ویرگول
ورودثبت نام
برنا اندیشان
برنا اندیشان
خواندن ۱۹ دقیقه·۵ ماه پیش

اختلال موکنی چیست و چگونه درمان می شود؟

اختلال موکنی، یکی از اختلالات روانی متعلق به زیرشاخه اختلالات وسواسی است که در آن، فرد مبتلا به این اختلال به یک نمونه یا چند نمونه از موهای خود به صورت مداوم و به شدت کندن می‌پردازد. این اختلال عمدتاً به شدت تأثیرگذار بر کیفیت زندگی فرد می‌باشد و باعث مشکلات متعددی در جوانب مختلف زندگی او می‌شود.

فرد مبتلا به اختلال موکنی به شدت ترغیب به کندن موهای خود دارد، که این کندن می‌تواند به صورت خودکار و یا با استفاده از ابزارهای مختلف انجام شود. این عمل، به دنبال تسکین یا کاهش تنش‌ها، استرس‌ها یا احساسات منفی در فرد می‌باشد. علت این اختلال به طور دقیق مشخص نشده است، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و نقص در سیستم‌های شیمیایی مغزی ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشند.

تشخیص اختلال موکنی بر اساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 صورت می‌پذیرد. درمان این اختلال ممکن است شامل روش‌های متعددی از جمله مشاوره روان‌شناختی، درمان‌های دارویی و ترکیبی از این دو باشد. برنامه درمانی باید با توجه به نیازها و ویژگی‌های هر فرد متغیر باشد. اهمیت تشخیص دقیق و به موقع این اختلال در ارائه درمان‌های موثر و کاهنده اثرات آن بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله از برنا اندیشان تصمیم داریم تا به صورت کامل اختلال موکنی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.

آشنایی با اختلال موکنی
آشنایی با اختلال موکنی

اختلال موکنی

اختلال موکنی، که به نام تخصصی تریکوتیلومانیا trichotillomania نیز شناخته می‌شود، یک اختلال وسواسی روانی است که در آن فرد بدون دلیل منطقی یا توجیه‌پذیر، به کندن موهای خود اقدام می‌کند. این رفتار عمدتاً در نواحی مانند کاسه سر، ابروها و پلک‌ها روی می‌دهد و معمولاً به شکل الگو و مکرر انجام می‌شود. از آنجا که این اختلال به صورت وسواسی ظاهر می‌شود، فرد متأثر از این رفتار نمی‌تواند کنترل موقعیت را در دست بگیرد و به تکرار آن می‌پردازد.

در مواقعی که فرد به تنش‌های زیادی تحت فشار قرار می‌گیرد، شدت و سرعت این رفتار افزایش می‌یابد. عوامل مختلفی از جمله مسائل روان‌شناختی، فشارهای اجتماعی یا احساسات نگرانی می‌توانند به عنوان عوامل تحریک‌کننده برای این اختلال مؤثر باشند. علاوه بر این، نواحی کندن مو ممکن است به عنوان یک مکانیسم تسکینی برای کاهش استرس و نگرانی در نظر گرفته شود.

تشخیص این اختلال بر اساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 صورت می‌گیرد. درمان این اختلال شامل مشاوره روان‌شناختی، درمان‌های دارویی و یا ترکیبی از این دو می‌شود. افزون بر این، آموزش تکنیک‌های مدیریت استرس و افزایش آگاهی نیز به عنوان بخشی از برنامه درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. توجه به علل عاطفی و روانی ایجادکننده این اختلال نیز در افزایش کارآمدی درمان اهمیت دارد.

معیارهای تشخیصی اختلال موکنی

1. موکنی مکرر که به بی‌مویی منجر می‌شود:

در تشخیص اختلال موکنی، فرد باید به طور مکرر و بدون دلیل قابل توجیه، به فعالیت کندن موهای خود بپردازد که در نهایت منجر به بی‌مویی شود.

2. اقدامات مکرر برای کاهش یا متوقف کردن موکنی:

افراد مبتلا به اختلال موکنی عادت دارند به صورت مکرر و به شیوه‌های مختلف سعی در کاهش یا متوقف کردن عمل کندن موها داشته باشند.

3. موکنی باعث ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه‌های مهم دیگر می‌شود:

این اختلال باعث مشکلات جدی در زندگی فرد می‌شود، به‌طوری‌که تأثیر منفی بر عملکرد اجتماعی، شغلی و سایر زمینه‌های حیاتی او دیده می‌شود.

4. موکنی یا بی‌مویی ناشی از بیماری جسمانی دیگر نیست:

این اختلال با مواردی مانند بیماری‌های پوستی مرتبط نیست و علل جسمانی دیگر برای بی‌مویی در نظر گرفته نمی‌شود.

5. موکنی با نشانه‌های اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی‌شود:

اگر موکنی همراه با نشانه‌های دیگری از اختلال‌های روانی باشد، مثل اقداماتی برای بهبود بخشیدن به نقص یا عیب خیالی در ظاهر یا در اختلال بدشکلی بدن، توجیه کردن آن به‌طور ویژه مورد تأکید قرار نمی‌گیرد.

ویژگی های تشخیصی اختلال موکنی

ویژگی اساسی اختلال موکنی در این است که فرد به طور مکرر و بدون مقدار قابل قبولی دلیل، به کندن موهای خود می‌پردازد (ملاک الف). این رفتار می‌تواند در هر ناحیه‌ای از بدن که مو رشد می‌کند، اتفاق بیفتد. اغلب ترین نواحی مورد تأثیر این اختلال شامل کاسه سر، ابروها و پلک‌ها هستند، در حالی که نواحی کمتر معمول‌تر نیز می‌توانند شامل زیر بغل، صورت، ناحیه شرمگاهی و اطراف مقعد باشند.

نواحی مورد تأثیر ممکن است با گذر زمان تغییر کنند، به این معنا که فرد ممکن است نواحی مختلف بدن را برای کندن موها انتخاب کند یا اینکه الگوی کندن مو در یک ناحیه مشخص با گذر زمان تغییر کند. این تغییرات ممکن است به عنوان یک ویژگی تفاوت‌آمیز در اختلال موکنی مد نظر قرار گیرند.

اختلال موکنی ممکن است به صورت دوره‌های کوتاه ظاهر شود، که در طول روز یا در دوره‌های نه چندان مکرر پراکنده باشد، اما به طور مداوم به طوری که به مدت چند ساعت متوالی ادامه یابد. این دوره‌ها ممکن است به مدت چند ماه یا حتی چند سال پابرجا باشد. ملاک اصلی این اختلال (ملاک الف) مطرح می‌کند که موکنی به بی‌مویی منجر می‌شود، اما ارتباط این موکنی با بی‌مویی می‌تواند به شکل پراکنده و گسترده باشد. به عبارت دیگر، افراد ممکن است به صورت کاملاً پخش شده موکنی کنند، به این معنا که موها به طور یکنواخت از تمام نواحی بدن بکنند به نحوی که بی‌مویی به صورت آشکار قابل رؤیت نباشد. به طور جالب، افراد ممکن است سعی کنند بی‌مویی خود را پنهان کنند یا استتار دهند، به عنوان مثال با استفاده از لوازم آرایش، روسری یا کلاه گیس. علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال موکنی تلاش‌های مکرری برای کاهش یا متوقف کردن این رفتار را انجام می‌دهند (ملاک ب).

ملاک ج اظهار می‌دهد که اختلال موکنی می‌تواند نه تنها ناراحتی بلکه یک اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه‌های حیاتی دیگر را ایجاد کند. اصطلاح "ناراحتی" در اینجا شامل عواطف منفی می‌شود که فرد مبتلا به اختلال موکنی ممکن است تجربه کند، از جمله احساس عدم کنترل، شرمندگی و خجالت. این ناراحتی‌ها می‌توانند از نتیجه کندن موها به وجود آمده و تشدید شده و به ویژه در زمان‌هایی که فرد در شرایط استرس‌زا قرار می‌گیرد.

اختلال قابل ملاحظه ممکن است در ارتباط با زندگی اجتماعی، حرفه‌ای، تحصیلی و حتی در زمان‌های فراغت به وجود آید. به عبارت دیگر، این اختلال می‌تواند به علت اجتناب از مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی، حرفه‌ای یا تحصیلی، تأثیر منفی بر عملکرد فرد بگذارد. برای مثال، افراد مبتلا به این اختلال ممکن است فعالیت‌های اجتماعی یا حضور در مکان‌های عمومی را به دلیل نگرانی از نمایش بی‌مویی خود اجتناب کنند، که موجب انزوا و مشکلات اجتماعی گردیده و عملکرد زندگی روزمره آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال موکنی

اختلال موکنی ممکن است با یک دامنه گسترده از رفتارها یا تشریفات همراه باشد که به موها اشاره دارند. به عبارت دیگر، افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در انجام فعالیت کندن موها، به دنبال نوع خاصی از مو برای کندن باشند، مانند انتخاب موهای با بافت یا رنگ خاص. همچنین، این افراد ممکن است تلاش کنند موها را به شیوه خاصی بکنند، مثلاً طوری که ریشه مو سالم بیرون آید. همچنین بعد از اینکه مو کنده شده باشد، ممکن است به آن را به صورت دیداری بررسی کنند یا به شیوه‌های لامسه‌ای یا دهانی دستکاری کنند، مثل پیچاندن مو دور انگشتان، کشیدن تار مو بین دندان‌ها، گاز گرفتن از مو و قطعه‌قطعه کردن آن یا حتی بلعیدن مو. این تفاصیل نشان می‌دهند که چگونه افراد مبتلا به این اختلال ممکن است به شیوه‌های مختلف و متنوع در تعامل با موها خود دست بزنند.

احتمالاً حالات هیجانی مختلف قبل از و یا همزمان با موکنی رخ می‌دهند؛ به عبارت دیگر، فرد ممکن است قبل از انجام عمل موکنی حالت‌های اضطراب یا کسالت را تجربه کند. همچنین احتمال وجود افزایش احساس تنش قبل از شروع به موکنی و یا در لحظه تلاش برای مقاومت در برابر نیاز به کندن مو وجود دارد. همچنین، ممکن است این رفتار زمانی که موها کنده می‌شوند، به احساس رضایت، لذت یا تسکین منجر شود.

رفتار موکنی درجات مختلفی از آگاهی و هوشیاری را در بر می‌گیرد. برخی افراد ممکن است تمرکز بیشتری بر روی فرآیند موکنی داشته باشند، از جمله تجربه تنش قبلی و تسکین پس از آن. در مقابل، افراد دیگر ممکن است رفتار غیر ارادی تری داشته باشند که به نظر می‌رسد موکنی بدون آگاهی کامل اتفاق می‌افتد. برخی از افراد گزارش می‌دهند که از هر دو شیوه رفتار به ترتیب مختلف استفاده می‌کنند.

بعضی افراد احساس "خارش مانند" مور مور شدن را در کاسه سر تجربه می‌کنند که با انجام موکنی برطرف می‌شود. مهمترین نکته این است که معمولاً موکنی باعث درد نمی‌شود.

الگوهای بی‌مویی دارای تفاوت‌های بسیاری هستند که می‌توانند به شکل‌ها و محدوده‌های مختلفی ظاهر شوند. نواحی کاملاً بی‌مو یا نواحی با تراکم مو کمتر، از جمله این الگوها می‌باشند. در صورتی که کاسه سر درگیر باشد، عمدتاً کندن مو در مناطق حاشیه‌ای یا نواحی جانبی آن (به عنوان "موکنی سر تراشی" نیز شناخته می‌شود) رخ می‌دهد. الگوهای طاسی کامل ممکن است به جز حواشی کاسه سر، به ویژه در پشت گردن، حاصل شود.

ابروها و پلک‌ها هم ممکن است در این الگوها کاملاً حاضر نباشند. عمدتاً افراد مبتلا به اختلال موکنی این رفتار را در حضور دیگران، به جز افراد خانواده نزدیک، اجرا نمی‌کنند. برخی افراد ممکن است تمایل داشته باشند موهای دیگران را نیز بکنند و گاهی اوقات سعی کنند این کار را به طور مخفیانه و بدون اطلاع دیگران انجام دهند. همچنین، برخی افراد ممکن است به موهای حیوانات خانگی، عروسک‌ها یا مواد الیافی دیگر بکنند (مانند برخی لباس‌ها یا فرش). در بعضی موارد، افراد ممکن است تمایل داشته باشند موکنی خود را از دید دیگران پنهان نگه دارند. این جزئیات نشان‌دهنده تنوع و پیچیدگی در الگوهای بی‌مویی می‌باشند.

تشخیص اختلال وسواس کندن مو
تشخیص اختلال وسواس کندن مو

توجه: بسیاری از افرادی که درگیر اختلال موکنی هستند، یک یا چند رفتار تکراری که به بدن مرتبط است، نیز اجرا می‌کنند. این رفتارها شامل عملیات مانند پوست‌کنی، جویدن ناخن، و لب جویدن می‌شوند.

شیوع اختلال موکنی

در کل جمعیت، برآورد شیوع اختلال موکنی در بزرگسالان و نوجوانان به مدت ۱۲ ماه، حدود ۱ تا ۲ درصد است. این اختلال به نسبت زنان بیشتر از مردان رخ می‌دهد و نسبت این اختلال بین زنان به مردان تقریباً ۱۰ به ۱ است. این نسبت احتمالاً نمایانگر اختلاف جنسیتی واقعی در ابتلاء به این اختلال است، اگرچه ممکن است این اختلاف ناشی از نگرش‌های مختلف فرهنگی و درمان‌های متفاوت بر اساس جنسیت باشد، به عنوان مثال، میزان پذیرش هنجارهای مرتبط با بی‌مویی در مردان.

در بین کودکان مبتلا به اختلال موکنی، نسبت ابتلاء پسران به دختران به طور یکسان است و تفاوت چشمگیری بین جنسیت‌ها مشاهده نمی‌شود.

شکل گیری و روند اختلال موکنی

اختلال موکنی می‌تواند در کودکان ظاهر شده و این رفتار عمدتاً در دوران اولیه رشد قابل برطرف شدن است. شروع این اختلال معمولاً همزمان با یا پس از دوران بلوغ اتفاق می‌افتد. مکان‌هایی که فرد موکنی را انجام می‌دهد، ممکن است با گذشت زمان تغییر کند. الگوی طولانی‌مدت اختلال موکنی عموماً مزمن است و در صورت عدم درمان، ممکن است در طول زمان به تدریج افزایش یابد یا کاهش یابد. نشانه‌ها در زنان ممکن است در همراه با تغییرات هورمونی، مانند دوران قاعدگی یا پیش‌یائسگی، بدتر شوند. در بعضی از افراد، این اختلال ممکن است به صورت چند هفته، چند ماه یا چند سالی در هر دوره ظاهر شده و سپس به طور موقت برطرف شود. تعداد کمی از افراد ممکن است بدون بازگشت دوباره، بعد از چند سال از شروع، بهبود یابند. این توضیحات نشان دهنده انواع و پویایی‌های مختلف در طول زمان اختلال موکنی است.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال موکنی

اختلال موکنی یک اختلال روانی است که با عوامل متعددی در ارتباط است. عوامل خطر برای ابتلاء به این اختلال شامل عوامل ژنتیک، محیطی، و نوروبیولوژیکی هستند. داشتن تاریخ خانوادگی از اختلال‌های مشابه، افراد را به بیشترین خطر ابتلاء موکنی قرار می‌دهد. همچنین تجربیات ناخوشایند در کودکی، استرسهای مرتبط با زندگی، و افت توانایی در مقابل فشارهای زندگی نیز به عنوان عوامل محیطی موثر در ظهور این اختلال مطرح می‌شوند. همچنین، تحقیقات نشان می‌دهد که عوامل نوروبیولوژیکی مثل عدم تعادل در سطوح نوروترانسمیترها در مغز نقش دارند. در مورد پیش‌آگهی، تشخیص و درمان زودرس می‌تواند به کاهش شدت اختلال و بهبود پیش‌آگهی کمک کند. ترکیبی از مداخلات روان‌شناختی و مشاوره، درمان‌های دارویی، و پشتیبانی خانواده می‌تواند در مدیریت این اختلال مؤثر باشد.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی

تحقیقات حاکی از آن است که آسیب‌پذیری ژنتیکی یک نقش مهم در بروز اختلال موکنی دارد. این اختلال در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) و همچنین در خویشاوندان اولیه آنها، به نسبت بیشتر از جمعیت عمومی رخ می‌دهد. این موضوع نشان دهنده نقش مهم ژنتیک در ایجاد این اختلال است، که می‌تواند به عنوان یک عامل زمینه‌ای برای ظهور این نقص در کنترل انگیزه‌های ناخودآگاه برجسته شود. درک عوامل ژنتیکی این اختلال می‌تواند در طراحی و اجرای برنامه‌های درمانی مؤثرتر برای افراد مبتلا به اختلال موکنی کمک کند.

موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ

ممکن است به نظر برسد که اختلال موکنی در میان فرهنگ‌های مختلف به شکلی مشابه ظاهر می‌شود، اگرچه اطلاعات دقیق و کامل از مناطق غیر غربی محدود است. این نظر می‌دهد که الگوها و ویژگی‌های این اختلال در اقوام و جوامع مختلف، با وجود تفاوت‌های فرهنگی، به نحوی مشترک و قابل تشخیص است. با این حال، تحقیقات بیشتر در زمینه‌های مختلف جهانی، به ویژه در نواحی غیر غربی، می‌تواند نقش مهمی در بهبود درک ما از تفاوت‌ها و مشابهت‌های فرهنگی در ظاهر اختلال موکنی ایفا کند. این اطلاعات به ما کمک می‌کند تا رویکردها و راهکارهای درمانی مناسب‌تر و توانمندتری را برای افراد مبتلا به اختلال موکنی در سطح جهانی ارائه دهیم.

شاخص های تشخیصی

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال موکنی، وجود این اختلال را به وضوح تصدیق می‌کنند و به همین دلیل، نیاز به تشخیص بیماری‌های پوستی در این مورد به ندرت پدیدار می‌شود. استفاده از تکنیک‌هایی نظیر بافت‌برداری پوست و درموسکوپی (یا تروسکوپی) می‌تواند به تمایز اختلال موکنی از علل دیگری باشد. در این روش تشخیصی، درموسکوپی ویژگی‌های خاصی را نمایان می‌سازد که در اختلال موکنی قابل مشاهده هستند. این ویژگی‌ها شامل کاهش تراکم مو، موهای باریک و کوتاه، و موهای شکسته با طول‌های متفاوت در تنه می‌شوند. به این ترتیب، درموسکوپی به عنوان یک ابزار مؤثر در تمیز تشخیص اختلال موکنی از دیگر علل ممکن موی کندن استفاده می‌شود.

پیامدهای کارکردی اختلال موکنی

اختلال موکنی نه تنها با ناراحتی جسمانی همراه است، بلکه پیامدهای اجتماعی و شغلی نیز در ارتباط با آن قرار دارند. این اختلال ممکن است منجر به صدمات جبران ناپذیری بر روی رشد مو و کیفیت آن شود. از جمله پیامدهای پزشکی نادر این اختلال، می‌توان به دیجیت پورپورا (عارضه‌ای که باعث تغییر رنگ و شکل ناخالصی در انگشتان می‌شود)، جراحت‌های عضلانی-اسکلتی (از جمله مشکلات مرتبط با مفاصل مثل نشانگان مجرای مچ دست، کمردرد، درد شانه، و گردن)، آماس پلک، و آسیب دندان (از جمله دندان‌های کرم‌خورده یا شکسته ناشی از جویدن مو) اشاره کرد. بلعیدن مو می‌تواند منجر به توده‌های متراکم مو در معده با شرایطی چون کم‌خونی، درد شکم، هماتمز (استفراغ خون)، تهوع و استفراغ، انسداد روده، و حتی نیاز به عمل جراحی برای رفع سوراخی که ممکن است ناشی از این عمل شود، گردد.

در میان کودکان مبتلا به اختلال موکنی، مشاهده می‌شود که هر دو جنس، یعنی پسران و دختران، به نسبت یکسانی این اختلال را تجربه می‌کنند. این نتیجه نشانگر آن است که اختلال موکنی بین جنس‌ها به یک اندازه مشترک وجود دارد و تفاوت معناداری در شیوع این اختلال بین پسران و دختران دیده نمی‌شود. این موضوع به ما نشان می‌دهد که اختلال موکنی در کودکان بیشتر به عنوان یک واقعیت علمی و بدون ارتباط با جنسیت، ظاهر می‌شود و این اطلاعات می‌تواند در فرآیند تشخیص و مداخله‌های بهبودی برای هر دو جنس مؤثر باشد.

تشخیص افتراقی اختلال موکنی

تشخیص افتراقی اختلال موکنی از سایر اختلالات با نظر به علائم و ویژگی‌های خاص آن امر حیاتی است. اولین گام در تشخیص افتراقی این اختلال، بررسی ملاک‌های تشخیصی است. به منظور تشخیص اختلال موکنی، باید مواردی از قبیل کندن مو به میزان کافی برای ایجاد ناراحتی یا تخریب، اقدامات مکرر برای کاهش یا متوقف کردن این رفتار، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه‌های دیگر، عدم ناشی بودن موکنی از بیماری جسمانی دیگر، و عدم توجیه موکنی با نشانه‌های اختلال روانی دیگر مشاهده گردد. همچنین، باید اختلالات دیگر مانند اختلال وسواسی-اجباری (OCD) یا اختلال‌های اضطرابی دیگر که ممکن است با اختلال موکنی همراه باشند، مورد بررسی قرار گیرند. این فرآیند دقیق و مرتب، کمک می‌کند تا از انجام تشخیص اشتباه و انتخاب درمان نامناسب جلوگیری شود.

از میان بردن / دستکاری مو هنجاری

در صورتی که از میان بردن مو صرفا به دلایل آرایشی انجام شده باشد، به عبارت دیگر، به منظور بهبود ظاهر جسمانی فرد، اختلال موکنی نباید به آن تشخیص داده شود. بسیاری از افراد با موی خود به عنوان یک عنصر آرایشی بازی می‌کنند و با آنها ورزش می‌کنند، اما این رفتار عموماً به تنهایی کافی نیست تا بر اساس آن، افراد را به عنوان مبتلا به اختلال موکنی تشخیص دهیم. همچنین، افراد ممکن است به جای کندن مو، آن را گاز بگیرند، اما این نیز به تنهایی به اندازه کافی تازه نیست تا به عنوان یک نشانه قطعی از اختلال موکنی مطرح شود. در تشخیص این اختلال، عوامل دیگری نیز باید در نظر گرفته شوند و تنها اقدام به برداشت قاطعانه براساس این علائم ظاهری نمی‌تواند منجر به تشخیص صحیح شود.

وسواس فکری - عملی و اختلالات مربوط دیگر

افراد مبتلا به اختلال تکراری و متمرکز بر بدن ممکن است بخشی از رفتارهای خود را به عنوان جزء تشریفات یا ترتیبات خاص در زمینه تقارن به انجام برسانند. به عنوان مثال، افرادی که به اختلال وسواسی-اجباری (OCD) مبتلا هستند، ممکن است موهای خود را به صورت خاصی بکنند تا با تشریفات تقارن خود هماهنگ شوند. همچنین، افراد دارای اختلال بدشکلی بدن ممکن است موهای بدن خود را که احساس می‌کنند زشت، بی تقارن یا نابهنجار است، از بین ببرند. در این موارد، تشخیص اختلال موکنی ممکن است دشوار باشد، زیرا این رفتارها به عنوان یک بخش از دیگر اختلالات مرتبط با وسواس فکری-عملی و بدشکلی بدن تلقی شوند و ممکن است ملاک‌های تشخیصی اختلال موکنی را به اندازه کافی برآورده نکنند.

اختلال عصبی رشدی

در زمینه اختلالات عصبی-رشدی، ممکن است عمل مو کندن به عنوان یک حرکت قالبی مشاهده شود، به خصوص در افرادی که به اختلال حرکت قالبی مبتلا هستند. این حالت به عنوان یک علامت یا عرضه ممکن است در این افراد ظاهر شود. همچنین، تیک‌ها که در اختلالات تیک نقش دارند، به ندرت منجر به مو کندن می‌شوند. این تیک‌ها معمولاً به صورت حرکات ناخودآگاه و ناشی از اختلالات عصبی هستند، اما ارتباط آنها با موکنی نهایتاً کمتر است. این تفاوت در طبیعت حرکات میان اختلالات حرکت قالبی و تیک‌ها، نشانگر اختلافات بین این دو دسته از اختلالات عصبی-رشدی در رویکرد تشخیصی و مشاهده بالینی است.

اختلال روان پریشی

در افرادی که دارای اختلال روان پریشی هستند، ممکن است اقدام به انجام رفتارهای ناهنجار، اعمال غیرعادی یا حتی خطرناک، نظیر بریدن موهای خود، به عنوان پاسخ به هذیان یا توهم، کنند. در این موارد، این اقدامات به عنوان یک علامت یا نشانه از اختلال روانی در نظر گرفته می‌شوند و نه لزوماً به عنوان اختلال موکنی شناخته می‌شوند. اختلال موکنی بیشتر با تکرار و رفتارهای مکرر و ماندگاری از بین بردن موها به دلیل عواملی نظیر استرس، اضطراب یا نگرانی ارتباط دارد و در تشخیص آن، عوامل مختلفی از جمله مدت زمان، فراوانی و شدت اقدامات موکنی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

بیماری جسمانی دیگر

در صورتی که مو کندن یا بی مویی به دلیل عوامل جسمانی دیگر نظیر التهاب پوست یا بیماری‌های پوستی دیگر رخ دهد، این موارد به عنوان اختلال موکنی شناخته نمی‌شوند. برای تشخیص درست این اختلال، نیاز به ارزیابی دقیق از علل مو کندن می‌باشد. طاسی‌های زخم‌دار یا بدون زخم (مثل central centrifugal cicatricial alopecia، lichen planopilaris، discoid lupus erythematosus، acne keloidalis nuchae، dissecting folliculitis، folliculitis decalvans، pseudopelade) نیز جزء دیگری از بیماری‌های پوستی هستند که ممکن است باعث ایجاد موکنی شوند و در تشخیص میان اختلال موکنی و این بیماری‌ها، برخی روش‌های مانند بافت‌برداری از پوست به همراه درموسکوپی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، بررسی دقیق و جداگانه برای افرادی که ممکن است مو کندن خود را انکار کنند ضروری است.

درمان اختلال موکنی
درمان اختلال موکنی

اختلالات مرتبط با مواد

علایم مو کندن ممکن است توسط مواد خاصی تشدید یابد. به عنوان مثال، استفاده از مواد محرک ممکن است به تشدید نشانه‌های مو کندن منجر شود، اما احتمالاً مواد محرک، عامل اصلی بروز موکنی مداوم نمی‌باشند.

همزمانی اختلالات

اختلال موکنی عمدتاً با اختلالات روانی دیگر همراه بوده و اغلب در ارتباط با اختلال افسردگی اساسی و اختلال پوست کنی قرار می‌گیرد. در اکثر افراد مبتلا به این اختلال، نشانه‌های تکراری و متمرکز بر بدن، علاوه بر موکنی، شامل رفتارهایی مانند ناخن جویدن نیز می‌شود. این نشانه‌ها ممکن است نشانه‌های دیگر وسواس فکری - عملی و اختلالات مرتبط مشخص دیگر باشند. به عبارت دیگر، افراد مبتلا به اختلال موکنی ممکن است به عنوان یک قسمت از طیف اختلالات رفتار تکراری متمرکز بر بدن شناخته شوند.

درمان اختلال موکنی

درمان اختلال موکنی یک چالش پیچیده است و ممکن است به روش‌های متنوعی انجام شود. درمان معمولاً به ترکیب تکنیک‌های روان‌شناختی، مشاوره، و در برخی موارد، داروها توجه دارد. در زیر توضیحاتی درباره موارد مختلف درمان اختلال موکنی آورده شده است:

1. ترکیب درمان‌های روان‌شناختی:

- تحلیل رفتاری:

این روش بر اساس تشخیص و شناخت الگوهای رفتاری استوار است و با کمک این تحلیل، شخص به درک عمیق‌تری از عوامل موکنی خود می‌رسد.

- آموزش مهارت‌های مقابله:

به فرد مهارت‌هایی یاد می‌دهند تا با استرس و احساسات منفی که ممکن است موجب موکنی شود، بهتر مقابله کند.

- تحریک و پاداش:

از سیستم تحریک و پاداش برای تقویت رفتارهای مثبت و کاهش رفتارهای موکنی استفاده می‌شود.

2. مشاوره فردی یا گروهی:

ارتباط با یک مشاور یا گروه حمایتی می‌تواند به افراد کمک کند تا احساساتشان را به اشتراک بگذارند و از تجربیات یکدیگر یاد بگیرند.

3. درمان دارویی:

برخی از داروها، به خصوص داروهای آنتی‌دپرسانت، آنتی‌اکسیدانت یا مهارکننده‌های انتخابی عصبی می‌توانند در کنترل علائم اختلال موکنی مؤثر باشند.

4. آموزش خانواده:

در برخی موارد، شرکت خانواده در درمان می‌تواند به بهبود موفقیت درمان کمک کند و فرآیند بهبودی را تسریع بخشد.

5. درمان‌های جسمانی:

تمرینات آرام‌بخشی مانند یوگا و مدیتیشن نیز ممکن است به افراد کمک کند تا با استرس و اضطراب مقابله کنند.

مهم است که درمان به صورت فردی و به تناسب نیازهای هر فرد تعیین شود. همچنین، مشارکت فرد مبتلا به اختلال موکنی و حفظ ادامه‌ی درمان از اهمیت بسزایی برخوردارند.

نتیجه گیری

اختلال موکنی یک وضعیت رفتاری مزاحم و تکراری است که معمولاً به تراکم یا کندن موها در بدن، به ویژه در مواقع تنش یا استرس، مرتبط است. این اختلال می‌تواند تأثیرات نامطلوبی بر روی زندگی روزمره فرد بگذارد، از جمله تأثیرات اجتماعی و روانی. علت اختلال موکنی مشخص نیست و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، روانی، و محیطی ممکن است در ایجاد و تداوم آن نقش داشته باشد. درمان این اختلال به شکل یک ترکیب درمانی شامل مشاوره روان‌شناختی، درمان دارویی در برخی موارد، و ایجاد مهارت‌های مدیریت استرس متمرکز می‌شود. همچنین، پشتیبانی از خانواده و تیم درمانی نقش مهمی در موفقیت درمان این اختلال دارد. توجه به شیوه‌های مدیریت استرس و ارتقاء مهارت‌های مقابله می‌تواند به کاهش علائم اختلال موکنی کمک کند و زندگی روزمره فرد را بهبود بخشد.

اختلال موکنیروانشناسیروانپزشکیوسواساضطراب
نگرشی نو به زندگی با برنا اندیشان این امکان را به شما می دهد تا بتوانید نگاهی حرفه ای به زندگی داشته و با رویکردی نوین برای آینده برنامه ریزی نمایید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید