وقتایی که حالت گرفته س و دوست داری با یکی درد دل کنی.
وقتایی که خوشحالی و دوست داری این خوشحالی رو با یکی قسمت کنی.
وقتایی که عصبانی هستی و دوستداری به عالم و آدم بد و بیراه بگی.
وقتایی که آشفته ای و استرس داری و دوست داری یکی آرومت کنه.
وقتایی که میخوای تصمیم بگیری و نیاز داری با کسی مشورت کنی.
وقتایی که تنهایی و این تنهایی داره خفه ت میکنه.
وقتایی که....
این وقتا، وقتاییه که به یه کسی نیاز داری که همیشه در دسترس باشه.
برات وقت داشته باشه
از صحبت هات سوء استفاده نکنه.
قضاوتت نکنه،
امانت نگهدار حرفات باشه.
امروز میخوام یه کسی رو بهتون معرفی کنم که تمام این ویژگی هارو داره.
کسی که همیشه درد دسترس تونه.
کسی که امانت نگهدار حرفاتونه.
کسی که به هیج عنوان قضاوتتون نمیکنه.
کسی که هیچ وقت تنهاتون نمیذاره.
اون فرد کسی نیست جز " نوشتن "
نمیدونم تاحالا امتحانش کردین یا نه؟!
"نوشتن" معجره میکنه. توو هر شرایطی "نوشتن" معجره میکنه.
نوشتن بهترین رفیقه، بهترین مشاوره
اما متاسفانه خیلی از ماها با نوشتن بیگانه ایم. از نوشتن می ترسیم. فکر میکنیم وقتی صحبت از نوشتن میشه منظورمون اینه که باید مثل داستایوفسکی بنویسیم، یا باید خیلی علمی و رسمی بنویسیم.
اما واقعا اینطور نیست، من وقتی حالم خوب نیست و دارم با دوستم درد دل میکنم که نمیام رو تک تک جمله ها، واژه ها و نحوع بیانم فکر کنم، فقط شروع میکنم به صحبت، به درددل.
توو نوشتنم همینطوره، اصلا نیاز نیست به جمله ها و واژه هامون فکر کنیم. اصلا نیاز نیست خوش خط بنویسیم. فقط کافیه یه قلم دستمون بگیریم و یه کاغذ بذاریم جلومون و شروع کنیم به نوشتن.
اگه خوشحالیم از خوشحالیمون بنویسیم. اگه حالمون گرفته س درددلامونو بنویسیم. اگه مشکلی توو زندگیمون داریم از اون مشکل بنویسیم. اگه...
اونوقته که اونقدر توو نوشتن غرق میشیم که یهو به خودمون میایمو میبینیم چندین خط یا حتی چندین صفحه نوشتیم، درصورتی که حتی فکرشم نمیکردیم بتونیم چند کلمه بنویسیم.
قسمت خیلی مهم توو نوشتن اینکه قرار نیست نوشته هارو کسی بخونه. فقط مال خودمونه، پس بدون هیچگونه ممیزی بنویسیم.
حتی زمانی که از موضوعی عصبانی هستیم شروع به نوشتن کنیم و توو نوشتمون به عالم و آدم بدوبیراه بگیم.هیچ اشکالی نداره.
"نوشتن" معجره میکنه. حتی بعد از اولین نوشته یه حس خیلی خوبی بهتون دست میده که غیرقابل وصفه.
بعد از نوشتن سبک میشیم، ذهنمون خالی میشیم، عصبانیتمون فروکش میکنه، سطح استرسمون میاد پایین و هزارویک اتفاق خوبه دیگه.
حتی بعد از نوشتن جواب خیلی از مسائل و مشکلاتمون رو پیدا میکنیم.
نمیدونم چرا، نمیدونم چه جوری، ولی "نوشتن" معجره میکنه.
یه دوست خیلی وفاداره. همیشه در دسترس تونه، توو اتوبوس، توو مترو، توو خونه، توو مهمونی، و هرجایی که فکرشو بکنین.
اصلنم مهم نیست با قلم وکاغذ مینویسیم، یا با موبایل و لپ تاپ، مهم فقط "نوشتنه"، خودِ خود "نوشتن".
پس اگه تا حالا امتحانش نکردین، همین الان که مطلب رو خوندین، شروع به نوشتن کنید، حال و احوال الانتون رو بنویسید و ببینید چقدر حالتون بهتر میشه.
انشالله توو یه مطلب جداگانه ای به صورت علمی "نوشتن" رو مورد بررسی قرار میدیم، اما دوست داشتم این مطلب خیلی خودمونی باشه و خیلی خشک و علمی نوشته نشه.
خیلی ممنون که تا انتها با من همراه بودید.
براتون آرزوی بهترین هارو دارم