دانیال عماری
دانیال عماری
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

من یک جوان ملول هستم، «فلسفه ملال» از لارس اسوِنسن،

نقاشی: جوان فاسد (۱۸۹۹) از رومان کازاس
نقاشی: جوان فاسد (۱۸۹۹) از رومان کازاس


امان از ملال، که از زمانی که به یاد دارم همراه همیشگی من بوده ‌است؛ حتی گاهی من همراه او بوده‌ام. به رسمیت شناخته شدن این مفهوم، آن هم در قالب متنی فلسفی، باعث شد به سرعت اقدام به خریداری‌اش کنم. در این کتاب دریافتم که چرا این مفهوم هم مانند تمام مفاهیم دیگر، در قالب زیستی امروز ما، به امری بدیهی بدل شده است.

به محض گشودن کتاب با نام‌های پرشماری از اندیشمندان روبرو شدم که در این باب نوشته و اندیشیده‌اند. اما همین پرداختن به این پدیده‌ی مشترک، اندکی از ملال من کاست. معضلی همگانی و در عین حال آنقدر تاثیرگذار و ریشه‌دار، که وجودش را به همچون حضور زمین زیرپایمان می‌پذیریم. گویی همیشه اینگونه بوده است.

اسوِنسن در این کتاب به ما می‌گوید مسئله‌ی ملال چه تاریخ پرباری را پا به پای بشر پشت سر گذاشته تا به ملال مدرن امروز رسیده است. همچون باری ناپیدا بر دوش تک تک انسان‌های زیسته. او از مفهوم آکِدیا در آیین مسحیت آغاز می‌کند، ملال اشرافی قرون وسطایی را شرح می‌دهد، بر ملال رمانتیک تمرکزی عمیق می‌کند، تا به امروز و ملال در مدرینته برسد. ملالی برای همه. ملالی که در دنیای از معنا تهی شده‌ی امروز همیار همیشگی تمامی اعضای نوع بشر است. فقدان معنایی گسترده که تمام تلاش‌هایش برای چیره شدن به این چیز خالی، در ساحت فردی و اجتماعی به شکست منجر شده و به نظر می‌رسد این نیستیِ معنا حضوری جاودانه‌تر از میزبان‌های مقطعی‌اش دارد.

در بخش گسترده‌ای از کتاب با داستان‌های ملال آشنا می‌شویم، که طبق انتظار با تاکید گسترده به داستان‌های ملال مدرن می‌پردازد. اسوِنسن دراین بخش سراغ رمان‌هایی همچون دیوانه‌ی آمریکایی یا فیلم تصادف – اثر دیوید کرانبرگ، تولید 1996 – می‌رود و ارتباطِ ملالِ انسان مدرن را با مفاهیمی مانند مرزشکنی، آوارگی جنسی، مادیت‌گرایی مفرط، فشن و.. بررسی می‌کند. در ادامه به افکار ساموئل بکت و اندی وارهُل، به عنوان دو سردمدار تفکر در دنیای مدرن اشاره می‌کند؛ و به وضوح می‌بینیم که مسئله‌ی ملال در بافت زیستی مدرن و فناوری‌زده‌ی ما چقدر پیچیده‌تر و بحث برانگیزتر از قرون گذشته است.

اسوِنسن متفکری امروزی و زاده‌ی نروژ است. فلسفه‌ی او عمدا با انتقاد مدرنیته و توسعه‌ی همه‌جانبه جهان همراه است. فلسفه‌اش را مستقیما برای جوامعی می‌نویسد که به حد قابل توجهی از سنت و مذهب کنده شده‌اند؛ اما آن معنای موعود هیچ وقت جای خالی سنت را پر نکرده است. با هنر در گونه‌های مختلف آشناست و مثال‌هایش از موسیقی تا سینما و ادبیات را شامل می‌شود.

در «فلسفه ملال»، اسونسن که انسان امروز را هنوز انسان رمانتیک می‌داند، به طرح مسئله‌ای دست زده است که، هرچند قدم به قدم با بشر پیش آمده، اما امروز به معضلی همگانی بدل شده است. کتاب از نقل قول‌ اندیشمندان برای حفظ شیوایی و انتقال محتوای کمک بسیاری گرفته است. نویسنده می‌گوید: «می‌دانیم که یک چیزی نیست» ، و فقدان معنایی که تولید ملال است می‌تواند به گونه‌های متفاوتی خودنمایی کند. همان‌طور که دیوانه‌ی آمریکایی بخاطر طراحی بهتر کارت ویزیت همکارش او را سلاخی می‌کند، یا در فیلم تصادف، انسان برای کشف هویت از دست رفته‌اش، به مرزشکنی در ارتباط با ماشین‌ها روی می‌آورد.

دانیال عماری، شهریور ۹۹

ملالجهان مدرنفلسفهبی حوصلگیلارس اسونسن
یک داستان‌نویس جوان، غرق در ادبیات و هنر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید