YUNA·۲۵ روز پیشچرت و پرت نامه| و امروز هم شنبه بودشنبه ها رو دوست دارم؛ شاید برخلاف خیلیای دیگه. و امروز هم شنبه بود.مدرسه به طرز عجیبی حس اول مهر میداد. همه لباسای جدید پوشیده بودن (و امید…
YUNAدرصاحبان قلب های صورتی·۶ ماه پیشچرت و پرت نامه| اورثینک شبانه و صدای بارانقطرات نسبتاً سنگین باران روی شیروانی خانهمان ضرب آهنگ گرفتهاند.بقیه خوابیدهاند. به سرم زده از خانه بیرون بزنم و از اورثینک های شبانهام…
YUNAدرصاحبان قلب های صورتی·۸ ماه پیشبینهایتی از جنس منپشیمان نخواهم بود؛ زیرا نمیتوانستم از عذاب فرار کنم؛ اما حق انتخاب با من بود و من خواستم که تو شکنجهگر من باشی:)
YUNA·۹ ماه پیشچرت و پرت نامه | گمراهیشاید بارها تلاش کنی خودت رو با چیزای مختلف سرگرم کنی؛ اما درست موقعی که میخوای بهش فکر نکنی تمام توجهت بهش جلب میشه.
YUNA·۱ سال پیشروزنوشت | از نجات دادن جوجه پرستو تا اولین شعری که گفتم:)جوجه ای بی بال و پر در یک حوالی مانده بود:)