مامان همیشه حواسش به همه چیز هست؛ همهچیز به معنای واقعی کلمه! اصلا مگه کسی به جز مامان میتونه اینجوری باشه؟
مامان حواسش هست نصف شب چیزی راه نفس نوزاد رو مسدود نکنه.
مامان حواسش هست بچه مدرسهای به موقع بیدار بشه، همه وسایلش رو ببره و توی مدرسه خوراکی داشته باشه که گرسنه نمونه.
مامان همیشه خدا حواسش به غذا هست و اگه کموکسری تو خونه وجود داشته باشه، سریع شالوکلاه میکنه و میره خرید.
مامان حواسش به داروهای بابا هست.
مامان حواسش به آب دادن گلهای تو خونه هست.
مامان حواسش هست...
مامان حواسش هست....
و تا فردا صبح میتونم بشینم و براتون بگم که مامان به چیها حواسش هست. مامان مثل موتور کشتی میمونه و اگه نباشه یه پای زندگی بدجوری لنگ میزنه؛ انقدر که اصلا جلو نمیره.
چند روز پیش از من پرسیدند به نظرت اگر پرداخت مستقیم آدم بود، شبیه کی بود؟ فکرهای مختلفی به ذهنم رسید؛ یه کارمند منظم و وقتشناس؟ یه رفیق؟ یه ابرقهرمان؟ یه همسایه بافکر؟ یه کاسب خوشحساب؟ نه... به نظرم شبیه هیچکدوم از اینها نیست. آخه هیچکدوم از اینها که نمیتونن همیشه خدا حواسشون باشه؛ بالاخره یه جایی از دستشون در میره و فراموش میکنند. به نظر من پرداخت مستقیم پیمان مثل مامانه، چون همیشه حواسش هست!
پیمان حواسش هست که قبضها رو به موقع پرداخت کنی که یه وقت قطعی آب و برق و گاز اذیتت نکنه.
پیمان حواسش هست قسطهای وامت رو به موقع بدی که آبروت جلوی ضامنها نره.
پیمان حواسش هست هزینههای تکراری ماهانه خودکار پرداخت بشه، حتی اگه خودت حواست نیست که پرداختشون کنی.
خلاصه که پرداخت مستقیم پیمان همیشه حواسش هست؛ درست شبیه مامان!
بیا یک مقدار هم با کلمات بازی کنیم. پرداخت مستقیم که معادل انگلیسی اون Direct Debit هست. یکبار دیگه تکرار کنیم: دایرکت دبیت. اول هر کلمه «D» داره، دو تا «د»؛ «D D» یا شاید هم «د د» که من رو یاد «دای دلووان» میندازه. دای دلووان به زبان شیرین کردی یعنی «مادر مهربان».
پ.ن: من از اقوام فارس ایران هستم و آشنایی با زبان کردی ندارم؛ فقط بر اساس شنیدهها از سفر کوتاهی که به کردستان داشتم و به کمک چت جیپیتی بخش آخر این متن رو نوشتم. اگر در بخش آخر اشتباهی وجود داره من رو ببخشید.