ابراهیم نجاتی
ابراهیم نجاتی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

و حالا، جویم شهرستان می‌شود!

طبیعت زیبای جویم
طبیعت زیبای جویم



بسمه‌تعالی


سر پیری و معرکه‌گیری! این شده نقل و حساب شهرستان شدن جویم. شهری که بیش‌از هشتاد سال، طعم بخش بودن را چشیده بود و کسی خیال نداشت آن را شهرستان کند. قرار گرفتن در زیر سایه ی سنگین شهرستان لارستان، نمی‌گذاشت قدم بلند بعدی را بردارد.

جویمی ها همه‌اش با بغضی در گلو می‌گفتند که ما با یاسوج بخش شدیم، حالا یاسوج برای خودش مرکز استانی است اما ما همین بخش مانده ایم. جالب این‌که کمتر از پنجاه کیلومتر آن‌طرف‌تر، شهر دبیران تا چند سال پیش با جمعیت چند هزارنفری - شاید ده هزار نفر - ، روستا بود. به‌عبارتی بزرگ‌ترین روستای خاورمیانه. راست و دروغش با آن‌هایی که این را می‌گفتند ولی حالا آن‌ها هم شهر شده‌اند.این حکایتی بود از دو تا شهری که در همسایگی هم نادیده گرفته‌شده بودند.

در هر حال، همین چند روز پیش، عیدانه، قبای شهرستانی برای این شهر پیر و ازنفس‌افتاده، دوختند و هدیه آوردند. نوشدارویی که حسابی دیر آوردند ولی خُب ، شاید کاری کند. البته که اگر کمی دیرتر می‌رسید، شهر و روستاهای همسایه جویم، گوی سبقت را می‌ربودند و حسرت شهرستان شدن را برای جویم کهنه‌تر و عمیق‌تر می‌کردند. خُب، این‌گونه نشد و جویم شد شهرستان!

سعید می‌گفت که این‌گونه شهرستان شدن خیلی خبر خوبی نیست.این‌که لار هم بخواهد یا بشود استان ، خیلی روی حساب و کتاب نیست. جویم باید کاری کرده باشد که به‌سبب آن، قدم بعدی را برایش برداشته باشند.

-یک لحظه بایستید. این‌ها را که می‌گویم، همه‌اش ممکن است حرف سعید نباشد. مخلوط حرف من و سعید باشد که در ذهنم مانده، چون با او هم‌عقیده ام در این مورد- یا این‌که این شهرستان شدن باعث بشود، جویم کار خاصی انجام بدهد نه این‌که پیشوند بخش برداشته شود و جای آن شهرستان بگذارند، یک مقداری هم در ارقام بودجه‌ها، تغییر ایجاد شود و از طرفی کاغذهای کاغذ بازی‌های اداری، قطورتر بشود ولی در مجموع اتفاق خاصی برای این شهر و برای کشور نیفتد که دردی دوا نمی‌شود.

همان استان شدن لار هم باید که اتفاق خاصی را رقم بزند. مثلاً فلان صنعت رشد کند ، فلان کالا یا محصول را جویم یا لار ، تأمین کنند. فلان بار روی زمین مانده‌ی کشور را به وسیله این امکانات و مسئولیت های به‌دست‌آمده، از روی زمین بردارند و تغییر و تحولی ایجاد کنند. این حرف مربوط به هر نقطه ی دیگری از کشور هم می‌شود. هر شهر و شهرستان می‌بایست یک خاصیتی برای خودش داشته باشد تا بشود به آن تکیه کرد و روی آن حساب کرد.

جویم تا چند وقت پیش یعنی چند سال پیش ، شهر خسته و پیری بود. رو به زوال در حرکت بود ولی به چشم خودم می‌دیدم که شهر و اهالی‌اش و مسئولانش یک تکانی به خودشان داده‌اند. دارند کهنگی‌ها را می‌روبند و نقش تازه به آن می‌زنند و این خیلی رخداد مثبتی بود ولی در بطن کار، تولیدکنندگی شهر، صنعت شهر ، حرکت خاصی انجام‌نشده و این‌جای خالی بزرگ هنوز توی ذوق می‌زند که امیدوارم با این عنوان جدید یعنی شهرستان شدن ، آن هم کاری برایش بشود.


مسجد جامع جویم
مسجد جامع جویم
کاروانسرای خواجه ابوالحسن
کاروانسرای خواجه ابوالحسن





جویمشهرستانمسئولیتپیشرفتتولید
👨‍🏫 مُعَلِّم ✒️
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید