معصومه صحرایی/کارشناس ارشد روانشناسی
زادروز زیگموند فروید، پزشک اتریشی در هفته گذشته قرار داشت. نظریهی شخصیت بیش از هر فرد دیگری تحت تأثیر زیگموند فروید قرار داشته است. نظام روانکاوی او اولین نظریهی رسمی شخصیت بود و هنوز هم بسیار مشهور است. تأثیر فروید به قدری عمیق بوده که افزون بر یک قرن بعد از این که نظریهی او مطرح شد، باوجود ماهیت بحثانگیز آن، هنوز چارچوبی برای بررسی شخصیت است. نظریهی فروید نه تنها در روانشناسی و روانپزشکی بر تفکر دربارهی شخصیت تأثیر گذاشت، بلکه بر برداشت ما از ماهیت انسان نیز تأثیر عظیمی داشته است. عقاید معدودی در تاریخ تمدن چنین تأثیر گسترده و ژرفی داشتهاند.
تعدادی از نظریههای شخصیت که بعد از فروید مطرح شدند، از کار او اقتباسشده یا گسترش آن بودند. نظریههای دیگر، نیروی محرک و سمت وسوی خود را تا اندازهای مدیون مخالفت خود با روانکاوی فروید هستند. بدون اینکه ابتدا از نظام فروید آگاه شویم، بهسختی میتوانیم شکلگیری حوزهی شخصیت را درک و ارزیابی کنیم.
نظریهی شخصیت
یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت فرد پایهریزی شده و شکل میگیرد . دورانی که تأثیر مستقیمی بر روابط در بزرگسالی خواهد داشت. دوران کودکی فقط رشد جسمی و حرکتی نیست بلکه یک رشد کلی در همه ابعاد جسمی، عاطفی، اجتماعی، شخصیتی و هوشی است. نوزاد آدمی نسبت به سایر موجودات با کمترین توانایی متولد میشود و برای پرورش و تواناشدن نیاز به محیطی غنی دارد که شامل محیطی امن برای دلبستگی بهتر و ارتباط عاطفی موثر با سایرین میباشد و هم محیطی که بتواند پاسخگوی سایر نیازهای رشد کودک باشد.
از دیدگاههای مختلف روانشناسان دوران کودکی شامل تغییرات مختلفی میباشد. دیدگاههای روانکاوی به خصوص فروید اهمیت بسیار زیادی برای 6 سال اول زندگی قائل شده و تمامی آسیبها و روانرنجورهای آدمی را حاصل 6 سال اول زندگی میداند.
فروید مراحل رشد روانی- جنسی را شامل 5 مرحله میداند:
1-مرحلهی دهانی- تولد تا 2 سالگی
2-مرحلهی مقعدی- 2 تا 3 سالگی
3-مرحلهی آلتی- 4 تا 5 سالگی
4-مرحلهی نهفتگی- 5 سالگی تا بلوغ
5-مرحلهی تناسلی- بلوغ تا بزرگسالی
تیپهای شخصیتی دهانی: اولین مرحله رشد روانی–جنسی از تولد تا دوسالگی ادامه دارد. در طول این دوره منبع اصلی لذت کودک، دهان است. کودک از مکیدن، گاز گرفتن و بلعیدن لذت میبرد. در این مرحله دو شیوهی رفتارکردن وجود دارد: رفتار جذب دهانی (فروبردن) و رفتار پرخاشگر دهانی یا آزارگر دهانی (گازگرفتن یا تفکردن). بزرگسالانی که در مرحله جذب دهانی بیش از حد ارضا شده باشند شخصیت دهانی بزرگسالی آنها برای خوشبینی و وابستگی غیرمعمول آمادگی خواهد داشت. آنها بیش از اندازه سادهلوح، سطحی هستند و بیاندازه به دیگران اعتماد میکنند. به این گونه افراد برچسب تیپ شخصیت منفعل نیز زده میشود.
دومین رفتار دهانی، پرخاشگر دهانی یا آزارگر دهانی، هنگام بیرونزدن دردناک و ناکامکننده دندانها روی میدهند. افرادی که در این سطح تثبیت میشوند مستعد بدبینی، خصومت و پرخاشگری بیش از حد هستند، آنها احتمالا اهل جر و بحث هستند، اظهارات نیشدار و گزنده دارند و با دیگران بیرحمانه رفتار میکنند. به دیگران حسودی میکنند ولی میکوشند برای تسلط یافتن بر آنها بهرهکشی کنند و آنها را به بازی میگیرند.
شخصیت مقعدی: فروید معتقد بود که تجربه آموزش استفاده از توالت در مرحله مقعدی تأثیر بسزایی بر رشد شخصیت دارد. عمل دفع، لذت شهوانی برای کودک تولید میکند اما با آموزش استفاده از توالت کودک باید یاد بگیرد این لذت را به تعویق اندازد. هنگامی که کودک تحت تاثیر فشار والدین برای انجام عمل دفع در مکان مناسب قرار بگیرد شخصیت پرخاشگر مقعدی را پرورش میدهد. از نظر فروید، بروز رفتاری این تیپ شخصیت شکلهای متعدد رفتارهای خصومت آمیز سادیستی در زندگی بزرگسالان مانند ستمگری و پرخاشگری است. چنین فردی احتمالا نامنظم خواهد بود و دیگران را به صورت اشیایی در نظر میگیرد که باعث تملک شود.
هنگامی که کودک از نگاهداشتن مدفوع احساس لذت شهوانی کرد روش موفقیتآمیز دیگری را برای به بازیگرفتن پیدا میکند، اگر کودک چند روز مدفوع نکند آنها نگران میشوند. بنابراین کودک روش تازهای را برای جلب توجه و محبت والدین کشف میکند. این رفتار مبنای پرورش شخصیت نگهدارندهی مقعدی است. چنین فردی لجوج و خسیس است، چیزها را احتکار میکند و نگه میدارد زیرا احساس امنیت به چیزی که ذخیره و تملک شده و به ترتیبی که اموال و جنبههای دیگر زندگی نگهداری میشود بستگی دارد. این فرد احتمالا مقرراتی به طور وسواسی تمیز، باوجدان و وظیفهشناس خواهد شد.
شخصیت آلتی: در حدود چهار یا پنج سالگی، وقتی که تمرکز لذت از مقعد به اندامهای جنسی جابجا شد، مجموعه تازهای از مشکلات پدیدار میشود. کودکان در مرحله آلتی به کاوشکردن و دستکاری اندام تناسلی خود و همبازیهایشان علاقه زیادی نشان میدهند. در این مرحله لذت از طریق رفتارهایی چون استمناء و خیالپردازی از ناحیهی تناسلی حاصل میشود. مرحلهی آلتی آخرین مرحلهی پیشتناسلی کودک است و حلکردن تعارضهای آلتی بسیار پیچیده و دشوار است. سرزنشهای والدین در این مرحله به خاطر بازی با آلت تاثیرات نامطلوبی بر شخص میگذارد.
مرحلهی آلتی، دورهی بروز عقدهی «ادیب» در دختران و پسران است. تعارض اساسی مرحله آلتی بر میل ناهوشیار کودک بر والد جنس مخالف تمرکز دارد. همراه با آن میل ناهوشیار به جایگزین یا نابودکردن والد همجنس است. عقدهی ادیب پسران و دختران به صورت متفاوتی عمل میکند، در عقدهی ادیب مادر موضوع عشق پسربچه میشود. او از طریق خیالپردازی و رفتار آشکار، تمایلات جنسی خود را به مادر نشان میدهد. با این حال پسرها پدر را مانعی بر سر راه خود میبینند و او را به صورت رقیب و تهدید در نظر میگیرند، پسر متوجه میشود که پدر رابطه خاصی با مادر دارد که او اجازه مشارکت در آن را ندارد. در نتیجه حسادت میورزد و نسبت به پدر احساس خصومت میکند. همراه با میل پسر به گرفتن جای پدرش این ترس وجود دارد که پدر تلافی کرده و به او آسیب خواهدرساند. او ترس از پدر را در قالب تناسلی تعبیر میکند و میترسد که پدر اندام مزاحمش (آلت مردی پسر) را که منبع لذت و تمایلات جنسی اوست قطع کند. به این ترتیب اضطراب اختگی به گونهای که فروید آن را مینامد ایفای نقش میکند که شاید در کودکی نیز نقش داشته است.
عقدهی ادیب در دخترها به گونهای متفاوت بروز میکند. فروید دربارهی تعارض آلتی دخترانه که طرفداران او آن را عقدهی الکترا نامیدهاند چندان صریح نبود. او نوشت دختران عمیقا احساس میکنند از آلتی که ارزش برابری با اندام جنسی مرد داشته باشند بیبهرهاند، آنها خود را از این نظر حقیر احساس میکنند. این رشک آلت مردی، منشا بسیاری از واکنش های خاص زنان است ( فروید، 1925 ص212). بنابرین دختر رشک آلت مردی را پرورش میدهد که قرینهی اضطراب اختگی پسر است. دختر معتقد است که آلت مردی خود را از دست داده، در حالی که پسر میترسد آن را از دست بدهد. تعارضهای آلتی و میزان حلشدن آنها در تعیین واکنش افراد بزرگسال و نگرش آنها نسبت به جنس مخالف اهمیت زیادی دارد. تعارضهایی که به طور نامناسب حل شدهاند میتوانند حالت مداوم اضطراب اختگی یا رشک آلت مردی را ایجاد کنند.
تیپ شخصیت به اصطلاح آلتی گواه بر خودشیفتگیِ نیرومند است و این افراد پیوسته برای جلبکردن جنس مخالف تلاش میکنند، اما در برقرارکردن روابط دگر جنسگراییِ پخته، مشکل دارند. فروید شخصیت آلتی مردانه را به صورت جسور، گستاخ، مغرور و از خود مطمئن توصیف کرد. مردان دارای این شخصیت سعی می کنند که مردانگی خود را از طریق روابط جنسی مکرر ابراز کنند. شخصیت آلتی زنانه، در زنانگی خود اغراق کرده و از استعدادها و جذابیت خود برای مغلوبکردن مردان و چیرهشدن بر آنها استفاده میکند.
مرحلهی نهفتگی: این مرحله از حدود 6 سالگی شروع شده و تا 12سالگی ادامه دارد. استرسهای مراحل دهانی، مقعدی و آلتی و رشد روانی–جنسی معجونی است که بخش عمدهای از شخصیت بزرگسال از آن شکل میگیرد. سه ساختار اصلی شخصیت، نهاد، خود و فراخود تقریبا در 5 سالگی شکل گرفتهاند. خوشبختانه کودک و والدین میتوانند مقداری استراحت کنند. 5 یا 6 سال بعدی آرام است، دورهی نهفتگی مرحله رشد روانی–جنسی نیست. غریزه جنسی خفته است و موقتاً به فعالیتهای تحصیلی، سرگرمیهای ورزشی و برقراری روابط با اعضای همجنس والایش مییابد.
مرحلهی تناسلی: آخرین مرحله رشد روانی-جنسی است که با بلوغ آغاز میشود. بدن از لحاظ فیزیولوژیکی جا میافتد و اگر در مراحل قبلیِ رشد، تثبیت مهمی روی نداده باشد فرد میتواند زندگی عادی را اداره کند. فروید معتقد است که شدت تعارض در این مرحله کمتر از مراحل دیگر است.
انرژی جنسیای که در سالهای نوجوانی بر افراد فشار میآورد میتواند حداقل تا اندازهای از طریق دنبالکردن جایگزینهای جامعهپسند و بعدا از طریق رابطه متعهد بزرگسالانه، با فردی از جنس مخالف ارضا شود. تیپ شخصیت تناسلی میتواند در عشق و کار رضایت خاطر کسب کند که کارکردن راه خروجی قابل قبولی برای والایش تکانههای نهاد است.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام دوهفتهنامهی دانشجویی «داد» کلیک کنید.