مازوخیسم، که به آن "خود آزاری جنسی" هم گفته میشود، یک نوع اختلال جنسی-روانی است که در آن شخص به دلیل تجربه درد جسمی شدید یا تحقیر شدن، از فرصت لذت بردن از فعالیتهای جنسی محروم میشود. به عبارت دیگر، این اختلال باعث میشود که فرد به جای لذت بردن از فعالیتهای جنسی، از تجربه درد یا تحقیر لذت ببرد.
در زمینه علوم زیستشناسی و بیولوژی، ما به بررسی ریشههای این اختلال مازوخیسم پرداختهایم. زمانی که یک فرد شروع به تجربه درد میکند، سیستم عصبی او به منظور کاهش این درد، هورمونی به نام اندروفین (که به عنوان هورمون سرخوشی و لذت شناخته میشود) ترشح میکند. این پدیده در واقعیت دقیقاً مشابه حالتی است که مورفین در داروهای مخدر برای فرد ایجاد میکند.
هر فردی که در روابط جنسی خود احساسات و رفتارهایی مانند:
1. لذت بردن از درد در زمان فعالیتهای جنسی.
2. داشتن تمایل به آسیبرساندن به دیگری در جریان روابط جنسی.
3. لذت بردن از نابهنجاریهای جنسی یا عملهایی که معمولاً به عنوان ناهنجار یا غیرمعمول تلقی میشوند.
4. عدم احساس گناه و شرم پس از انجام روابط جنسی غیر معمول.
در صورت تجربه کردن هر یک از این علائم، فرد ممکن است مبتلا به مازوخیسم باشد و توجه خود را به یک روانشناس متخصص در حوزه روانشناسی جنسی یا جلسات تراپی جنسی بپردازد. این تخصصیها میتوانند به فرد در درک عمیقتر از خود و مشکلاتش کمک کنند و راهکارهای مناسبی برای مدیریت و بهبود وضعیت ارائه دهند.
در مازوخیسم، افراد تجربه درد فیزیکی یا تحقیر جسمی را به عنوان جزء مهمی از تجربه جنسی خود میپذیرند. این امر ممکن است باعث کاهش رضایت جنسی شخص شود و به نوعی او را از تجربه لذتبردن از فعالیتهای جنسی محروم کند.
مازوخیسم روانی یک اختلال روانی است که در زندگی روزمره افراد رخ میدهد. در این اختلال، افراد تمایل دارند تحقیر و اذیت شوند. چیزی که عجیب به نظر میآید، این است که هرچه بیشتر تحقیر و زحمت بکشند، احساس لذت و رضایت بیشتری خواهند کرد. این افراد تا زمانی که به آنها توهین نشود و هویتشان به تضاد نخورد، احساس آرامش نمیکنند.
افراد مبتلا به مازوخیسم روانی خود را به عنوان برده و از نظر عاطفی و روانی به کاملیت خود فرد مقابل (معشوق) تحت تسلط قرار میدهند. روابط این افراد با معشوقشان عادی نیست و به طور عمده به صورت ارتباطی ارباب و بردهای شکل میگیرد. در این اختلال، افراد به طور پافشاری به تجربه اذیت و آزار کلامی از طرف معشوقشان علاقه دارند. این اذیت و آزار ممکن است شامل شنیدن الفاظ نارساخته و نامناسب، رفتارهای بد، و حتی تخریب شخصیت فرد شود.
متاسفانه این اختلال در بسیاری از افراد رخ میدهد و این افراد باید در کوتاهترین زمان ممکن به درمان متخصص در حوزه روانشناسی مراجعه کنند.
نوع فیزیولوژیکی مازوخیسم به عنوان بدترین و خطرناکترین نوع این اختلال شناخته میشود. دلیل این امر این است که شخص در این نوع مازوخیسم، به وسیله تجربه آزار جسمی و شکنجه فیزیکی، مانند مازوخیسم روانی، به آرامش نمیرسد. در واقعیت، در مازوخیسم فیزیولوژیکی، فرد به دنبال تحقیر شدن از طریق شکنجه و آزار جسمی خود است.
شخص مبتلا به مازوخیسم فیزیولوژیکی لذت میبرد که بدن خود مورد آزار و شکنجه جسمی قرار گیرد، حتی اگر این آزارها شامل سوختگی، پاره شدن پوست، کنده شدن مو، خفگی جنسی و غیره باشد. در واقعیت، این افراد از آسیبهای جسمی به عنوان یک منبع لذت برای خود استفاده میکنند.
در مازوخیسم فیزیولوژیکی، فرد با اشتیاق خود بدن خود را در معرض شکنجه قرار میدهد. این شکنجهها گاهی به شدت خطرناک و آسیبزننده برای وضعیت جسمی او میتواند باشد.
مازوخیسم کسی است که وقتی به طرزی معمولاً غیرعادی در معرض درد و آسیب دیگران قرار میگیرد، از این تجربه لذت میبرد. به عبارت دیگر، این افراد به وسیله تجربه درد و آسیب به نحوی احساس لذت میکنند. در مقابل، سادیسم نوعی اختلال است که شخص در آن از اذیت و آسیب زدن دیگران به عنوان یک منبع لذت برای خودش استفاده میکند. به طور کلی، در سادیسم، فرد از آسیبزدن دیگران لذت میبرد و این اعمال برایشان منشا آرامش و رضایت است.
وقتی به افراد مبتلا به مازوخیسم نگاه میکنیم، متوجه میشویم که رفتار متناقض آنها یعنی تجربه احساسات در حد فاصل درد و لذت به طور خودکار در آنها پدیدار میشود. این تجربه احساسات متناقض در آنها از داخلی عمیق به وجود میآید و به هیچ وجه از تمایلات و خواستههای آنها نشأت نمیگیرد. به جای آن، این حس درونی آنها را به تجربه تحقیر و درد سوق میدهد.
مازوخیسم به وسیله رفتارهایی که شامل عمداً آسیب و درد زدن به بافتهای عضلانی بدن میشود، بروز میکند. این رفتارها عبارتند از:
1. صدمه زدن به عضلات و بافتهای بدن.
2. بریدن قسمتهای مختلف از بدن.
3. استفاده از سوزنها یا ضربه زدن با اشیای داغ به بدن.
4. سوراخ کردن بافتهای پوستی.
5. کوبیدن یا ضربه زدن با اشیایی به قسمتهای مختلف از بدن.
6. کندن پوست و خراشیدن زخمهای قدیمی.
در طی این رفتارها، فرد مازوخیسم از تحمل درد و آسیب به بافتهای بدن خود لذت و رضایت میبرد.
خودآزاری و مازوخیسم میتوانند در هر مرحلهای از عمر فرد شامل شوند، اما در موارد بسیاری، افراد جوان و میانسال بیشترین شیوع این اختلال را دارند.
زمانی که به زندگی افراد مبتلا به مازوخیسم نگاه میکنیم، متوجه میشویم که در زندگی خانوادگی یا اجتماعی خود، اغلب با پدیدههایی نظیر خودکشی، خودزنی، یا اقدامات مشابه این موارد در ارتباط بودهاند.
این نیاز به تجربه درد و آسیب در این افراد به طور عمومی از پیش از این وجود داشته است. اما به وسیله عوامل تشدید کننده نظیر مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی، و افسردگی، این نیاز در آنها تقویت شده و به مرور زمان فرصت مناسبتری برای بروز آن به وجود آمده است.
مازوخیسم میتواند به عنوان یک عامل تشدید کننده در اختلالات عصبی و روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال جنسی، و حملات عصبی در هر فردی عمل کند. دلیل این امر این است که در مدت زمان کوتاهی، مازوخیسم میتواند سیستمهای عصبی بدن را به واکنشهای مختلف در مواجهه با درد تحریک کند.
درمان مازوخیسم به دو روش عمده، یعنی درمان دارویی و درمان مشاورهای، انجام میشود. در موارد بسیار حاد، برای کنترل و مدیریت افراد مبتلا به این اختلال، از داروهای خاصی که توصیه و نظارت پزشکانه توصیه میشوند، استفاده میشود. این نوع درمان به عنوان یک روش درمان دارویی عمل میکند و به نوعی زمینهای برای درمان مشاورهای فراهم میکند.
درمان مشاوره در بسیاری از موارد از اهمیت بسیاری برخوردار است و میتواند به کنترل و مدیریت این اختلال روانی کمک کند. برای درمان مازوخیسم، معمولاً به سراغ متخصصان مشاوره جنسی، به عنوان سکس تراپیست، میروند. مشاوره جنسی به زوجینی که با این اختلال مواجه هستند، کمک میکند تا به حداکثری این اختلال را کنترل کرده و مدیریت نمایند.