ما ایرانیها را بیش از هر چیز در جهان به ادبیات، موسیقی و هنر میشناسند. اسطورههای بزرگ آنقدر در تاریخ ادبیات ما فراوانند که گاهی فرصت نمیکنیم سر بر گردانیم و نگاهی به نویسندگان معاصر بیاندازیم. تیم تحریریه بانیمگ، این فرصت را غنیمت شمرده تا بهترین نویسندگان ایرانی و ایرانیتبار را به شما معرفی کند که حتی ممکن است نامشان هم به گوشتان نخورده باشد؛ پس محکم بنشینید و آماده باشید که کاملا از آنچه میخوانید، حیرتزده شوید!
اسماعیل فصیح یکی از نویسندههای مهم ایرانی است که در طول زندگی خود با برترین نویسندههای ایران و جهان و ملاقات کرد و این موضوع تاثیر زیادی بر نوشتههای او داشت. اولین اثر او، «شراب خام» توسط نجف دریابندری اثری خاص تلقی میشد؛ چراکه دریابندری در این داستان آثار آغاز کار یک نویسنده خاص در تاریخ ادبیات ایران را میدید. او بعدتر و درحالیکه تنها ۲۵ سال داشت و در آمریکا زندگی میکرد، کتاب «خاک آشنا» را نوشت. نزدیک به بیست کتاب و مجموعه داستان از فصیح منتشر شده اما او تنها یک نویسنده نبود؛ بلکه از آنجا که در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرده بود، چندین کتاب را نیز ترجمه کرد.
سال پیش، همین موقعها بود که امیرحسن چهلتن، برای رمان «محفل عاشقان ادب» برنده جایزه بینالمللی خانه فرهنگهای جهان شد که در برلین برگزار میشود. او اکنون پرخوانندهترین نویسنده فارسیزبان در آلمان بهحساب میآید که شاید این را مرهون حضور و فعالیت ۱۲ سالهاش در این کشور باشد. در این کتاب میتوانید سرگذشت نویسنده ۶۵ ساله را مشاهده کنید؛ مردی که در داستانهایش از مشروطه تا امروز روای ماجراهایی بوده که اغلب در شهر تهران میگذرند. این موضوع هم از آن جهت اهمیت دارد که کمک کرده تا بتوانید در آثارش، روند تحول و تغییر پایتخت را مشاهده کنید. از دیگر آثار او میتوان به «تهران خیابان انقلاب»، «تهران شهر بی آسمان» و « آمریکاییکُشی در تهران» اشاره کرد که هر سه در ایران نیز به چاپ رسیدهاند. علاوهبراین، کتابهای امیرحسن چهلتن تاکنون به بیش از ده زبان ترجمه شدهاند.
نویسنده جوان ایرانی-آمریکایی، با این اثر از دید لسآنجلس تایمز بهعنوان نویسندهای شناخته شد که اثر سرشار از روح و در عین حال علایق متضاد است. او که در فهرست پرفروشترین نویسندههای نیویورکتایمز نیز قرار داشته، موفق شده تا جایزه بنیاد سانفرانسیسکو و بنیاد علوم انسانی ویرجینیا را برای کتاب «دختر خوب» به دست بیاورد. در این کتاب نویسنده جوان متولد ۱۳۵۲، شما با تصویری از شاعر معروف ایرانی «فروغ فرخزاد» روبهرو میشوید. او همچنین کتاب دیگری هم به زبان انگلیسی چاپ کرده که به رمان «ترانه مرغ اسیر» معروف است.
«چراغها را من خاموش میکنم»، مهمترین اثر زویا پیرزاد، نویسندۀ ارمنی بهحساب میآید که بارها و بارها تجدید چاپ و تاکنون به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و ترکی ترجمه شده است. او که با کتاب «عادت میکنیم» هم در میان کتابخوانها مشهور است، کتاب دیگری هم به نام «سه کتاب» دارد که در آن سه داستان کوتاه به نامهای «طعم گس خرمالو»، «یک روز مانده به عید پاک» و «مثل همه عصرها» در آن به چاپ رسیده است. او همچنین در حوزۀ ترجمه نیز فعال بوده و آثاری چون «آلیس در سرزمین عجایب» و «آوای جهیدن غوک» را به فارسی ترجمه کرده است. پیرزاد در سال ۲۰۰۹ جایزه یک مجله معروف فرانسوی به نام کوريه انترناسيونال را از آن خود کرد.
۱۵ سال از زمانی که شهریار مندنیپور کار روی رمان «سانسور یک داستان عاشقانه ایرانی» را به پایان برد، میگذرد. او که از آن زمان در آمریکا زندگی میکند و علاوه بر این که رمانش به زبان انگلیسی ترجمه شده، تاکنون برنده جوایز بینالمللی مختلفی هم شده که از این بین میتوان به «جایزه ادبیات آتن» اشاره کرد. این نویسنده جوان، متولد سال ۱۳۵۵ شهر شیراز است و آثاری چون «سانسور ستیزی های حافظ»، «شهرزادکُشی» و «دستوری فارسی مرگ» را هم در کارنامه خود دارد.
فریبا وفی، متولد ۱۳۴۲ در شهر تبریز است که از همان سنین کم علاقه خود را به داستاننویسی نشان داد. او در سال ۱۳۶۵ اولین مجموعه داستان خود را با نام «در عمق صحنه» منتشر کرد و تاکنون ۵ مجموعه داستان کوتاه و ۷ رمان را در کارنامه خود دارد. کارهای او به زبانهای مختلف چاپ شده و آثارش جوایز مختلف داخلی را از جمله جایزه هوشنگ گلشیری در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ اشاره کرد. گفتنیست، کتاب پرنده من از این نویسنده به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است و وفی همچنین در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه لیتپروم (Litprom) کشور آلمان شده.
این نویسنده ایرانی که اکنون در فرانسه زندگی میکند، سال ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. او این شانس را داشت که دختر مدیر مجله ترقی، لطف الله ترقی باشد تا از همان ابتدا با فرهنگ، ادبیات و هنر آشنا شود. اولین مجموعه داستانش را در سال ۱۳۴۸ تحت عنوان «من هم چگوارا هستم» منتشر کرد. او بعدها به فرانسه رفت و در آنجا کتاب «بزرگبانوی روح من» را نوشت که به فرانسه ترجمه شد. این داستان گلی ترقی در سال ۱۹۸۵ میلادی به عنوان داستان سال کشور فرانسه انتخاب شد.
از او همچنین آثاری چون خاطرههای پراکنده، جایی دیگر و فرصت دوباره در ایران به چاپ رسیده است. گفتنی است که داریوش مهرجویی فیلم درخت گلابی را به اقتباس از داستانی به همین نام از گلی ترقی ساخت.
کتاب «استخوان خوک و دستهای جذامی» اثر مصطفی مستور، نویسنده ایرانی است که کارنامه درخشانی از داستانهای کوتاه و نیمهکوتاه دارد. کتاب دیگرش «روی ماه خداوند را ببوس» هم مورد توجه مخاطبان بوده و هست؛ این اثر برنده جایزه قلم زرین شد و بعد از آن نیز جایزه ادبی اصفهان نیز را از آن خود کرد. همچنین کتابهای او در مصر و پاکستان منتشر شده و همچنان از محبوبیت برخوردار است.
نسیم مرعشی کار خود را به عنوان نویسنده با داستان کوتاهی به نام «نخجیر» آغاز کرد و سال بعد برای داستان کوتاه دیگری به نام «رود» برنده جایزه ادبی تهران شد. در همین سال، رمان او « پاییز فصل آخر سال است» منتشر شد که جایزه جلال آل احمد را برایش به ارمغان آورد. این رمان طی دو سال به چاپ بیستم رسید و به زبان ایتالیایی نیز چاپ شد. این کتاب داستان سه زن را روایت میکند که با مشکلاتشان در زندگی دست به گریبان هستند.
پریسا رضا نویسندهای است متولد ۱۳۴۴ در تهران که از ۱۷ سالگی در فرانسه زندگی میکند و قدرت قلمش چنان بوده که در حرکت اول و برای اولین رمانش، جایزۀ سنگور را از آن خود کرد. این نویسنده ایرانی که باغهای تسلی را از ابتدا به زبان فرانسه نوشته است، رمان دیگری هم دارد که مورد توجه زیادی قرار گرفته و «اعترافات یک آنارشیست» نام دارد.
در این مطلب، شما را با آن دسته از نویسندگان معاصر آشنا کردیم که آثارشان برنده جوایز جهانی شدهاند و به زبانهای دیگر نیز به چاپ رسیدهاند. با این وجود کتابهایی هم از نویسندگان برتر ایرانی به چاپ رسیده که ما در برترین کتابهای ایرانی دهه سی و چهل و بهترین کتابهای دهه پنجاه و شصت به آنها پرداختهایم. شما تا به حال کدامیک از این کتابها خواندهاید؟ برایمان بنویسید.
منبع: بانی مگ