ویرگول
ورودثبت نام
Jewsus
Jewsus
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

صلاح کار

صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا به کجا

دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا

چه نسبت است به‌رندی صَلاح و تقوا را
سماعِ وعظ کجا نغمهٔ رباب کجا

ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد
چراغِ مرده کجا شمعِ آفتاب کجا

چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا

مبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
کجا همی‌ روی ای دل بدین شتاب کجا

بشد که یاد خوشش باد روزگارِ وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

دومین غزل از غزلیات حافظ که احتمالا خیلیامون از قبل شنیدیمش.

اما قافیه مصرع دوم این شعر ظاهرا ایرادی داره. یعنی برخلاف سایر قافیه ها (خراب، رباب، آفتاب، ...) در مصرع دوم از «تا به کجا» استفاده شده که همخوانی نداره. حداقل در نگاه اول اینطور به نظر می‌رسه. اما چرا؟



قاف
قاف

چون

صفر: مقدمه

از قافیه، حرف روی (رَوّی) و عیوب قافیه.

1. قافیه

کلمات غیرتکراری که در پایان مصرع‌ها میان و آخرشون با هم یک یا چند حرف مشترک داره و همین شباهت باعث آهنگین شدن شعر می‌شه. (اگه فقط «شبیه» نباشن و همون کلمه دقیقا تکرار بشه، می‌شه «ردیف» و دیگه قافیه نیست). مثلا «خرد» و «نگذرد» در بیت زیر:

به نام خداوند جان و خرد - کز این برتر اندیشه بر نگذرد

2. حرف رَوّی

آخرین حرف اصلی قافیه (البته برای تعيين رَوّی بايد حروف زائد حذف بشن. یعنی نشانه های جمع، ضماير پيوسته، نون مصدری وپسوندها). همه حروف بعد از روی در قافیه‌ها یکسان هستن. مثلا برای همون بیت قبل که قافیه‌هاش «خرد» و «نگذرد» اگه از آخر حرف‌هاشون رو بررسی کنیم:

«ر» و «دال» مشترک هستن. پس حرف روی‌امون اینجا «ذال» و «خ» هستن.

علاوه بر حرف روی، حروف تاسیس، دخیل، ردف، قید، وصل، خروج، مزید و نایره هم هستن که نمی‌دونم چی‌ان D:

3. عیوب قافیه

هر قافیه‌ای که به گوش‌امون آهنگین می‌رسه لزوما «درست» نیست و ممکنه ایراد داشته باشه. قافیه ممکنه «عیب» داشته باشه که قابل چشم‌پوشیه ولی اگه «اشتباه» باشه کلا باطله. اقواء، اکفاء، سناد، ایطاء از عیب‌های رایج هستن. هر کدوم رو خلاصه می‌گم (خوانده شود: همینقدر بلدم).

3.1. اقواء

وقتی حرکت آخرین حرف متفاوت فرق بکنه. حتی اگه خود حرف یکسان باشه.

از غصّه‌ی هجران تو دل پُر دارم - پیوسته از آن دیده به خون تَر دارم

در مصرع اول «ــَـر دارم» و در مصرع دوم «ــُـر دارم» اومده.

3.2. اکفا

وقتی حرف روّی دو حرف متفاوت باشن ولی موقع تلفظ شبیه(یا یکسان) باشن. مثلا حروف «کاف» و «گاف» در آخر یک کلمه(چون گفتیم حرف روی دیگه. که آخره) شبیهن. همچنین «دال» و «ت» یا «ب» و «پ».

یار جسمانی بود رویش چو مرگ - صحبتش شوم است باید کرد ترک

3.3. ایطاء

وقتی پیش می‌آد که کلمات مشتق/مرکب قافیه می‌شن و جزء آخر بین دو قافیه مشترکه. مثلا «مرزبان» با «پاسبان» یا «سازگار» با «شاخسار». اینجوری قافیه‌ها «شباهت» ندارن بلکه تکراری می‌شن.

در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست - از گل و لاله گزیر است و ز گُل، رویان نیست

اینجا «نکورویان» با «رویان» قافیه شده (و نه با گل‌رویان. چون رویان صفته، منظورش «اوناییکه صورتشون مثل گل می‌مونه» نیست. اگه بود مشکلی نداشت. بیت بعدش می‌گه:

عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمی‌ای - کادمی نیست که میلش به پری‌رویان نیست

که ایرادی نداره. «گل‌رویان» با «پری‌رویان» قافیه شده.)

3.4. غلو

غُلُوْ یعنی حرف روّی یه جا ساکن باشه ولی جای دیگه حرکت داشته باشه. مثل بیت موردنظر ما!

صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا - ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا به کجا

قین حرف متفاوت موقع تلفظ داریم: «خرابْ کجا» و «تا بکجا»


یک

گفته می‌شه که این یه ایراد قافیه‌اس. درسته حافظه ولی هیچ شاعری بی‌نقص نیست.

دو

لهجه شیرازی! همون داستانی که موقع مدرسه درگیرش می‌شدیم:

میازار موری که دانه‌کش است - که جان دارد و جان شیرین خوش است

مثل اینکه تو لهجه شیرازی «خوش» و «خَش» می‌خونن. بعضی‌ها بیت موردنظر ما هم همینه. یعنی تو لهجه شیرازی «تا به کجا» خونده می‌شه «تابکجا».

سه

قشنگترین‌اشون، که اصلا بعید هم نیست. بعضی‌ها می‌گن که حافظ در اینجا «اجرا در متن» کرده. یعنی توی متن، درباره خود متن نوشته. تو مصرع اول می‌گه منِ لایعقل و مست و تباه رو چه به صلاح کار؟ منی که یه قافیه نمی‌تونم درست بچینم. تو مصرع بعد این «خراب» بودن خودش رو با اشتباه عمدی تو نوشتن قافیه اثبات کرده.


از دیروز شروع کردم مرتب حافظ خوندن. اگه باز چیزی پیدا کردم که ارزش نوشتن داشت، می‌نویسم. هر چی رو هم که می‌فهمم تو genius می‌نویسم چون جاش خالیه. اگه دوست داشتین اضافه کنین.

شعرادبیاتقافیهزبان فارسی
توضیحات لازمه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید