راه های عملی برای بهبود مهارت رهبری خود را در محل کار بیابید. نکاتی شامل قاطع بودن، ایجاد چشماندازی قانعکننده، خوب مذاکره، نوآوری، داشتن تعهد، شجاعت و انعطافپذیری، خرد سیاسی، مدیریت درگیری و ایجاد تیمهای خوب است.
اولین قدم برای اینکه یک رهبر خوب باشید این است که میل به رهبری داشته باشید. اول از خودتان الهام بگیرید سپس دیگران را تشویق کنید تا با شما کار کنند. رهبری فرآیند ایجاد انگیزه در خود و دیگران برای کار در جهت دستیابی به یک چشم انداز خاص است.
رهبران جهت می دهند. آنها خود و هر کس دیگری را در حال پارو زدن در قایق با ریتمی هماهنگ به سمت مقصدی روشن نگه می دارند.
هنگامی که قایق در جهت اشتباه حرکت می کند یا حرکت خود را از دست می دهد یا با طوفان مواجه می شود، وظیفه رهبر این است که مجدداً کالیبره کند و تلاش ها را دوباره به مسیر درست متمرکز کند.
یک رهبر خوب یک نقشه راه برای جایی که میخواهد بروند تهیه میکند و دیگران را تشویق میکند که به سفر بروند.
ویژگیها و مهارتهای رهبری را میتوان از طریق تمرین مستمر و کار هدفمند برای ایجاد تخصص شما در یک زمینه، موضوع یا حرفه خاص بهبود بخشید.
مزایای مهارت های رهبری شامل رشد شغلی، بهره وری بیشتر، کسب نتایج بیشتر از طریق دیگران، کمک به دیگران برای دستیابی به اهدافشان، ایجاد اعتماد به نفس بیشتر و رضایت شخصی است.
رهبری یک سفر مداوم است، اما اغلب رهبران در تمرکز بر روی خود و عدم رشد اطرافیان خود گیر میکنند. طبق گفته کریسمون نوفسینگر در کتاب خود، تغییر از یک به چند نفر، دستیابی به موفقیت به عنوان یک رهبر مستلزم تغییری چشمگیر در رویکرد شما به کسب و کار و کارمندانتان با تسلط بر سه مهارت ضروری است:
تسهیل در خروجی دیگران، شناسایی آنها، و از نیاز خود به تمجید در این فرآیند چشم پوشی کنید.
نوفسینگر یک سفر چهار مرحلهای را از طریق زنجیره رهبری به شرح زیر توصیف میکند:
«افرادی که تمرکزشان بر من است، نگران این هستند که بدانند دقیقاً از آنها چه انتظاری می رود. افراد در این مرحله اغلب بر مشارکت خود تمرکز می کنند و ممکن است دیدگاه یا مشارکت دیگران را در نظر نگیرند. هنگام توصیف دستاوردها ممکن است از کلمه "من" زیاد استفاده کنند، مانند "من این کار را کردم یا آن کار".
مرحله دومی است که رهبران از زبان "ما" استفاده می کنند. با همکاری، شروع به تفویض اختیارات مناسب و به رسمیت شناختن کار توسط دیگران نشان داده می شود.
جایی است که رهبر به مربی تمام وقت تغییر می کند. برای کسانی که "انجام دهنده" هستند، این می تواند بسیار دشوار باشد، زیرا نقش مربوط به جهت گیری کلی، تنظیم چشم انداز و توانمندسازی دیگران است.
فقط رهبران استثنایی به این نقطه می رسند که شما 50 درصد از زمان خود را صرف توسعه دیگران و به اشتراک گذاشتن تخصص و "اسرار" خود بدون هیچ تمایلی برای شناسایی شخصی می کنید.
یکی از ویژگی های یک رهبر خوب، توانایی قاطع بودن است. اجتناب از تصمیم گیری می تواند وسوسه انگیز باشد، به خصوص زمانی که اطلاعات کافی ندارید یا زمانی که نتیجه ممکن است نامطلوب باشد. ویژگی بارز یک رهبر خوب توانایی آنها در تصمیم گیری به موقع است. شرایطی پیش خواهد آمد که تصمیمات شما خوب و در موارد دیگر تصمیمات شما بد خواهد بود.
به کار روی مهارت های تصمیم گیری خود ادامه دهید تا تصمیم گیری راحت تری داشته باشید و به مرور زمان تصمیم گیری بهتری نسبت به تصمیمات بد داشته باشید. در صورتی که تصمیمی که گرفته اید نامطلوب باشد، از آن به عنوان یک فرصت یادگیری استفاده کنید و درس های آموخته شده را شناسایی کنید که می تواند به بهبود تصمیمات آینده شما کمک کند.
تمایل نزدیک به تصمیم گیری، تمایل به گوش دادن به نظرات دیگران است. یک رهبر خوب نه تنها وقت می گذارد تا نظرات دیگران را بخواهد، بلکه صادقانه به آنها گوش دهد و برای جمع آوری جزئیات بیشتر در حد مناسب تحقیق کند. این فرآیند جمع آوری اطلاعات شما را با جزئیات مرتبط برای تصمیم گیری مسلح می کند. همچنین باعث ایجاد اعتماد در بین دیگران می شود. علاوه بر این، به باز کردن کانالی برای افراد کمک می کند تا آزادانه با شما صحبت کنند و در زمان بروز مشکلات به شما اطلاع دهند. با انجام این کار، مشکلات را می توان در زمان مناسب حل کرد، نه اینکه یاد بگیریم زمانی که خیلی دیر شده است یا در آخرین لحظه تلاش می کنیم تا آتش را خاموش کنیم.
لازم نیست منتظر زمانی باشید که در یک موقعیت مدیریتی یا اجرایی هستید تا مهارت های رهبری خود را توسعه دهید. شما می توانید توانایی های رهبری خود را در موقعیت یا سطح فعلی خود تقویت کنید. چند راه برای به دست آوردن تجربه رهبری شامل داوطلب شدن برای نقش های رهبری در یک فعالیت تیمی یا گروهی، برنامه ریزی و رهبری فعالیت های اجتماعی اداری، رهبری جلسات و داوطلب شدن برای نقش های رهبری در انجمن ها، کمیته ها یا رویدادهای محلی یا محله است. این فرصت ها به عنوان آزمایشگاه هایی برای آزمایش و آزمایش پتانسیل رهبری شما عمل می کنند. آنها مکانی امن برای اشتباه کردن و درس گرفتن از آنها ارائه می دهند.
هر چه بیشتر خودتان را در آنجا قرار دهید، عضلات رهبری شما در طول زمان قویتر میشوند و ظرفیت شما را برای مدیریت تدریجی مسئولیتهای رهبری افزایش میدهند. همچنین به غلبه بر ترس یا تحت کنترل نگه داشتن آن کمک می کند و در عین حال مهارت ها، تصمیم گیری و توانایی ریسک پذیری را در افراد ایجاد می کند. علاوه بر این، با داوطلب شدن برای رهبری، این به نوبه خود ویژگیهای رهبری شما را در معرض دید دیگران قرار میدهد، جایی که آنها شما را در عمل میبینند - در چه چیزهایی خوب هستید، چه کارهایی را میتوانید انجام دهید، چگونه با چالشها برخورد میکنید - و مردم میتوانند شما را در فعالیتهای آتی که به مهارتهایی که به نمایش گذاشتهاید نیاز دارند، در نظر بگیرند یا شامل شوند.
برای افزایش خودآگاهی خود یک ارزیابی درونی و بیرونی انجام دهید. چند سوالی که باید از خود بپرسید عبارتند از: مهمترین نقاط قوت و ضعف شما چیست؟ استعدادهای کلیدی شما چیست؟ علایق شما چیست؟ در چه چیزی سرآمد هستید؟ چه مهارت هایی کم دارید؟ چگونه با شکست برخورد می کنید؟ به نوع رهبری که اکنون هستید در مقابل رهبری که آرزوی آن را دارید فکر کنید. فاصله بین سطح رهبری فعلی شما و پتانسیل رهبری پیش بینی شده شما چقدر است؟ برای رسیدن به سطحی که می خواهید چه کاری باید انجام دهید؟ برخی از ویژگیهایی که میتوانند به بهبود توانایی رهبری کمک کنند عبارتند از خود محرکی، عزم، نگرش، بینش و اقدام.
همچنین میتوانید برای کشف بینشهای عمیقتر در مورد خود، به عنوان مثال ویژگیهای شخصیتی، نوع محیط کاری که میتوانید در آن پیشرفت کنید، گزینههای شغلی که برای آنها مناسبتر هستید، و نحوه تعامل شما با دیگران، آزمایشهای شخصیتی انجام دهید. همچنین به این فکر کنید که دیگران در مورد چه چیزی از شما تعریف کرده اند. آیا نقاط قوت یا ضعف تکرار شونده ای وجود دارد که مرتباً به آنها اشاره می شود؟ فعالانه به دنبال بازخورد انتقادی از دیگران باشید و از اطلاعات برای بهبود خود استفاده کنید. بر روی بهبود نقاط قوت خود در طول زمان تمرکز کنید تا به بهترین شکل ممکن تبدیل شوید و نقاط ضعف خود را به حداقل برسانید.
خودتان را مانند ورزشکاری در نظر بگیرید که به طور منظم تمرین می کند تا بهترین رکوردهای شخصی خود را بهبود بخشد، سپس برای شکستن رکوردهای محلی، رکوردهای منطقه ای، رکوردهای ملی و سپس بین المللی تلاش می کند.
از رهبران دیگر الهام بگیرید. رهبر می تواند فردی از هر حوزه ای از زندگی باشد که در مورد توانایی رهبری خود تأثیر زیادی در ذهن شما گذاشته است. این می تواند والدین، خواهر و برادر، دوست، معلم، مربی، مدیر، استاد، رئیس، همکار، همسایه، سیاستمدار محلی، یک حرفه ای، یک کارآفرین، یک کشیش، یک بازیگر، یک ورزشکار، یک فرد مشهور و غیره باشد. ویژگی های رهبری را که بیشتر جذب آنها می شوید، شناسایی کنید. این می تواند مواردی مانند وقت گذاشتن برای گوش دادن، به اشتراک گذاشتن اعتبار با دیگران، وفای به قول آنها، اعتماد به دیگران، شجاعت، رفتار دلسوزانه، اخلاقی بودن، ریسک کردن، شایستگی، گشاده رویی، عزم راسخ، الهام بخشیدن به افراد، باور به دیدگاه آنها باشد.
در مورد داستان آنها، فراز و نشیب هایی که با آنها روبرو بوده اند، درس های برتر زندگی و کلمات الهام بخش آشنا شوید. راههای مطالعه یا یادگیری بیشتر در مورد رهبرانی که تحسین میکنید عبارتند از، اگر رهبر در دسترس باشد، مستقیماً با آنها صحبت کنید و درباره تجربیات آنها سؤال و مشاوره بپرسید. راه های دیگر یادگیری خواندن کتاب ها و مقالات درباره رهبر، تماشای فیلم ها، سخنرانی ها، سخنرانی ها و شرکت در سمینارهای زنده یا آنلاین توسط رهبر است.
یک مربی خوب رهبری می تواند به شما کمک کند تا مهارت های رهبری خود را در محل کار با سرعت بیشتری بهبود بخشید. در حالت ایده آل، یک مربی باید یک رهبر با تجربه باشد. همچنین می توانید در مراحل مختلف شغلی خود مربیان مختلفی داشته باشید. به طور مشابه، شما می توانید همزمان بیش از یک مربی داشته باشید تا از شما در زمینه های مختلف تخصصی پشتیبانی کند. برای مثال، میتوانید یک مربی داشته باشید که شما را در زمینه بهبود توانایی صحبت کردن در جمع راهنمایی میکند، در حالی که مربی دیگری شما را در مدیریت تعارض در محل کار راهنمایی میکند. یک مربی خوب باید در دسترس، قابل دسترس، مایل به گوش دادن و مربیگری، مایل به اشتراک گذاری دانش، ارائه مشاوره و بازخورد باشد.
بیاموزید که چگونه مربی از طریق دیگران به نتایج می رسد، چگونه همکاری دیگران را به دست می آورد، چگونه به دنبال کنندگان انگیزه می دهد، چگونه اهداف تعیین می کنند، چگونه جهت می دهند، چگونه تصمیم می گیرند، چگونه از دیگران نظر می خواهند، چگونه بازخورد می دهند، چگونه آنها با چالش ها و محیط های مختلف، نحوه واگذاری کار و غیره سازگار می شوند. هنگامی که یک مربی مناسب را شناسایی کردید، با درخواست راهنمایی به آنها مراجعه کردید و آنها پذیرفتند، گام بعدی این است که در مورد اهداف و یک برنامه آموزشی به توافق برسید. نوع حمایت، کمک یا راهنمایی مورد نیاز و مدت زمان را مشخص کنید.
سپس با مربی خود کار کنید تا تعداد دفعات حضور در جلسات یا بهروزرسانیهای منظم را تعیین کنید. علاوه بر این، نحوه ارتباط و تعامل مانند جلسات چهره به چهره، تماس های کنفرانس، کنفرانس ویدئویی، ایمیل، پیام های متنی و غیره را شناسایی کنید. اکثر منتورها معمولاً افراد پرمشغله ای هستند، بنابراین بسیار مهم است که از جلسات راهنمایی که در دسترس دارید بهترین استفاده را داشته باشید.
چه چیزی را در مورد رهبری یا رهبر بودن دوست دارید؟ چرا می خواهید رهبر شوید؟ به عنوان یک رهبر می خواهید چه کاری انجام دهید؟ اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما چیست؟ چشم انداز شما به عنوان یک رهبر چیست؟ چشم انداز روشن به شما و دیگران الهام می بخشد، به عنوان یک قطب نما عمل می کند، به شما می گوید به کجا می روید، به شما انگیزه می دهد و شما را متمرکز نگه می دارد، به شما کمک می کند تا احتمالات و فرصت ها را تصور کنید، به شما دلیلی می دهد که هر روز با آن روبرو شوید و به شما کمک می کند تا در چالش ها پشتکار داشته باشید. چشم انداز شما یک مقصد یا نتیجه را مشخص می کند و سپس به عنوان یک رهبر، نقشه راه یا مسیری را برای رسیدن به چشم انداز خود تعیین می کنید.
یک چشم انداز نمای کلی تصویر بزرگ را به تصویر می کشد. تجسمی از نوع آینده ای که می خواهید. گام بعدی این است که چشم انداز را به گام های کوچکتر و قابل اجرا تقسیم کنید، سپس برای دستیابی به هر مرحله تلاش کنید و در مجموع انجام هر مرحله باید شما را به تحقق چشم انداز خود نزدیکتر کند. چالشهایی را که ممکن است با آنها روبرو شوید را مشخص کنید و راهحلهای ممکن را پیدا کنید. همچنین مهم است که دیدگاه خود را با دیگرانی که با شما در جهت تحقق چشم انداز همکاری می کنند به اشتراک بگذارید و چشم انداز خود را به طور منظم به خود یادآوری کنید.
با تمرین هنر پیرو بودن، فارغ التحصیل شوید تا یک رهبر باشید. اولین قدم در مسیر تبدیل شدن به یک رهبر عالی این است که یک پیرو خوب باشید. اکثر مردم در این یا آن مقام رهبری دارند که به دنبال او هستند یا به او گزارش می دهند. رهبر می تواند والدین، معلم، سرپرست، همکار و غیره باشد. به رهبر گوش دهید، از آنها بیاموزید، از آنها الهام بگیرید، بازخورد مفید و صادقانه ارائه دهید و تا جایی که می توانید در دستیابی به چشم اندازشان از آنها حمایت کنید.
خود را به جای رهبر بگذارید و به این فکر کنید که دوست دارید پیروانتان چگونه رفتار کنند و سپس آن رفتارهای مثبت را به عنوان یک پیرو بپذیرید. پیروی به شما کمک می کند تا توانایی هایی را به کار بگیرید که به نوبه خود می تواند به شما به عنوان یک رهبر به خوبی خدمت کند، مهارت هایی مانند ابتکار عمل، مدبر بودن، شجاعت دادن به بازخورد انتقادی، دور نگه داشتن نفس شما، تفکر انتقادی، ایجاد رابطه و همکاری با دیگران. .
یکی از راههای تقویت مهارتهای رهبری، گذراندن دورههای آموزشی است. این دوره ها به افزایش اعتماد به نفس، دانش و توانایی شما برای الهام بخشیدن و رهبری کمک می کند. آموزش رهبری می تواند به شکل یادگیری در حین کار، تدریس در کلاس درس، کارگاه های توسعه رهبری، مطالعات موردی و شبیه سازی باشد. نمونه دوره های رهبری یا موضوعات آموزشی می تواند شامل موارد زیر باشد: چگونه رهبر بهتری باشیم، چگونه افراد را رهبری کنیم، چگونه از طریق دیگران به نتیجه برسیم، چگونه تیم ها را مدیریت کنیم، چگونه بر دیگران تأثیر بگذاریم و چگونه دیگران را مربی و انگیزه دهیم.
سایر دوره های رهبری معمولی می توانند به نحوه ایجاد و اجرای یک چشم انداز، نحوه مدیریت احساسات، مهارت های ارتباطی رهبری، افزایش اعتماد به نفس به عنوان یک رهبر، نحوه تیم سازی، حل تعارض، مهارت های مذاکره، مدیریت تغییر، حل مسئله، هوش هیجانی بپردازند. و مدیریت مالی علاوه بر آموزش، به روز ماندن در روندهای صنعت از طریق شرکت در کنفرانس های مربوطه، اشتراک در نشریات مفید و پیوستن به انجمن های حرفه ای مفید است.
بهعنوان یک رهبر، مهارتهای ارتباطی بهخوبی به شما کمک میکند، بهویژه در به اشتراک گذاشتن دیدگاهتان با دیگران. فقدان ارتباطات و ارتباطات ضعیف، موانعی برای رهبری مؤثر هستند. ارتباط خوب هنگام به اشتراک گذاشتن اطلاعات از فردی به فرد دیگر مهم است. از مزایای ارتباط شفاف می توان به تقویت روابط کاری، افزایش بهره وری و همکاری، اولویت بندی خوب، افزایش رضایت شغلی و صرفه جویی در زمان و هزینه اشاره کرد. از سوی دیگر، پیامدهای ارتباط ضعیف عبارتند از عدم شفافیت در مورد مسیری که باید دنبال کرد، سردرگمی که در آن افراد از کاری که قرار است انجام دهند مطمئن نیستند، روحیه پایین، تنش در محل کار، استرس و شایعات در غیاب اطلاعات.
سایر اثرات منفی کاهش بهره وری، عدم اعتماد، خدمات ضعیف به مشتریان، افزایش شکایات، غیبت، کاهش تعامل و جابجایی کارکنان است. راههای ساده برای تمرین مهارتهای ارتباطی خوب شامل اشتراکگذاری اطلاعات، ارائه دستورالعملهای واضح، شفافسازی، پیگیری، در دسترس بودن برای پاسخ به سؤالات، ارائه بهروزرسانیهای منظم و بازخورد است. علاوه بر این، از اصول اولیه مانند حفظ تماس چشمی، نشان دادن توجه با وضعیت بدن و تکان دادن سر و نقل قول مراقبت کنید تا مطمئن شوید که در همان صفحه هستید
به عنوان یک رهبر مهم است که آنچه را که می دانید به دیگران بیاموزید تا به آنها کمک کنید تا در شغلشان رشد کنند و پیشرفت کنند. شما می توانید با به اشتراک گذاشتن سفر شغلی خود به ویژه افرادی که تازه وارد نیروی کار شده اند الهام بخشید - اینکه چگونه کار را از اولین شغل خود تا کنون شروع کرده اید، موفقیت ها و شکست هایی که با آنها روبرو شده اید، چه چیزی از شکست ها یا ابتکارات شکست خورده آموخته اید، و به اشتراک گذاری توصیه ها و نکات شغلی برای کمک به افراد دیگر برای موفقیت در کار. در جبهه کار می توانید بهترین شیوه ها را به اشتراک بگذارید و آموزش هایی را به همکاران، گزارش های مستقیم و کارآموزان ارائه دهید.
وقتی برای آموزش رهبر شدن به دیگران وقت می گذارید، می توانید مهارت های ارزشمندی مانند نحوه تصمیم گیری، نحوه اولویت بندی، نحوه مدیریت تعارض، مذاکره موثر، برنامه ریزی، تعیین اهداف، مدیریت چالش ها، نوآوری و تفویض اختیار به آنها را تقویت کنید. شما همچنین می توانید شکاف های دانش خود را از آموزش و پاسخ دادن به سؤالات بیاموزید. این به شما کمک می کند تا دانش خود را برای پر کردن شکاف ها افزایش دهید. علاوه بر این، وقت گذاشتن برای آموزش دیگران به شما کمک می کند تا تیم خود را در سطح عمیق تری یاد بگیرید و نقاط قوت را برای پرورش و نقاط ضعف را برای کاهش شناسایی کنید.
مقاله پیشنهادی : رهبری سازمان و وظایف آن
راه های انتقال دانش از فردی به فرد دیگر شامل آموزش های یک به یک، آموزش های گروهی، راهنمایی، مربیگری، ارائه سخنرانی و چرخش شغلی است. سایر روشهای اشتراک دانش مستلزم تهیه دورههای آموزشی، ویدئوها، مطالعات موردی، راهنماها، کتابهای راهنما، دستورالعملها، روشهای عملیاتی استاندارد، نوشتن مقالات، تهیه پیشنویس خطمشیها و توسعه نمودارهای جریانی است که فرآیندها را از ابتدا تا انتها شرح میدهد. در نهایت، یکی از حیاتیترین مهارتهایی که میتوانید به رهبران آینده و نوظهور منتقل کنید این است که به آنها آموزش دهید که چگونه رهبران دیگر را آموزش دهند تا چرخه اشتراک دانش را به جلو نگه دارند.
با همکاری خوب با همکاران خود و اهمیت دادن عمیق به موفقیت تیم، در کار مثبت اندیشی کنید. کار تیمی و همکاری زمانی تقویت میشود که همه بفهمند قرار است روی چه چیزی کار کنند، نقشهایشان چگونه به یکدیگر وابسته هستند، چه منابعی در دسترس هستند، چگونه اعضای تیم میتوانند از یکدیگر حمایت کنند، وجود کانالهای ارتباطی باز یا شفاف، بررسیهای منظم پیشرفت و چگونگی رهبر می تواند همه را برای رسیدن به یک هدف مشترک متمرکز نگه دارد. با ایجاد پیوندهای قوی در محل کار و سرمایه گذاری روی موفقیت دیگران از طریق روش های ساده مانند به اشتراک گذاشتن بهترین شیوه های خود، پاسخگو بودن و پاسخگو بودن، صرف زمان برای یادگیری همکاران، کمک به دیگران، معرفی های کلیدی و تجلیل از دیگران، رویکردی بلندمدت برای همکاری داشته باشید.
دستاوردهای مردم نکات و ترفندهایی را در مورد نحوه انجام یک کار به اشتراک بگذارید. با فرض اینکه مدتی است روی یک شغل خاص کار میکنید، احتمالاً راههای منحصربهفردی برای انجام سریعتر کار، بهترین فرآیندها و مکانهایی برای یافتن منابع مورد نیاز پیدا خواهید کرد. این نوع دانش می تواند واقعاً برای همکاران جدید و حتی همکاران باتجربه بسیار مفید باشد. هنگام کار بر روی وظایف یا پروژه های درون یک تیم، اطمینان حاصل کنید که کارهای محول شده خود را به موقع انجام داده اید تا به اصطلاح خط مونتاژ را کند نکنید.
گرفتار شدن در مشغله کاری روزانه آسان است. تلاش کنید تا معاشرت کنید یا مدتی را با همکاران خود برای گپ زدن و شناخت بهتر یکدیگر بگذرانید. در سطح انسانی ارتباط برقرار کنید. نه فقط در مورد کار صحبت کنیم آنها را به عنوان یک شخص یاد بگیرید، چه چیزهایی را مورد علاقه آنها قرار می دهد، چه کاری انجام می دهند و حتی در مواقعی که نیاز به کمک دارند به آنها کمک کنید.
اگر شرکتها نوآوری نکنند و راههای جدید یا بهتری برای انجام کارها پیدا نکنند، با خطر عقب ماندن از رقابت مواجه هستند. علاوه بر این، تغییرات تکنولوژیکی سرعت نوآوری را تسریع می کند. برای اینکه رهبران مرتبط و رقابتی در صنعت خود باقی بمانند، باید زمانی را از برنامه کاری روزانه خود صرف کنند تا به طور استراتژیک در مورد آینده شرکت و صنعت خود فکر کنند. تصور کنید که اوضاع در آینده چگونه خواهد بود، فرصتهای رشد و تهدیدهایی که احتمالاً به وجود میآیند، و از هماکنون شروع به برنامهریزی برای چگونگی بقای آینده کنید. رهبران باید فرهنگی ایجاد کنند که تولید ایده های جدید را تشویق کند.
راههای مختلف تحریک نوآوری شامل نگاه کردن به آنچه در یک زمینه به خوبی کار میکند و تلاش برای به کارگیری آن در حوزهای متفاوت، بازنگری ایدههای قدیمی، ترکیب روشهای قدیمی انجام کارها با روشهای جدید، بهبود مستمر فرآیندهای موجود، ارائه روشهای کاملاً جدید برای نوآوری است. انجام کارها، و ترکیب چیزها، روش ها و فرآیندهای نامرتبط برای دستیابی به راه حل های منحصر به فرد.
پس از تدوین یک ایده، گام بعدی این است که در مورد اینکه ایده شما چگونه عملی خواهد شد فکر کنید: هنگام تحقق آن با چه موانعی روبرو خواهید شد؟ چه منابعی مورد نیاز است؟ جوانب مثبت و منفی چیست؟ چقدر طول می کشد تا تحقق یابد؟ آیا این ایده باعث ایجاد علاقه و هیجان می شود؟ چگونه می توانید دیگران را متقاعد کنید که این ایده قابل اجرا است؟
همه ایده ها کارساز نیستند. به آزمایش و آزمایش ادامه دهید تا زمانی که به پیشرفت هایی دست پیدا کنید و از شکست ها به عنوان فرصت های یادگیری استفاده کنید. به عنوان یک رهبر نوظهور، آرزو کنید چیزها را بهتر از آنچه که پیدا کرده اید رها کنید. تلاش کنید تا روشهای جدید، بهتر و بهبودیافتهای برای انجام کارها پیدا کنید و ارزش بیشتری بیافزایید. یکی از راههای الهام بخشیدن به نوآوری شما این است که به طور گسترده مطالعه کنید و ببینید که چگونه افراد دیگر چالشهای موجود را حل میکنند. به راههای مختلف برای دستیابی به اهداف نهایی خود فکر کنید و نحوه اجرای ایدههای جدید را بیابید.سؤالات خوبی بپرسید تا بفهمید چرا کارها به روشی انجام می شوند و از خود بپرسید که آیا راه بهتری برای انجام یک فعالیت خاص وجود دارد یا خیر.
برای تبادل نظر با دیگران صحبت کنید و از اعضای تیم بخواهید که در مورد پروژه ها و ایده های شما بازخورد، پیشنهادات و توصیه های انتقادی به شما بدهند. با کاربران یا مشتریان محصولات یا خدمات خود صحبت کنید تا بدانید آنها چگونه از خدمات شما استفاده می کنند، بدانید چه جنبه هایی را دوست دارند، چه چیزهایی را دوست ندارند و پیشنهاداتی برای بهبود دارند. دیگران را تشویق کنید که به طور مرتب ایده هایی ارائه دهند. به ویژه راه حل هایی برای مشکلات کاری که با آن مواجه هستند. سپس با هم ایده ها را بررسی کنید تا ایده هایی را انتخاب کنید که قابل تنظیم و اجرا باشند.
این احتمال وجود دارد که وقتی دائماً با مشکلات یکسانی در محل کار مواجه می شوید، احتمالاً آگاهانه یا ناخودآگاه به راه حلی فکر می کنید و با گذشت زمان ممکن است راه حلی پیدا کنید که می تواند نحوه انجام کارها را تغییر دهد. بنابراین ادامه دهید و راهحلهای پیشنهادی خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. آنها میتوانند بینشهای ارزشمندی را ارائه دهند و بر اساس ایده شما ایجاد کنند تا به نوآوری موفقیتآمیز بعدی برای شرکت، بخش یا تیم شما منجر شود.
در یک تیم خوب قدرت وجود دارد. هنگامی که یک تیم با هم به شیوه ای هماهنگ و هماهنگ کار می کنند، خروجی ترکیبی آنها بیشتر از خروجی فردی است که به تنهایی کار می کند. هنگامی که گروه ها روی یک پروژه، در یک تجارت یا در جامعه با هم کار می کنند، این در دفتر مشهود است. قدرت طوفان فکری افزایش مییابد و بر اساس مهارتها، تخصص و قابلیتهای هر یک از اعضای تیم، میتوان پتانسیل بهبود ایده را افزایش داد. بسیاری از افراد تمایل دارند در یک تیم موفق کار کنند یا بخشی از آن باشند. مردم یک تیم برنده را دوست دارند و آن را تحسین می کنند، با این حال، ایجاد یک تیم قوی با عملکرد بالا کار سختی است.
اعضای مختلف تیم علایق و انگیزههای متفاوتی دارند و هدف یک رهبر اطمینان از این است که همه اعضای تیم بدانند قایق به کجا میرود و همگی در حال پارو زدن هستند. مواردی که باید در هنگام ساختن یک تیم قوی در نظر گرفت شامل شناخت نقاط قوت و ضعف اعضا، چگونگی تکمیل مهارت های مختلف، نقاط قوت، دیدگاه ها و دانش اعضا، دیدگاه رهبر، نقش های تیم، هنجارها یا قوانین تیم، شناخت اعضای تیم است. یکدیگر، ایجاد اعتماد، تعیین اهداف و شفاف سازی انتظارات.
ملاحظات دیگر عبارتند از: برقراری ارتباط با تک تک اعضای تیم، استفاده از بهترین ها در هر فرد، تشویق نقاط قوت آنها، توانمندسازی دیگران، مربیگری، اندازه گیری پیشرفت، بررسی منظم دمای روحیه، اعضا برای تعامل آزادانه در طول جلسات تیم، در دسترس بودن برای گوش دادن، بزرگ بودن ارتباط تصویر، حل و فصل سریع تضادها و ارائه پاداش و شناخت.
به عنوان یک رهبر، کیفیت خودراهبری بودن و فراتر رفتن از آن ارزشمند است. این مستلزم پیش بینی یک نیاز یا یک نیاز و کشف چگونگی رفع نیاز است. برای مثال می توانید با شناسایی دوره های رایگان توسعه رهبری آنلاین و برگزاری دوره هایی برای افزایش دانش خود، در ایجاد توانایی های رهبری خود ابتکار عمل کنید. همچنین میتوانید به دنبال یک مربی یا رهبر دیگری باشید که بتواند مهارتهای رهبری شما را تقویت کند. در نقش های روزانه خود، می توانید برای مطالعه دقیق رویه ها و گردش های کاری درگیر در برنامه ریزی و اجرای پروژه ها و شناسایی راه هایی برای بهبود فرآیندها برای صرفه جویی در زمان و هزینه، ابتکار عمل کنید.
با انجام مسئولیتهای اضافی مانند داوطلب شدن برای رهبری پروژه و ریاست جلسات، مهارتهای رهبری خود را آزمایش کنید. کسی را زیر بال خود بگیرید و هر آنچه را که می دانید برای کمک به موفقیت به او بیاموزید. یک مربی باشید.
یک رهبر واقعاً نیاز دارد که برای ایجاد تأثیر مثبت بر پیروان، الگو باشد. بخشی از الگوبرداری، تعریف و تنظیم استانداردهای شخصی شماست. اینها رهنمودهایی هستند که در فعالیت های روزانه و تعامل با دیگران رعایت می کنید. هدف خود را رهبری کنید که استانداردهای بالایی برای خود تعیین می کند. به عنوان مثال، وقتی روی چیزی کار می کنید، بهترین تلاش خود را به کار بگیرید و بگذارید نتایج یا خروجی استثنایی باشد. به عنوان فردی شناخته شوید که کار با کیفیت بالا انجام می دهد و به نوبه خود به افرادی که با آنها کار می کنید کمک می کند تا استانداردهای بالایی را برای خود تعیین کرده و برآورده کنند.
به عنوان مثال، هنگامی که یک کار یا تلاش تیمی خاص را رهبری میکنید، از قبل راهنمایی دقیقی در مورد نحوه انجام کار ارائه دهید و تا حد امکان مثالهایی از ظاهر محصول نهایی ارائه دهید. به طور منظم پیشرفت را بررسی کنید، بازخورد خوبی ارائه دهید و تقویت مثبت ارائه دهید - برای کار خوب انجام شده ستایش صمیمانه ارائه دهید. مایل باشید در ابتدا زمان بیشتری را برای آموزش دیگران صرف کنید تا بتوانند به تنهایی اوج بگیرند. زمانی را برای بازبینی، ویرایش و تصحیح اشتباهات برنامه ریزی کنید و خود و دیگران را برای دستیابی به عملکرد بالا مسئول بدانید. به طور منظم برای پیشی گرفتن از دستاوردهای قبلی خود تلاش کنید. تلاش کنید تا در کاری که انجام می دهید بهتر و بهتر شوید.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا افراد تعهد، فداکاری، شتاب، انگیزه یا تسلیم شدن را از دست می دهند، به عنوان مثال غرق شدن در تصویر بزرگ یا هدف، ندانستن یا ندانستن از کجا یا چگونه شروع کنند، به تعویق انداختن کار، کار درگیر خیلی سخت است یا طول می کشد. بیش از حد طولانی، عدم صبر، عدم حمایت، بی حوصلگی، ندیدن پاداش های فوری، حواس پرتی و ترس از شکست. علل دیگر عدم تعهد عبارتند از عدم اولویت بندی و تلاش برای انجام چندین کار به طور همزمان، عدم باور به موفقیت، مواجهه با عدم اطمینان و ناشناخته ها، تسلیم شدن به محض برخورد با موانع یا مخالفت، تفکر منفی، خستگی، فرسودگی شغلی، نگرانی و احساس اینکه دیگران بیشتر از شما پیشرفت می کنند.
راه های حفظ تعهد عبارتند از اولویت دادن به کار، تقسیم اهداف به نقاط عطف کوچکتر، تعیین ضرب الاجل به خود، ردیابی پیشرفت خود، قدردانی یا ارزش گذاری از تلاش ها و پیروزی های کوچک فزاینده ای که به مرور زمان اضافه می شوند، استراحت های منظم برای شارژ و حفظ شتاب و ایجاد انگیزه در خود. به طور منظم. راه های دیگر شامل کمک گرفتن از دیگران، صحبت با دیگرانی است که به اهداف خود می رسند و ایجاد یک اکوسیستم حمایتی از تشویق و حمایت از یکدیگر، درس گرفتن از شکست، پاسخگو بودن به خود و دیگران، یادآوری منظم چشم انداز خود - چرایی انجام دادن کاری که انجام می دهید، پشتکار و مصمم برای دیدن همه چیز تا انتها.
به عنوان یک رهبر باید شجاع باشید و هر از گاهی ریسک کنید. این بدان معنا نیست که شما نمی ترسید؛ در واقع شما می توانید هر بار که ریسک می کنید با احساس ترس و شک و تردید روبرو شوید و با آن مبارزه کنید. با گذشت زمان، هرچه بیشتر ریسکهای حساب شده را انجام دهید، مدیریت ترس آسانتر میشود، مخصوصاً زمانی که به شدت معتقدید کاری که انجام میدهید به نفع بسیاری خواهد بود.
راههای شجاعت در کار عبارتند از: پرسیدن سؤال، قبول اشتباهات خود، پشتکار در هنگام مواجهه با مخالفت، داوطلب شدن برای رهبری پروژهها، پیشنهاد ایدهای نامطلوب، هنگام حرکت بر خلاف جریان یا شکستن سنت یا زیر سؤال بردن وضعیت موجود، پیشنهاد تغییرات جدید. و دفاع از عقیده خود زمانی که شدیداً به آن اعتقاد دارید. راههای دیگر شجاع بودن در کار شامل ارائه پیشنهادها یا توصیههایی برای بهبود، پیشنهاد یک ایده، محصول یا خدمات جدید، ارائه بازخورد مفید، صحبت در جلسات، ارائه سخنرانیهای عمومی، حمایت از دیگران و دنبال کردن نقشهای چالش برانگیزتر برای رشد مهارتهای رهبری است.
رهبران نمی توانند همه کارها را به تنهایی انجام دهند، بنابراین نیاز و اهمیت توزیع مجدد کار و دستیابی به نتایج از طریق دیگران است. تفویض اختیار نباید به عنوان ابزاری برای انداختن کارهای ناخوشایند به کارمندان استفاده شود، بلکه باید به عنوان فرصتی برای بهبود بهره وری و دادن فرصتی به زیردستان برای امتحان کردن کارها و مسئولیت های جدید تلقی شود. تفویض اختیار همچنین ابزاری استراتژیک برای کمک به رهبران است که وقت خود را بر روی اولویت های مهم متمرکز کنند و همچنین زمان بیشتری برای مدیریت تیم های خود و توجه به اعضای تیم داشته باشند.
هنگامی که وظایف را به زیردستان سپردید، اطمینان حاصل کنید که دستورالعملهای روشنی در مورد اینکه خروجی نهایی چگونه باید باشد، در زمان موعد کار ارائه میدهید و برای پاسخ به هر سؤال یا ارائه توضیحات در صورت لزوم در دسترس هستید. برخی از رهبران به دلایلی مانند تمایل به انجام همه کارها به تنهایی، عدم اعتماد به اینکه دیگران می توانند کار خوبی انجام دهند، عدم تمایل به اختصاص زمان لازم برای آموزش به یک فرد در مورد یک کار جدید، و ترس از اینکه کارمندان ممکن است انجام دهند، از تفویض اختیار نگران هستند. شغلی بهتر از آنها و برتر از رهبر. شما باید به اندازه کافی به توانایی های خود به عنوان یک رهبر اطمینان داشته باشید و همچنین اعتماد داشته باشید که تیم شما می تواند به این موقعیت برسد.
درست است که زمانی که کارمندان را مسئول میکنید، ممکن است زمان بیشتری طول بکشد تا کارمندان به سرعت عمل کنند، اما این را به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت در نظر بگیرید. انجام سایر وظایف سطح بالا علاوه بر این، کارمندی که شما آموزش داده اید به نوبه خود می تواند به دیگران آموزش دهد.
از آنجایی که کارمندان به مسئولیتهای چالشبرانگیزتر به آنها اعتماد میکنند، عادت میکنند، این میتواند به ایجاد انگیزه در آنها و افزایش مهارتهای شغلی آنها کمک کند. تفویض اختیار حتی میتواند مسیری را به سمت ارتقای شغلی ایجاد کند که در آن به عنوان یک کارمند مسئولیتهای چالش برانگیز را انجام میدهد، در اصل نشان میدهد که توانایی عملکرد در سطح بالاتر از موقعیت فعلی خود را دارند.
مهارت خوب گوش دادن برای موفقیت به عنوان یک رهبر ضروری است. با توجه به اطلاعات و حواسپرتیهای زیادی که امروزه برای جلب توجه ما رقابت میکنند، به راحتی میتوان اجازه داد مهارتهای گوش دادن از بین برود و این میتواند منجر به ارتباط ضعیف و سوء تفاهم شود. وقتی واقعاً برای گوش دادن با دقت زمان و تلاش میکنید، به طرف مقابل کمک میکند تا احساس کند مورد تایید، درک، قدردانی و احترام است.
راهبردهای ساده برای گوش دادن فعال شامل حفظ تماس چشمی هنگام صحبت با کسی، لبخند زدن، پرسیدن سؤالات کاوشگر برای به دست آوردن درک بهتر، صرف زمان برای ارائه توضیحات یا دستورالعمل های مناسب، پاسخ دادن به سؤالات واضح و به خاطر سپردن و استفاده از نام افراد در مکالمات است. نکات دیگر توجه بینظیر، قطع نکردن صحبتهای طرف مقابل در هنگام صحبت کردن، و بازنویسی یا تکرار آنچه که اخیراً شنیدهاید، برای اطمینان از اینکه درست متوجه شدهاید و در همان صفحه هستید، است.
تهیه شده توسط تیم تولید محتوای هلدینگ کاسپین /
منبع : https://www.thriveyard.com/35-ways-to-improve-your-leadership