با نگاهی از منظر روانشناختی به زندگی، میتوان گفت که مسیر زندگیمان در راستای تامین نیازهایمان است. در واقع در طول زندگی ما، دائما نیازهای جدیدی وجود دارد و ماموریت ما این است که با رسیدگی به آنها به رضایت درونی برسیم. با این وجود، نیازهای ما باید به روشی سالم و قابل قبول از نظر اجتماعی و در صورت عدم وجود هرگونه تعارض داخلی برطرف شود که اغلب می تواند چالش برانگیز نیز باشد. در همین راستا مهارت قاطعیت می تواند نقش مهمی را در زندگی ایفا کند.
«قاطعیت توانایی ابراز صادقانه نظرات، احساسات، نگرش ها و حقوق خود، بدون اضطراب بیدلیل، به روشی است که موجب نقض حقوق دیگران نشود. همچنین قاطعیت و جرئتورزی، برای رفاه ذهنی، خوشبختی، سلامت روان و مراقبت از خود امری اساسی است و مهارتی است که می تواند از طریق درمان و تمرین ارتقاء بیابد. »
استفاده مداوم و موثر از قاطعیت منجر به مزایای طولانیمدت میشود که بارزترین آنها افزایش توانایی برای دستیابی به خواستههایمان بدون عصبانیت و یا تحقیرکردن دیگران است. اگر در روابطمان به جای تقابل خصمانه با قاطعیت با دیگران برخورد کنیم، هم کیفیت روابطمان بالا میرود و هم زمانی که به خواسته خود میرسیم، احساس رضایت بیشتری داریم.
در زیر نیز به طور خلاصه برخی فواید اصلی رفتار قاطعانه ذکر شده است:
1) اعتماد به نفس و عزت نفس را افزایش میدهد.
2) باعث کسب دانش خودشناسی میشود.
3) روابطمان را بهبود میبخشد.
4) موجب افزایش رضایت شغلی میشود.
5) در کمک کردن به توانایی تصمیم گیری موثر است.
6) شرایطی را ارتقاء میدهد که به نفع همه طرفین باشد.
چگونه نگرش قاطعانه را در خود پرورش دهیم؟
پیش از اینکه بخواهیم رویکرد رفتار قاطعانه و راهکارهای آن را بیاموزیم، لازم است مروری بر حقوق اساسی خودمان به عنوان یک شخص با ارزش داشته باشیم تا بتوانیم نگرش درستی درباره رفتار قاطعانه اتخاذ کنیم. در زیر برخی از اساسی ترین این حقوق ها ذکر شده است:
1) شما حق داشتن هر نوع احساسی را تا زمانی که به دیگران آسیب نرساند، دارید. ممکن است بر مبنای احساسات خود نیز عمل نکنید اما مهم است که احساساتتان را بشناسید و به آنها توجه کنید.
2) شما حق داشتن عقاید و نظرات خود را دارید، حتی اگر طرز تفکر شما با اکثر مردم متفاوت یا مخالف نظرات آنها باشد.
3) شما حق دارید احساسات، خواسته ها و نیاز های خود را در اولویت قرار دهید. در فرهنگ ما، به ما آموزش داده شده که آنچه را که می خواهیم را بهتر است بیان نکنیم. در واقع ما آموختهایم که احساسات خود را پنهان و انکار کنیم از بیان نیازهای خود جلوگیری کنیم. نحوه تربیت ما و شرایط جامعه، به گونهای بوده است که فکر کنیم اولویت قرار دادن نیازهای خودمان به معنی خودخواهی است و بهتر و اخلاقیتر آن که در ابتدا به خواسته دیگران توجه کنیم. این مساله موجب شده است که بسیاری از مواقع از روی اجبار برخی کارها را برای دیگران انجام دهیم که موجب پایمال شدن وقت و انرژی مان و ... شده است و یا حتی گاهی اوقت احساس قربانی بودن در شرایط را داشته باشیم.
4) شما حق دارید آنچه را میخواهید، درخواست کنید. درخواست کردن نیازهایتان بر خلاف تصور قالبی حاکم بر جامعه، بیان احترام به خود است. در واقع این شما هستید که با مهم شمردن نیازهایتان، موجب شوید دیگران نیز به شما و آنچه میخواهید اهمیت دهند و احترام بگذارند.
5) شما حق دارید «نه» بگویید. وقتی از شما خواسته می شود کاری را انجام دهید که نمیخواهید آن را انجام دهید، در این صورت می توانید بگویید «نه». هنگام گفتن «نه»، حواستان باشد که ناگهانی نباشد که طرف مقابل را بی دلیل ناراحت کند و اطمینان حاصل کنید که آنچه می گویید کاملا شفاف است، و هیچ فرصتی برای فکر طرف مقابل وجود نداشته باشد که ممکن است شما را متقاعد کند تا خواسته اش را به انجام برسانید. هم چنین لازم نیست پاسخ خود را توضیح دهید. این که شما چه تصمیمی گرفته اید، کافی است.
6) شما حق دارید نظر خود را عوض کنید. شما می توانید تغییراتی در بینش خود و یا سبک زندگی خود ایجاد کنید.
7) شما حق دارید مسئولیت مشکلات دیگران را نپذیرید. زمانی که فردی به دلیل کار اشتباهی که انجام داده، دچار مشکل شده است و از شما درخواست کمک میکند، شما میتوانید بنابر شرایط زندگیتان، بدون داشتن عذاب وجدان، درخواست او را برای کمک رد کنید.
8) شما حق دارید از عذرخواهی کردن خودداری کنید، مگر اینکه اعتقاد داشته باشید کاری را انجام دادهاید که شایسته عذرخواهی است.
موانع قاطعیت چیست و چگونه بر آنها غلبه کنیم؟
برای همه شما پیش آمده است که واقعا میخواهید قاطعانه رفتار کنید، اما به دلیل برخی مسائل عاطفی، نتوانستهاید آنطور که میخواهید عمل کنید. داشتن رفتار قاطعانه ممکن است در اول راه، ترسناک به نظر برسد زیرا خلاف الگوی رفتاری شما در گذشته است. لذا احتمالا درباره آن احساس نگرانی خواهید کرد که البته امری طبیعی است. در ادامه به توضیح چند مانع در برخورد قاطعانه می پردازیم:
بسیاری از ما میترسیم که اگر قاطعانه احساسات و خواسته های خود را ابراز کنیم، رفتاری تهاجمی از طرف مقابل دریافت خواهیم کرد. اگرچه ممکن است این اتفاق بارها بیافتد، اما داشتن الگوی رفتار قاطعانه، این احتمال را کاهش می دهد. اولین قدم برای کاهش احتمال رفتار تهاجمی طرف مقابل، درک همدلانه او است. زمانی که شما سعی میکنید احساس طرف مقابل را بفهمید و همچنین احساس خودتان را نیز ابراز کنید، میتوانید اولین قدم را در همدلی با او و رفتار قاطعانه خود بردارید. برای روشن شدن این مساله که «چرا از رویارویی میترسید»، بهتر است این سوال را با صدای بلند از خود بپرسید. رویارویی ممکن است در وهله اول از نظر طرف مقابل، خوشایند نباشد، اما باید هر از گاهی در زندگی، در جایی که باید از حق و خواسته خود دفاع کنیم، این کار را انجام دهیم. حتی اگر رویارویی و بیان خواسته واقعی خود نیز به خوبی پیش نرود، چیزی برای از دست دادن ندارید. همچنین، اقدام به رویارویی و قاطعیت در ابراز ممکن است در لحظه نتیجه ندهد، اما بعدا با برانگیختن احساسات موجود، زمینه را برای گفتگوی سازندهتر فراهم میکند و همچنین تمایل و توانایی شما را برای جنگیدن برای آنچه میخواهید، نشان میدهد.
بسیاری از مردم میترسند که داشتن ارتباط قاطعانه، منجر به طرد او توسط طرف مقابل شود. اگرچه تقریبا هرگز چنین چیزی اتفاق نمیافتد، اما ترس آن همچنان وجود دارد؛ به خصوص برای کسانی که با والدینی سختگیر و مستبد بزرگ شدهاند. به یاد داشته باشید که در بزرگسالی، احتمالا به طور مستقیم به شما گفته نمیشود طرد یا رها شدهاید. دوستان شما، پدر و مادر شما نیستند، حتی اگر شخصیت آنها شباهت زیادی به مراقبان اصلی شما داشته باشند. در اینجا لازم به یادآوری است که برخورد قاطعانه، اگر به روش صحیح انجام شود، منجر به طرد شدن نخواهد شد، پس زمان آن رسیده که از زندان ترس خود رها شوید.
بسیاری از ما تحت قوانین سرسخت و محکمی که از کودکی برای خودمان وضع کردهایم، زندگی میکنیم. یکی از این قوانین که از قضا نقضکننده رفتار قاطعانه است، این که «اگر در برخی مواقع نیازهای خودمان را به نیاز دیگران اولویت دهیم، خودخواه هستیم». همین قانون موجب میشود تا از اینکه از نگاه دیگران خودخواه به نظر برسیم و نیاز خودمان را به نیاز او ارجحیت دهیم، بترسیم. باید بدانیم این ترس ، ترس درستی نیست و قاطع بودن با خودخواه بودن متفاوت است. خودخواهی به منزله این است که شما در موقعیتی که میتوانید نیاز فرد دیگری را ارضا کنید، تنها دغدغه تان نیاز خودتان است. اما قاطعیت به معنی این است که در موقعیتهایی که توانایی رسیدگی به نیاز دیگران را ندارید، آن را به نیاز خودتان ترجیح ندهید و یا زمانی که ارضای نیاز دیگری به نیاز شما آسیب میزند، زیر بار آن نروید.
بسیاری از مواقع ترس از واکنش منفی طرف مقابل ما را از داشتن رفتار قاطعانه منع می کند. بهتر است بدانید اگر شما قاطعانه رفتار کنید، طرف مقابلتان نیز تحت تاثیر رفتار قاطعانه شما، پذیرشش نسبت به شرایط پیش آمده بالا میرود و احتمال برخورد منفی نسبت به شما کاهش مییابد. با این حال باید خودتان را از پیش برای سرزنش یا هر پاسخ آزاردهنده دیگری آماده کنید و از آن دلسرد نشوید و قاطعانه از خود دفاع کنید. برای این کار میتوانید افکار ناخودآگاه خود را درمورد موارد مهمی که ممکن است افراد دیگر درباره شما بگویند شناسایی کنید. لیستی از تمام موارد ممکن تهیه کنید و در مرحله بعد لیستی از پاسخ ها را نیز ایجاد کنید. این مرحله که «دفاع قاطع از خود» نامیده میشود، شامل واکنش مطمئن و قاطعانه در برابر هر یک از واکنشهای منفی طرف مقابل است.
تا اینجا در مورد نگرش قاطعانه و موانعی که باعث می شوند نتوانیم برخوردی قاطعانه داشته باشیم، صحبت کردیم بعد از شناخت کلی قاطعیت و جراتورزی در زیر به مراحلی اشاره شده است که در مکالمات به ما کمک میکنند تا رفتار قاطعانهای داشته باشیم. این مراحل برگرفته از مراحل برقراری ارتباط موثر است که میتواند فضا را برای گفتوگوی قاطعانه فراهم کند.
این مراحل به ترتیب عبارتند از:
در اینجا شما باید همدلی خود را به طرف مقابل منتقل کنید. همدلی یعنی «درک احساس دیگری». در همدلی باید تمام سعیتان را بکنید تا موقعیت و شرایط را با طرز تفکر و دید طرف مقابل نگاه کنید و اصطلاحاً با کفش او راه بروید. در صورت نیاز میتوانید از او درباره احساسش سوال بپرسید. همچنین میتوانید از خود بپرسید، نزدیکترین تجربه شخصی شما درموارد مشابه چه بوده است. هنگامی که این ارزیابی را انجام دادید، آن را برای شخص مقابل نیز توصیف کنید. آن توصیف را مختصر و دقیق بیان کنید. او را شگفت زده نکنید، فقط تا جایی که ممکن است شفاف باشید و مایل باشید تا اصطلاحات را از خود او بشنوید. در همدلی باید سعی کنید کمتر حرف بزنید و بیشتر گوش کنید. اجازه دهید او درباره احساساتش صحبت کند و در مورد درکی که از احساس او داشتید، به توافق برسید و ادامه دهید. همدلی به دیگران این امکان را میدهد تا بدانند شما واقعا دیدگاه آنها را دریافت میکنید، به طوری که احساس میکنند درک شدهاند. آنها متوجه احترامی که برایشان قائل هستید میشوند و میکوشند تا آن را جبران کنند. همچنین تمایل به شنیدن سخنان شما نیز در آنها بیشتر میشود و راحتتر نظر قاطعانه شما را میپذیرند.
در اینجا شما واکنش احساسی خود را نسبت به تعامل بیان کنید. برای این کار از عبارات "من" و کلمات احساسی استفاده کنید. بهتر است این کار را در قالب بیان احساسات بدنی خود قرار دهید. به عنوان مثال "احساس میکنم قلبم سنگین شده است." زمانی که بتوانید به روشنی از احساسات خود صحبت کنید، مسیر را برای گفتوگوی قاطعانه هموار میکنید.
این مرحله فرصتی برای بیان تفاسیر شما از صحبتهای طرف مقابل و بیان عقایدتان است. عقاید یا تفاسیر شما ممکن است غلط باشند، ولی در بیان آنها باید شفاف و رو راست باشید. اگر رفتار طرف مقابلتان باعث ترس و عصبانیت شما میشود و موجب میگردد که فکر کنید او قصد دارد شما را ترک کند، آن را بگویید. افکار شما، بهترین درک ممکن شما، از وضعیت را بیان می کند، حتی اگر یکطرفه باشد.
در اینجا باید رفتاری را که میخواهید طرف مقابلتان داشته باشد، به طور صریح بیان کنید و احساساتان را نسبت به رفتار جدید بیان کنید. به عنوان مثال بگویید «اگر این کار را انجام دهی، بسیار عالی میشود و من خیلی خوشحال میشوم». اگر میخواهید طرف مقابلتان رفتاری را متوقف کند و به جای آن کار دیگری انجام دهد، نیز لازم است به صورت شفاف در این مرحله پس از همدلی، ابراز احساس و بیان فکر، بیان کنید و در بیان آن لحن قاطعانه داشته باشید.
عواقبی که در این مرحله بیان میکنید میتواند طبیعی یا فعال باشند. عواقب طبیعی عواقبی است که بدون اقدام بعدی از جانب شما رخ خواهد داد. درحالیکه عواقب فعال اقداماتی است که شما عمداً انجام خواهید داد. یک مثال از پیامدهای طبیعی این است «اگر قبض برق را زود پرداخت نکنی، هر دو در تاریکی خواهیم نشست». پیامد فعال نیز میتواند این باشد «اگر قبض برق را به موقع پرداخت نکنی و ما همچنان بدون برق بمانیم، مجبور میشوم که برای انجام پروژه ام از خانه بروم و تا پایان آن به خانه برنگردم».
پینوشت:
این مقاله در وبلاگ سایت برتریها با عنوان «قاطع بودن، خودخواهی نیست!» منتشر شده است.