به منظور بیان یک داستان واقعی به روشی جذاب، نویسندگان کتابهای غیر داستانی غالباً زمان زیادی را صرف تحقیق در مورد موضوع خود میکنند و سپس در مییابند که چگونه اطلاعات را به طرزی جذاب انتقال دهند.
داستان های تاریخی با بازآفرینی و تحلیل درباره ی یک حادثه در گذشته تجربیاتی رایگان را در اختیار مخاطب قرار می دهند.آن ها از تجارب واقعی سخن می گویند و ما را درگیر جامعه،احساسات و باورهای مردمی می کنند که در زمانی متفاوت از ما زندگی کرده اند.یک داستان نویس تاریخی حادثه ای را برای نوشتن انتخاب می کند که هرچند در گذشته اتفاق افتاده است اما برای امروز مخاطب حرفی برای گفتن دارد و آگاهی بخش او در مواجهه با حوادث معاصر و امروز می باشد.در واقع مفهوم داستان برای خواننده اثر آشناست. داستان تاریخی به خواننده قدرت تمییز و تشخیص می دهد،قدرتی که از تحلیل گذشته کسب می کند او را برای مواجهه با آینده آماده می کند.
تاریخدانان باید به سوابق پراکندۀ بهجامانده از دوره زمانی تحت مطالعه تکیه کنند. این شواهد فقط بخشی از داستان را آشکار میکنند. به همین دلایل، تمام نوشتههای تاریخی قرار دارند، باید بر مبنای انتخاب و تفسیر باشند:
انتخاب فکورانۀ موضوعات و مسائلی که بیش از بقیه جالب هستند.
تفسیر مسئولانۀ منابع برای تهیه استدلالهای معنادار.
تصمیمهای شخصی درباره اموری که باید گنجانده شوند و نشوند، و نحوۀ درک آن، نگارش تاریخی را در وهله اول امکانپذیر میکند. این نکته نیز مهم است که این تصمیمها کار را بحثبرانگیز میسازند، چون پژوهشگران مجبورند با قضاوتهای پژوهشگران دیگر مخالفت کنند. پس میتوانید نگارش دربارۀ تاریخ را استدلال یا مباحثهای مداوم بر سر این فرایند اجتنابناپذیر انتخاب و تفسیر قلمداد کنید. اولین چالش شما به عنوان نویسنده، یافتن شیوۀ ورود به این گفتگو است.
تحقیق کنید.اولین قانون برای نوشتن در مورد حوادث واقعی تاریخی تحقیق کردن است. خوب است نویسندگان کتابهای تاریخی مسلط به روشهای تحقیقاتی باشند تا آنچه مینویسند کاملا دقیق و مطابق با واقعیت باشد. اگر با دوره زمانی خاص یا موضوع خود آشنا نباشید، روند تحقیق طولانی تر خواهد بود
زاویه دید انتخاب کنید. لازم نیست برای بیان زاویه دید یک فرد خاص از زبان اول شخص استفاده کنید . زاویه دیدی که انتخاب میکنید ممکن است در میان کتاب تغییر کند. اما باید بدانید در هر بخش از داستان یک شخصیت محوری وجود دارد.
قوس داستانی ترسیم کنید. همانند داستان نویسی قبل از ورود به فرآیند نوشتن خلاق، داشتن خلاصهای از داستان و تعیین قوس کلی آن مهم است . حتی خشک ترین گزارشهای دانشگاهی از وقایع تاریخی نیز دارای یک قوس روایی کلی هستند.
روی کاراکترهای جذاب معروف تمرکز کنید. اگر هدف شما پرفروش شدن کتاب است ، نوشتن درباره یک شخصیت تاریخی مانند جورج واشنگتن، الکساندر همیلتون یا مهاتما گاندی مطمئناً بیشتر جلب توجه میکند.
عناصر سایر ژانرها را وارد کنید. نوشتن درباره موضوعات تاریخی به این معنی نیست که نمیتوانید از عناصر ژانری استفاده کنید. برخی از مشهورترین کتابهای مستند تاریخی از تکنیکهای روایی ژانرهایی مانند داستانهای علمی، داستانهای روی سن، یا هیجان انگیز استفاده میکنند.
از رشد کاراکتر غافل نشوید. فقط به این دلیل که در مورد وقایع واقعی مینویسید، نباید برخی از جنبههای اساسی رشد کاراکتر را نادیده بگیرید.کاراکترهای شما زمانی زنده بودهاند – وظیفه شما آن است که با آوردن جزییات واقعی، کاراکترها را در ذهن خواننده زنده کنید. بهترین کتابهای مستند تاریخ را به ترتیب زمانی بازگو نمیکنند بلکه بیشتر به افرادی میپردازند که بر رویدادهای مهم تأثیرگذار بوده و سعی در کشف ویژگیها و خواستههایی دارند که باعث تحریک آنها شده و از آنها یک انسان میسازد.
بر روی یک رویداد خاص متمرکز شوید. به جای نوشتن در مورد موضوعی مانند جنگ داخلی یا جنگ جهانی دوم، توجه خود را به یک واقعه خاص که در این دورهها رخ داده محدود کنید.
ارتباط مدرن وقایع تاریخی را در نظر بگیرید . خوانندگان علاقه مندند که وقایع تاریخی را با دنیای مدرن مرتبط کنند. به این فکر کنید که چگونه میتوانید در حالی که پیوندهای ضمنی یا صریح رویدادها و مسائلی که امروز با آن روبرو هستیم را ترسیم میکنید، تاریخ را توصیف کنید
با قطعات کوتاهتر شروع کنید. اگر برای اولین بار میخواهید یک رمان مستند تاریخی بنویسید بهتر است با نوشتن مقالات مجلات یا داستانهای کوتاه شروع کنید. این کار به شما کمک میکند مهارتهای خود را به عنوان یک مستندنویس تاریخی تقویت کنید و موضوعات جدیدی پیدا کنید که بعدا قابلیت تبدیل شدن به یک کتاب را دارند.