ما به عنوان یک انسان، این درک رو داریم که در مورد رفتارهای گذشته خودمون فکر کنیم تا با بررسی اونها، بتونیم آگاهانهتر نسبت به آینده تصمیم بگیریم.
ولی فکر کردن به رفتارها یا اتفاقات گذشته، ممکنه بعضی وقتا به پدیده ای تبدیل بشه که تو روانشناسی، بهش میگیم نشخوار فکری. یعنی اینکه ما مدام به یک سری رفتار ناراحت کننده فکر میکنیم و به جای اینکه مسئله رو حل کنیم، توی یک چرخۀ معیوب از افکار آزاردهنده گیر میکنیم و این افکار انتقادی رو تا جایی ادامه میدیم تا تمام تواناهاییها و اعتماد به نفس خودمون رو زیر سؤال میبریم و حتی اگر این چرخۀ معیوب زیادی ادامه دار بشه ممکنه باعث افسردگی و گوشه گیری بشه.
حالا با یه مثال ساده میخوایم تفاوت حل مسئله و نشخوار فکری رو بگیم:
بیاید تصور کنیم که من امروز صبح خواب موندم و در نهایت دیوانهواردنبال لباسم میگشتم. در حالی که داشتم به اطراف می دویدم، لیوان آبی را که روی میز کنار تختم بود رو انداختم. افتاد روی پایم افتاد و خون شروع به فوران کرد و جوراب و فرشم را لکه دار کرد. مجبور شدم بنشینم و 15 دقیقه پایم را ضدعفونی کنم و تمیز کنم. در نهایت نه تنها صبحانه نخوردم و لباسم رو اتو نکردم، بلکه به محل کارم هم دیر رسیدم و مدیرم من رو جریمه کرد.
حالا میخوایم این قضیه رو از دیدگاه حل مسئله و نشخوار فکری بررسی کنیم:
حل مسئله: اگه چند دقیقه زودتر از خواب بیدار میشدم یا اگر لباسم رو از شبِ قبل آماده میکردم، میتونستم به راحتی از همه این اتفاقات جلوگیری کنم.
نشخوار فکری: یعنی من از پسِ این یه کارِ ساده نتونستم بربیام؟ من آدم بی دست و پایی هستم. هرکاری میخوام بکنم قبلش یه خرابکاری میکنم. اصلاً برای چی لیوان آب گذاشته بودم کنارم؟ چرا کسی کمکم نکرد؟ پس من برای کسی اهمیتی ندارم. چرا مدیرم با اینکه فهمید پام زخمی شده باز هم منو جریمه کرد؟ منتظر بهونه بود چون هفتۀ پیش هم بهم گیر داده بود. و این چرخۀ معیوب همچنان ادامه داره...
خانم دکتر آملیا آلدائو میگه در اینجور مواقع که نمیدونین در حال حل مسئله هستین یا در حال نشخوار فکری، از خودتون بپرسین که آیا این افکار شما مشکلِ شما رو حل میکنه یا نه؟
و توی مقاله چند راهکار برای جلوگیری از نشخوار فکری نوشته:
1- افکار منفی رو به تأخیر بندازیم: در طول روز 20 الی 30 دقیقه رو به افکار منفی اختصاص بدیم و هرموقع این افکار سراغمون اومدن به خودمون یادآوری کنیم وکه بعداً قراره مفصل در موردش فکر کنیم.
2- با فاجعه سازی از شرِ افکار منفی خلاص بشیم: یعنی اینکه اگر فکر منفی اومد توی ذهنمون، به بدترین شکلِ ممکنش فکر کنیم و خودمون رو خلاص کنیم. چون ذهن ما مدام داره مثل یه داستان به منفی بافی میکنه، و تمومی هم نداره. پس ما باید به ذهنمون رودست بزنیم و آخرش رو تصور کنیم که این بازیِ لعنتی تموم بشه و ما رو دنبال خودش نکشونه.
3- افکارمون رو روی کاغذ بنویسیم: افکار منفی رو روی کاغذ بنویسیم و برای هر فکرمون یه دلیل و توضیحِ منطقی بنویسیم تا بتونیم یکییکی اونها رو حل کنیم و از توی ذهنمون پاک کنیم.
4- مأموریت جدید بسازیم: وقتی شروع کنیم که یه کارِ جدید رو انجام بدیم یا یه موضوع جدید رو یاد بگیریم، ذهنمون انقدر مشغول دنیای جدیدش میشه که دیگ وقت نداره به افکارِ کهنۀ منفی فکر کنه.
البته به گفتۀ خانم دکتر، ذهن ما نیاز به زمان داره تا از این منفی بافی رها بشه . تبدیل شدن نشخوار فکری به حل مسئله یک شبه اتفاق نمیفته ولی با تمرین میتونه خیلی بهتر بشه.