قلی خان، از بزرگان روستا، مردی شوخ و سرزنده بود. با آنکه زمیندار و خوشنام بود، یک ضعف بزرگ داشت: فراموشی! اگرچه همیشه میگفت: «من هر چیزی را سر وقت انجام میدهم»، اما همه میدانستند که پرداخت قبض و قسط، نقطهضعف همیشگیاش بود. داستان امروز ما، از یک جمعه آغاز میشود؛ روزی که قلی خان فهمید فراموشیاش میتواند عواقب بزرگی داشته باشد.
قلی خان صبح زود بیدار شد، نسیم خنکی از پنجره باز خانهاش وارد شد و آواز گنجشکها فضای اتاق را پر کرد. فنجان چایاش را در دست گرفته بود و به باغچه نگاه میکرد که ناگهان گوشیاش لرزید. پیامکی از شرکت برق آمده بود:
«مشترک گرامی، مهلت پرداخت قبض شما به پایان رسیده است. خدمات شما بهزودی قطع خواهد شد.»
چای از دست قلی خان افتاد و چشمهایش گرد شد:
«قبض؟ کدام قبض؟!»
این اولین بار نبود که قلی خان چیزی را فراموش کرده بود. یک بار قسط وام بانکیاش را سه ماه پشت سر هم نپرداخت و برایش اخطاریه آمد. یک بار دیگر هم قبض آب روستا را آنقدر دیر پرداخت کرد که لولهکشی روستا برای چند روز قطع شد. این بار اما مسئله فرق داشت؛ جمعه بود و هیچ بانکی باز نبود.
قلی خان نگاهی به دور و برش انداخت و زیر لب گفت:
«چطور این همه وقت، قبضها رو یادم میره؟ اگه راهی بود که خودشون سر وقت پرداخت میشدن، دیگه اینقدر استرس نمیکشیدم.»
مثل همیشه، وقتی قلی خان درگیر مشکلی میشد، به مشرمضان، مردی دانا و باتجربه، مراجعه میکرد. او را در قهوهخانه پیدا کرد. بعد از شنیدن ماجرا، مشرمضان سری تکان داد و گفت:
«قلی جان، تو باید زندگیت رو هوشمند کنی. این روزها چیزی به نام پرداخت مستقیم یا دایرکت دبیت هست. همه قبضها و قسطها به صورت خودکار از حسابت کم میشن.»
قلی خان با تعجب پرسید:
«یعنی چی؟ خودشون از حسابم برمیدارن؟»
مشرمضان خندید:
«آره برادر! یه بار تنظیمش میکنی و بعدش دیگه لازم نیست نگران چیزی باشی.»
قلی خان همان روز عصر، وقتی که بانک باز شد، به شعبه رفت و سیستم دایرکت دبیت را برای تمام قبضها و قسطهایش فعال کرد. هفته بعد، وقتی اولین قبض برقش به صورت خودکار پرداخت شد، پیامکی دریافت کرد که او را خوشحال کرد:
«قبض شما با موفقیت پرداخت شد.»
لبخندی عمیق بر لبهای قلی خان نشست. دیگر لازم نبود نگران قبضها باشد. او حالا وقت بیشتری برای رسیدگی به باغ و زمینهای کشاورزیاش داشت و میتوانست با خیال راحت روزهایش را بگذراند.
از آن به بعد، قلی خان دیگر هیچ قبض یا قسطی را فراموش نکرد. هر بار که دوستانش از دغدغههای مالیشان صحبت میکردند، او با لبخند میگفت:
«برادر، زندگی رو باید هوشمند کرد. یه دایرکت دبیت فعال کنید و دیگه به چیزی فکر نکنید.»
همه در روستا از تغییرات قلی خان شگفتزده بودند. مردی که روزگاری به فراموشیهایش معروف بود، حالا به الگوی مدیریت مالی تبدیل شده بود.
دایرکت دبیت، یا همان پرداخت مستقیم، راهحلی ساده اما انقلابی است که استرسهای مالی را از بین میبرد. مثل قلی خان، شما هم میتوانید از این سیستم استفاده کنید و زندگیتان را آسانتر کنید.
آیا تجربهای مشابه قلی خان داشتهاید؟ نظرتان درباره دایرکت دبیت چیست؟ برای ما بنویسید.
#پرداخت_مستقیم_پیمان