بسیجی مدیریت خوانده
بسیجی مدیریت خوانده
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

فکر و کلامی دلسوزانه برای کشورم

اینکه در آستانۀ چهل‌سالگی انقلاب اسلامی ایران هستیم و چگونه شد که به اینجا رسیدیم، بحث تکراری است که نمی‌خواهم به آن بپردازم. در عین اهمیت یادآوری این مسأله، من می‌خواهم نگاهی آینده پژوهی به سرنوشت کشور داشته باشم.

خدا را شاهد می‌گیرم که این کلام را به عنوان یک بسیجی دلسوزانه می‌نویسم و مخاطب مدیون است اگر فکر بدی کند! این مطلب در دعوت به تیترِ "نشریۀ عبرت‌ها" نوشته می‌شود: دلسوزان فکری کنند!

ما در ساختار مدیریت و اجرا مشکلات جدی فراوانی داریم و این را نمی‌توانیم کتمان کنیم. یکی از بزرگترین مشکلات، عدم توجه به پتانسیل نیروی جوان است. بسیاری از ادارات دولتی و سازمان‌ها را ببینید و خود قضاوت کنید: چند جوان مدیر داریم؟ چند جوان تصمیم‌بگیر داریم؟ چرا برخی حلقه‌های مدیریتی شکسته نمی‌شود تا جوانان جویای نام و باانگیزۀ ده‌برابری نسبت به مدیران فعلی، کار را دست بگیرند و کشور را جلو ببرند؟

فکر و کلامی دلسوزانه برای کشورم
فکر و کلامی دلسوزانه برای کشورم

از چراها نمی‌خواهم صحبت کنم، چون نقش غرغر کردن را دارد؛ پس می‌خواهم بنویسم که چگونه باید از وضعیت فعلی خارج شویم؟

درک صحیح از مسأله: این بسیار مهم است که آیا مدیران و تصمیم‌بگیران کشور، درک صحیحی از مشکلات دارند؟ آیا تمامی نمایندگان مجلس، استانداران، وزیران، معاونین و مدیران شایستگی‌های لازم برای مدیریت کردن امور مملکت و مردم را دارند؟ شاخص‌های این شایستگی‌ها چیست؟ اجازه بدهید واقعیت تلخی را در سیستم مدیریت کشور بگوییم که: مدرک‌گرایی و رابطه بازی در مدیریت‌ها، کشور را بیچاره کرده است؛ مگر جز این است؟

اقدام عملی: هر فردی درکی از یک مشکل دارد، اما آیا اقدام عملی بعد از درک مشکل انجام شده است؟ اگر امروز به تعبیر برخی کارشناسان با وضعیت پیچیده روبرو شده‌ایم، به این دلیل است که مشکلات کوچک را نادیده گرفتیم و تصور کردیم با یک اتفاق و یا دعا کردن! حل می‌شود؛ در حالی که اینگونه نیست. خدا برای جامعۀ انسان‌ها قانون و مقررات تعریف کرده است و محال ممکن است برای ملتی مائدۀ آسمانی بدون تلاش و خواستن بدست بیاید!

تا اینجای کار متوجه شدیم نه درک صحیحی از مسائل صورت گرفته و نه اقدام عملی. دعوت نشریۀ مذکور را فراموش نکنیم که فرموده بودند: دلسوزان فکری کنند!

خدمت این نشریه و همۀ دلسوزان کشور و انقلاب این سؤال را دارم: من و شما که دلسوز این کشور هستیم، کجای این مملکت قرار داریم؟ اصلاً از همان نیروهای انقلابی و ارزشی، کدام یک هوای من و شما را دارند؟

این یادداشت‌ها و سطور را قطعاً دشمنان نظام و دین هم می‌خوانند و اتفاقاً آنها بسیار از خودمان بیشتر بهره‌برداری می‌کنند؛ چرا که این ذات رسانه است؛ اما باید تعارفات را کنار گذاشت.

من به عنوان یک جوان دلسوز، تنها کاری که می‌توانم بکنم، مطالبه‌گری است؛ اما یادمان نرود در دورۀ فعلی، مطالبه‌گری صرف و خالی جواب مؤثری نمی‌دهد. شاهد این مدعا: سالها مشکلات جوانان و ازدواج و مسکن در رسانه‌ها مطالبه شد؛ چه اتفاقی افتاد؟ وضعیت امروز جوانان بهتر شد؟ و به همین ترتیب مشکلات بیمارستان‌ها، مدارس غیرانتفاعی، خالی‌تر شدن جیب اقشار ضعیف همانند کارمند و کارگر و حتی بسیاری از بازاریان!

پس نتیجه گرفتیم که تنها مطالبه‌کردن جواب نمی‌دهد؛ اما نیاز است.

انقلاب اسلامی ایران در آستانۀ چهل‌سالگی
انقلاب اسلامی ایران در آستانۀ چهل‌سالگی

دلسوزان انقلاب، باید فضای مطالبه‌گری جدی و فریادهای مردم در اینستاگرام و تلگرام را در صداوسیما ایجاد کنند و مدیران ناشایست، کم‌کفایت و بعضاً بی‌کفایت را طبق مقررات سازمان محدود، توبیخ و حتی اخراج کنند! اگر همین یک پیشنهاد اجرایی می‌شد، خود قضاوت کنید چه نتایجی را داشت.

از فلان رئیس‌جمهور غرغر کردن هم هیچ فایده ندارد؛ خیالتان راحت! اگر به خودشان باشد، تا آخرین روز در دفتر خود می‌مانند و بهره‌های فراوان می‌برند.

رهبر معظم انقلاب نیکو فرمودند که: در جمهوری اسلامی ایران بن‌بست وجود ندارد.

من به عنوان یک نیروی دلسوز انقلاب، باید ابزاری داشته باشم که بتوانم از بن‌بست خارج شوم. آیا در کنار این همه بریزوپاش‌های مدیران و مسئولان در هزینه‌کرد بیت‌المال، می‌توان از بن‌بست خارج شد؟ پس زمانی من می‌توانم از بن‌بست ایجاد شده خارج شوم که سیستم پشتیبانی هم من را حمایت کنند.

واقعیت این است که امروز ما دلسوزان نیاز به امکانات و ابزار داریم تا در حوزۀ اجرا عقب نیفتیم. من دلسوزانه پیشنهاد می‌کنم تمامی رسانه‌های کشور، مسائل مردم را بیش از پیش پوشش دهند و با ساختاری اخلاقی، اسلامی و حرفه‌ای، بین انجام کارهای خود، صدای مردم مستضعف هم باشند.

مدیریت
یک بسیجی آپدیت و امروزی و در عین حال دغدغه‌مند. http://basij57.blog.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید