چالش "گزینش" برای مدیران منابع انسانی در ایران
گزینش در ایران، بررسی صلاحیت داوطلبان و کارکنان برای استخدام، نگهداری، ارتقاء، انتصاب است، به نظر می رسد نتیجه و چالش فرآیند فعلی گزینش در سازمانها، علیرغم پذیرش ضرورت احراز صلاحیت، ریزش داوطلبان بجای رویش آن تا "مرز غیر رقابتی شدن" و " محروم شدن کشور از افراد مفید" باشد.
استعدادیابی بر اساس شایستگی ها و صلاحیت های فردی در سایه ارتباط مستمر گزینش و منابع انسانی محقق می شود. بدون شک شناخت دیدگاه مدیران منابع انسانی نسبت به گزینش نقش سازنده ای در ارتباط فی مابین و چالش های پیش رو خواهد داشت.
- دیدگاه اول: مدیریت بر مبنای ارزش های الهی و با تکیه بر الگوی تمدن ایرانی اسلامی، زمینه تعالی و شکوفایی انسان را فراهم می آورد. از منظر این گروه در پیشگاه خداوند میزان سنجش انسان و اعمال او نیت و انگیزه آنان خواهدبود(الاعمال بالنیات). به عبارت دیگر از آن جهت که رفتار و روابط کارکنان در سازمان از افکار، باورها و اعتقادات آنان نشأت میگیرد لذا ضرورت دارد بمنظور جلوگیری از نفوذ افراد ناشایست و انتخاب کارگزار در تراز نظام اسلامی احراز صلاحیت اعتقادی، اخلاقی و سیاسی و شایستگی های ارزشی کارکنان علاوه بر ملاکهای رفتاری و عملکردی بررسی شود. آنان با این توجیه که مدیران منابع انسانی با تحلیل و پیش بینی رفتار و روابط انسان ها بدنبال کارآمدی و اثربخشی کارکنان و بهبود عملکرد سازمان می باشند میان گزینش شناختی داوطلب و تشخیص شایستگی کارکنان رابطه معناداری فرض می کنند. مدیران انقلابی با این استدلال که مبانی ارزشی انقلاب باید در دستگاههای اجرایی ساری و جاری شود از همان ابتدا مبادرت به راه اندازی گزینش نیروها کردند. البته عملکرد گزینش که بیشتر به یک جنبش شبیه بود در همان ابتدا، توسط امام مورد انتقاد جدی قرار گرفت. پس از فرمان امام و انجام بازنگری بنیادین در سال ۶۱، رویه و ضوابط آن همچنان جاری است. این گروه گزینش را یک فرصت برای ارتقاء سلامت اداری سازمانها و داده و یافته های آن را موجب غنای مدیریت سرمایه انسانی می دانند. چالش گزینش برای طرفداران و حامیان این رویکرد، علیرغم چهار دهه خدمات خالصانه ضرورت بهسازی و روزآمدی ضوابط و شیوه های گزینش شناختی می باشد.
- دیدگاه دوم : این گروه از مدیران برای دانش حد و مرزی قائل نیستند و آگاهی و دانایی بشر را نماد توانایی و قدرت انسان می دانند. بر خلاف گروه اول تلاش برای تقسیم بندی علوم و تعیین رابطه اش با دین را مفید نمی دانند. در ایران سابقه مناقشه این گروه با کسانی که به دنبال اسلامی کردن علم و تفکر اسلامی هستند از زمان مناظره های داغ اول انقلاب با عنوان "تعهـد یا تخصـص" ماندگار شده است. این گروه معتقدند تلاش برای تقسیم بندی مدیریت اسلامی و غیر اسلامی پسندیده نیست و با نگاهی گذرا به تاریخچه علم مدیریت منابع انسانی و روند پیشرفت و تکامل تئوری و مدلهای نتیجه می گیرند که هیچگاه مقوله گزینش به معنای تعیین صلاحیت اعتقادی، اخلاقی و سیاسی جزء وظایف مدیریت منابع انسانی در کنار مباحثی همچون روابط کار،پاداش و مزایا، استخدام، مدیریت عملکرد، توسعه سازمان، ایمنی، انتصاب، انگیزه کارکنان، ارتباطات، سیاستگذاری و آموزش و ۔۔۔ مطرح نبوده است. در منظر این گروه اگرچه کارکرد نظارتی گزینش با هدف سالم سازی و ارتقاء سلامت نظام اداری از وظائف اصلی مدیران منابع انسانی بشمار نمی رود ولی امروزه گستردگی حیطه نظارتی و پیامدهای گزینش بر مراحل بکارگیری، استخدام، تمدید قرارداد، تبدیل وضعیت همکاری، تغییر شغل، انتقال و انتصاب به یکی از موضوعات چالش برانگیز نظام اداری برای این دسته تبدیل شده است.
به نظر میرسد:
بررسی و مطالعه ضوابط اعتقادی، اخلاقی و سیاسی گزینش در چهارچوب تدوین صلاحیت و شایستگی های ارزشی مشاغل ایده مبارکی ، برای نظریه پردازی و تولید دانش در راستای"گزینش شناختی" ، حذف قضاوتهای سلیقه ای و یکپارچه سازی مدیریت منابع انسانی باشد .