باسمه تعالی
امام على عليه السلام :
ديروزت از دست رفت و فردايت معلوم نيست و امروزت غنيمت است ؛ پس اين فرصت به دست آمده را درياب .
زمان یک چیز قراردادی است. ما انسان ها به طبیعت نگاه کرده ایم و با خودمان قرار گذاشته ایم که اگر خورشید طلوع کند و بعد به غروب بنشیند ، بشود روز و از غروب تا طلوع فردا بشود شب و جمع این دو حالت یک شبانه روز باشد.
وقتی ماه آسمان شکل عوض می کند و قرص آن تغییر می کند ، مجموع یک دور از این تغییرات بشود یک ماه. وقتی هم آب و هوا یک دور کامل سرما و گرما را تجربه کرد و طبیعت دوباره سرسبز و شاداب شد ، بشود یک سال.
در صورتی که جهان بدون معطلی برای این ساعت ها و ثانیه های قراردادی ما انسان ها ، راه خودش را میرود و به معنای حقیقی ، چیزی به معنای گذشته یا آینده وجود ندارد. دنیا همیشه در زمان حال است. -اکنون- تنها مفهوم قابل لمسی هست که ما میتوانیم به آن تکیه کنیم و در آن اثر بگذاریم.
برخی از مردم ، در گذشته گیر می کنند. یک اشتباهاتی مرتکب شده اند و زندگی شان را دستخوش تغییر قرار داده یا اینکه فرصت هایی را از دست دادهاند و حسرتشان را می خورند و یا ممکن است که اتفاقی خوب یا ناگوار برایشان رخ داده و هنوز با آن دست و پنجه نرم می کنند و این ها که گذشتهاند و عبور کردهاند ، هنوز در فکر و نگاه آن شخص پر رنگ هستند و بر شرایط امروزش اثر میگذارند و او را به چالش میکشند. در صورتی که باید به نحوی از آنها عبور کرد. هیچگاه نمی شود در گذشته تغییری ایجاد کرد ، آن تغییر ناپذیر است. شاید بشود بعضی چیز ها را جبران کرد ولی گذشته و یاد و خاطرهای که از آن مانده ، دست نخورده باقی میماند و باید این را متوجه شد.
برخی هم از آینده نگران هستند. چون هنوز از راه نرسیده و ناشناخته است ، بیش از اندازه معقول ، برایش دلهره دارند در صورتی که این نگرانی ، غیر طبیعی است. بله ، آینده نیاز به برنامهریزی دارد و باید برایش آماده بود ولی آنقدر ها جای نگرانی ندارد. بالاخره تک تک همین روز هایی که داخلش هستیم و اکنون ما را می سازد ، از راه می رسند و عبور میکنند و آینده ما را میسازند. اما این ترس و نگرانی غیرضروری است.
اکنون و همین لحظهای که داریم نفس می کشیم ، دست به نقد ترین زمانی است که در دست داریم. همین را میشود کاری برایش کرد و تغییری قابلتوجه در آن بوجود آورد. گاهی دلمشغولی های گذشته و نگرانی های آینده باعث می شود تا نسبت به حالایمان کمتوجهی کنیم و آن را به خوبی درک نکنیم. از لحاظ تاثیر ، امروز ، بسیار مهمتر از هر زمان دیگری در گذشته و آینده است.
دو نکته در مورد گذشته و آینده؛
گذشته⬇️
ما در مورد گذشته ، کمتر حسرت کار های کرده را میخوریم ، چه آن کار درست بوده یا غلط . بیشتر حسرت ها ، برای آن کار هایی بوده که نکرده ایم.
انگ تنبلی یا بیجربزگی به خودمان می زنیم که فلان کار را میتوانستی انجام بدهی و ندادی . راهکار این است که اگر احساس کردیم که کاری درست است و اگر عقل و منطق ، مقداری از آن حمایت میکند ، خودمان را از حواشی نترسانیم و دست به عمل بزنیم. حسرت کار های نکرده بیشتر از کار های کرده خواهد بود ، حتی اگر آن کار به نتیجهی خوبی منجر نشود.
آینده⬇️
آینده چگونه ساخته می شود ؟! از تک تک آجر هایی که امروز روی هم میگذاریم. اگر قرار است چیزی در آیندهی نامعلوم زندگیمان ساخته شود، از همین کار های کوچکی شکل میگیرد که امروز انجام می دهیم و شاید خیلی به آن اهمیت ندهیم. آیندهمان را با همین تلاش های کوچک ولی مستمر و فکرشدهی امروز بسازیم ، آن هم مطابق اهدافی که به آن باور داریم.