چند روز پیش، یه ویدیوی تأثیرگذاری در فضای مجازی دیدم که در مورد خودم خیلی صادق بود.
بهتر دیدم که این مطلب رو با دیگران هم به اشتراک بذارم تا باعث آگاهیبخشی بیشتر بشه. به قول قدیمیها علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد.
اگر از کنار یک ساختمان که پنجرههاش سالمه رد بشین، سنگ بر نمیدارید تا پنجرههاش رو بشکنین. اگر از کنار ساختمونی رد بشین که نصف شیشههاش شکسته، احتمالش خیلی قوی میشه که سنگی بردارین تا بقیه شیشههاش رو هم بشکنین. به این میگن: قانون پنجره شکسته
اگر از کنار ساختمانی رد بشیم که پنجره هاش شکسته، این حسّ درون شما القا میشه که یا اهالی اونجا خونه رو ترک کردن، یا اوضاع اون خونه خیلی نابسامانه. در هر دو صورت، اگر شما بقیه پنجرهها را هم بشکنین، هیچ اتفاق بدی در انتظار شما نیست.
وجود ما شبیه اون ساختمانه. اگر پنجره شکستهای توی روانمون هست مثل: خجالتی بودن، ترسو بودن، وابسته بودن و....... در کوتاهترین مدت زمان این پنجره باید مرمّت بشه. به دو دلیل:
دلیل اول: هرچه بیشتر زمان بگذره، هزینه مرمّت این پنجره بیشتر میشه.
عادات بد و نقطه ضعفهای ما در روزهای اول، شبیه یک نهال نازکه و با کمترین فشار، میشه اونها رو از دل خاک درآورد. اما وقتی بهشون زمان بیشتری میخوره، درخت تنومندی میشن با دهها متر ریشه، که به هیچ طریقی نمیتونی از خاک وجودت، درشون بیاری.
دلیل دوم: وقتی مردم، یه پنجره شکسته در روان تو میبینن، جرأت میکنند از همون پنجره وارد حریمت بشن و بدتر از اون جرأت می کنند بقیه پنجرههای تو را هم بشکنند. این مسئله رو ما بارها و بارها دیدیم. مثلا داریم رانندگی میکنیم، یهویی یه نفر، جلوی ما میپیچه. نگاه میکنیم و میبینیم اون آدم، ظاهرش مرتّبه.فقط بهش میگیم: آقا حواست کجاست؟! اما اگه همون خطا رو، آدم دیگهای بکنه که ژندهپوش هست یا لباس های پاره داره، به خودمون جرأت میدیم که بهش توهین کنیم.
همیشه یه پردهای از احترام بین خودت و خودت نگه دار! به خودت هم اجازه هر کاری رو نده!
سادگی و منفعل بودن درون تو، گرگ درون دیگران رو بیدار میکنه!
اینقدر نپرس چرا دیگران به من آسیب میرسونن؟ از خودت بپرس چرا من به دیگران، اجازه انجام چنین کاری رو میدم؟