دوران جوانی دورانی است که فرد ظرفیت عشق واقعی را پیدا می کند.طبق نظریه عشق سه جزئی استرنبرگ عشق سه جزء دارد.صمیمیت،شهوت و تعهد،زمانی که روابط عاشقانه پیش می روند،تعادل بین اجزا تغییر می کند.در آغاز،عشق شهوانی غلبه دارد و به تدریج صمیمیت و تعهد نقش مهمتری پیدا می کند.به هر حال هر یک از جنبه های عشق،به حفظ روابط کمک می کند.عشق شهوانی اولیه،پیش بین قدرتمندی برای این که همسران با هم می مانند یا خیره می باشد.البته بدون صمیمیت و نگرش های شترک،اغلب روابط صمیمانه خاتمه پیدا می کنند.
(صمیمیت) جزءهیجانی عشق است و ارتباط گرم و محبت آمیز و میل به پاسخ طرف مقابل را شامل می شود.(شهوت) جزء انگیختگی روانی و جسمانی عشق است و میل به فعالیت جنسی و احساس عاشقانه را شامل می شود.(تعهد) جزء شناختی عشق می باشد و باعث می شود که زوج ها نسبت به حفظ و نگهداری عشق خود اقدام کنند.
دوستان در دوران بزرگسالی نیز مثل دوران کودکی،معمولا از نظر سن،جنس و مرتبه اجتماعی-اقتصادی شبیه هم هستند و این عوامل به نیاز های مشترک افراد پاسخ می دهد و بر لذتی که از روابط حاصل میشود،کمک می کند.اعتماد،صمیمیت و وفاداری مانند اواسط کودکی و نوجوانی در روابط دوستی بزرگسالی نیز اهمیت دارند.
زنان در طول زندگی بیشتر از مردان،روابط صمیمی همجنس دارند،زنان معتقدند که وقتی با دوستانشان هستند ترجیح می دهند فقط صحبت کنند اما مردان معتقدند با دوستانشان هستند ترجیح می دهند کاری انجام دهند.