چیستا گودرزی
چیستا گودرزی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

حسرت گذشته،از کتاب گفتار‌ها؛ ماکیاولی

مقدمه کتاب دوم گفتار‌های ماکیاولی

آدمیان، هر‌چند نه همیشه به‌حق، حسرت گذشته را می‌خورند و از زمان حال شکایت می‌کنند؛ و دل‌بستگی‌شان به گذشته به‌حدی است که نه تنها روزگارانی را که فقط از طریق نوشته‌های تاریخ‌نویسان می‌شناسند، بلکه در زمان پیری روزگار جوانی خویش را نیز می‌ستایند. اگر این شیوه فکر نادرست است، و بیشتر اوقات به راستی نادرست است، به عقیده من منشا آن علل متعددی هستند که به‌هم می‌پیوندند و با هم اثر می‌بخشند.


یکی این است که مردم درباره‌ی رویداد‌های گذشته تمام حقیقت را نمی‌شناسند زیرا که بیشتر اوقات نویسندگان رویداد‌هایی را که مایه‌ی ننگ عصر زندگی ایشان است پنهان می‌کنند و هر‌چه را که از شکوه و درخشندگی آن عصر حاکی است با آب‌و‌تاب فراوان باز‌می‌نمایند. از این رو نسل‌هایی که بعد‌ها به‌دنیا‌می‌آیند آدمیان آن عصر‌ها را به دیده‌ی اعجاب می‌نگرند و می‌ستایند.

علت دیگر این است که نفرت یا از ترس می‌زاید یا از رشک؛ و این دو انگیزه‌ی قوی در امور مربوط به روزگاران گذشته وجود ندارد چون گذشته نه ترس بر‌می‌انگیزد و نه رشک. زمان حال برخلاف آن است: ما در زمان حال یا فاعلیم و یا تماشاگر، و از این رو آن‌چه را به‌راستی هست می‌شناسیم و چیزی بر ما پنهان نمی‌ماند، هم به نیکی‌های آن واقف می‌گردیم و هم به چیز‌هایی که ما را مکدر و نا‌راضی می‌سازند، و همین سبب می‌شود که زمان حال را فرو‌تر از گذشته بینگاریم حتی اگر در حقیقت سزاوار ستایشی بیش از گذشته باشد.

اما این سخن درباره‌ی موضوعات هنر صادق نیست، آن‌ها همیشه علو باطنی خود را چنان که هست می‌نمایاند و زمان نه چیزی بر آن‌ها می‌افزاید و نه چیزی از آن‌ها می‌کاهد. گفتار من درباره‌ی اموری است که با زندگی و رسوم و اخلاق آدمیان ارتباط دارند و ما گواهی‌های آشکاری درباره‌ی آن‌ها به‌دست‌نداریم.

عادت ستایش و نکوهش عمومی است ولی نمی‌توان گفت که همیشه مبتنی بر اشتباه است. زیرا داوری ما گاهی نیز درست است.

امور انسانی همیشه در حال حرکت‌اند، گاه بالا می‌روند و گاه پایین می‌آیند.

کتابفرهنگهنرشهرفلسفه
سبز خواهم شد، میدانم، میدانم، میدانم. دانش آموخته شهرسازی، دانشگاه هنر و طراحی شهری، دانشگاه تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید