معرفی کتاب
معمولاً بلافاصله پس از صحبت از اعتیاد به اینترنت و ابزارهای دیجیتال، ذهنمان به سراغ دیتاکس دیجیتال (سمزدایی دیجتال یا ترک اعتیاد دیجیتالی) میرود.
با خود فکر میکنیم که اگر موبایل و شبکههای اجتماعی و ایمیل و ابزارهای دیگر ما را معتاد میکنند، کافی است بکوشیم آنها را از زندگی خود حذف کرده یا سهمشان را محدود کنیم.
اما نیر ایال بر این باور است که مدیریت توجه فراتر از این تکنیکهای ساده است. او حتی مدیریت توجه را محدود به دوران جدید نمیداند و معتقد است که در دوران جدید صرفاً شیوههای تازهای برای نمایان شدن یک مشکل قدیمی خلق شدهاند. او در اوایل کتاب مدیریت توجه میگوید:
کنار گذاشتن فناوری آنلاین فایدهای نداشت. من فقط این عامل حواسپرتی را با عامل دیگری جایگزین کرده بودم.
با تکیه بر این مثال و ذکر نمونههای مشابه، نیر ایال مدل بزرگتری را برای مدیریت توجه پیشنهاد میکند. مدلی که در ادامه مولفههای آن را مرور میکنیم.
نیر ایال معتقد است که تلاشهای ما برای مدیریت توجه و افزایش تمرکز باید حول چهار محور باشد. این چهار محور را در نمودار زیر مشاهده میکنید:
محور نخست | کشف محرکهای درونی
این نکته را میتوان فرض بنیادین و پایهٔ اصلی کتاب مدیریت توجه دانست: «انگیزههای حواسپرتی ما از درون ما نشئت میگیرند. مثل همهٔ رفتارهای دیگر بشر، حواسپرتی هم فقط تلاش مغزمان برای کنار آمدن با رنج است. اگر این واقعیت را بپذیریم، پس منطقی است که برای جلوگیری از حواسپرتی فقط باید یاد بگیریم با ناراحتیهایمان کنار بیاییم.»
او این بحث را بسط میدهد و میگوید که وقتی در زندگی احساس ملال میکنید، یا وقتی رویدادهای منفی را پررنگتر و جدیتر از رویدادهای مثبت میبینید، و نیز وقتی گرفتار نشخوار ذهنی میشوید، طبیعی است که ذهنتان میکوشد از این وضعیت فرار کند و رفتن به سراغ اینترنت، شبکههای اجتماعی، خواندن اخبار و چک کردن مکرر پیامها و پیامکها، همگی با هدف رهایی از این احساسات منفی انجام میشوند.
ایال همچنین سازگار شدن با لذت را هم علت دیگر رو آوردن ما به ابزارهای اعتیادآور میداند. به این معنی که لذتهای زندگی (از خانه و ماشین جدید تا همکلامی دوستان تازه) به سرعت برای ما عادی میشوند و پس از آن، به دنبال چیزی هستیم که مدارهای لذت را در ذهنمان تحریک کند. دوپامینهایی که در اثر پاداشهای نامنظم و پیشبینیناپذیرِ لایکها و کامنتها و نوتیفیکیشنها در بدن ما ترشح میشوند، از نگاه نیر ایال، لذتی بیمانند ایجاد میکنند که میتواند ما را به خود معتاد کند.
مهمترین راهکار پیشنهادی ایال در این حوزه این است که «از این نوع احساسات منفی فرار نکنید و آنها را بپذیرید. صرفاً پس از این که انکار کردن را رها کنید، میتوانید به سراغ راهکارها و برنامههایی برای مهار کردن این محرکها بروید.»
به عنوان مثال، فرض کنید از همکار یا همسر خود ناراضی هستید و از رابطهٔ خود رنج میبرید. مغز ممکن است برای رهایی لحظهای و موقت از این رنج، شما را به ترغیب کند که به اینستاگرام سر بزنید. تلاش برای پاک کردن اینستاگرام یا مقاومت در برابر چک کردن پیامها، مشکل شما را حل نمیکند. بلکه مغزتان دیر یا زود روشی تازه برای فرار کردن از رنج خواهد یافت.
روش درست
این است که بپذیرید «من از رابطهام رنج میبرم» و با این رنج روبهرو شده و آن را مدیریت کنید.
در غیر این صورت «ریشه» را رها کرده و به «رفع عوارض» مشغول شدهاید.
▫️دکتر وحید خدری کیا
بیزینس کوچ و مشاور بهبود و توسعه کسب و کار