای کسب و کار ایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید