YUNAدرصاحبان قلب های صورتی·۲ ماه پیشچرت و پرت نامه| اورثینک شبانه و صدای بارانقطرات نسبتاً سنگین باران روی شیروانی خانهمان ضرب آهنگ گرفتهاند.بقیه خوابیدهاند. به سرم زده از خانه بیرون بزنم و از اورثینک های شبانهام…
YUNAدرصاحبان قلب های صورتی·۴ ماه پیشبینهایتی از جنس منپشیمان نخواهم بود؛ زیرا نمیتوانستم از عذاب فرار کنم؛ اما حق انتخاب با من بود و من خواستم که تو شکنجهگر من باشی:)
YUNAدرپناهگاه نویسندگان·۵ ماه پیشچرت و پرت نامه | گمراهیشاید بارها تلاش کنی خودت رو با چیزای مختلف سرگرم کنی؛ اما درست موقعی که میخوای بهش فکر نکنی تمام توجهت بهش جلب میشه.
YUNA·۷ ماه پیشروزنوشت | از نجات دادن جوجه پرستو تا اولین شعری که گفتم:)جوجه ای بی بال و پر در یک حوالی مانده بود:)
YUNA·۷ ماه پیشچرت و پرت نامه | طبق معمول، شب بیداری و چرت و پرتگوییبه این فکر میکنم که شاید هروقت فرصت گیر میاره میشینه و پستام رو میخونه.