آیا در جنگ بودن به روحیه و حفظ تیم شما آسیب می رساند؟ آیا می دانید چه نوع درگیری ها سالم هستند و کدام ها نیست؟ وقتی مداخله می کنید ، آیا استراتژی دارید ، یا فقط قضیه بدون هیچ تلاشی ساده میکنید و به بهترین ها امیدوار هستید؟
افراد عقاید متفاوتی دارند؛ این تنوع به ما کمک می کند تا از هرگونه کاستی فردی بر طرف شویم. همچنین این بدان معناست که درگیری بر سر پروژه ها اجتناب ناپذیر است. هر زمان که افراد را داشته باشیم در مورد راه حل نظرات مختلفی را ارائه می دهند ، برخی از اختلافات وجود خواهد داشت. عدم توافق جزئی در جستجوی راه حل بهتر ، حرکت مثبت و رو به جلو است. مشاجرات مداوم و حملات شخصی مخرب است و باید برطرف شود. خب چطور باید انجامش بدیم؟
اول ، بیایید تصدیق کنیم که رویکردهای حل اختلاف باید متناسب با هر موقعیت منحصر به فرد باشد. هیچ راه حل ساده و ساده ای وجود ندارد. در غیر این صورت ، مردم خود روند کار را طی می کنند. درعوض ، ما باید براساس شرایطی که پیش می آید ، راه خود را بیابیم.
بنابراین در حالی که هیچ فرمول وجود ندارد ، داشتن برخی استراتژی ها ، برخی از مدل ها برای هدایت فرایند فکر ما مفید است. در این مقاله برخی از مدل های اساسی برای حل و فصل مناقشات توضیح داده شده است - و در صورت کمک به وضعیت شما ممکن است از آنها گنجانیده شود.
اولین مدل از تعارض که ما بررسی خواهیم کرد به ما در درک و توصیف سطوح مختلف درگیری کمک می کند. به طور شهودی ، ما می دانیم بحث سالم به ما کمک می کند تا راه حل های قوی تری تهیه کنیم و به طور کلی چیز خوبی است. در انتهای دیگر مقیاس ، ما می دانیم که حملات شخصی و زورگویی قابل تحمل نیست و باید با آنها برخورد شود. با این وجود ، طیف کاملی بین این افراط و تفریط وجود دارد ، هر یک از این محرک ها می توانند درگیری و استراتژی هایی را افزایش دهند که به تشدید آن نیز کمک می کند.
1. سطح درگیری را درک کنید
مدل "پنج سطح تعارض" ساخته شده توسط Speed Leas پیوستگی و سطح درگیری را نشان می دهد:
مدل با سطح یک "مسئله حل" آغاز می شود و تا مرحله "جنگ جهانی" تا سطح پنجم پیش می رود. یکی از راه های تعیین سطح درگیری تمرکز روی زبانی است که تیم از آن استفاده می کند و آن را با توصیفLeas در مورد پنج سطح مقایسه می کنند:
سطح 1 (حل مسئله) - زبان دوستانه و سازنده است. مردم برای توجیه دیدگاه های خود از بیانیه های واقعی استفاده می کنند. به عنوان مثال ، اعضای تیم ممکن است اظهاراتی مانند "اوه ، من می بینم که شما اکنون چه می گویید. من هنوز رویکرد دیگر را ترجیح می دهم ، اما پیشنهاد شما را می فهمم."
سطح 2 (عدم توافق) - زبان شروع می شود به حمایت از خود. به عنوان مثال ، اعضای تیم ممکن است جمله هایی را بیان کنند ، "می دانم که فکر می کنید ایده من نیز کار نخواهد کرد ، اما ما آخرین بار رویکرد شما را امتحان کردیم و مشکلات زیادی وجود داشت."
سطح 3 (مسابقه) - اعضای تیم شروع به استفاده از زبان تحریف شده ، مانند کلیات بیش از حد و موقعیت های بزرگ شده می کنند (مانند "او همیشه نسخه ی نمایشی را به دست می گیرد" و "اگر فقط او در تیم نبود ...").
سطح 4 (جنگ صلیبی) - درگیری بیشتر ایدئولوژیک و قطبی تر می شود ، مانند "آنها کاملاً اشتباه هستند" و "حتی صحبت کردن با آنها حتی ارزش ندارد."
سطح 5 (جنگ جهانی) - زبان کاملاً ترکیبی است. اعضای تیم مخالف به ندرت مستقیماً با یکدیگر صحبت می كنند ، در عوض با كسانی كه "طرفشان هستند" صحبت می كنند و احساساتی مانند "ما یا آنها" و "ما باید آنها را ضرب و شتم كنیم" بیان می كنند.
2. درگیری سالم را تشخیص دهید
خواندن از طریق لیست به ما یادآوری می کند که چه چیزهای بدی می توانند بدست آید ، بنابراین باید بررسی کنیم که چرا برخی از درگیری ها اشکالی ندارد و در واقع ضروری است. برای این ، بیایید مدل "پنج اختلال عملکرد یک تیم" پاتریک لنسیونی را بررسی کنیم. برگرفته از کتاب پت با همین نام ، توضیح می دهد که مشکلات از پایه هرم شروع شده و در بالای یکدیگر ایجاد می شوند:
سطح اول ، پایه هرم ، سطح 1 است: عدم اعتماد.
وقتی عدم تمایل به حضور در گروه وجود داشته باشد (برای مثال ، پذیرش شکاف دانش یا اشتباه) ، اعتماد به نفس در تیم ایجاد نمی شود. این منجر به اختلال عملکرد بعدی می شود ، ترس از درگیری که تیم هایی که اعتماد به نفس ندارند درگیر بحث های نامحدود شوند. در عوض ، آنها فقط به مباحث بسته و اظهار نظرهای محافظت شده متوسل می شوند.
این ترس هرم را گسترش می دهد و سایر مشکلات را به وجود می آورد. هنگامی که ترس از درگیری وجود دارد ، منجر به مشکل 3 می شود: عدم تعهد. بدون بحث و گفتگوهای پرشور ، اعضای تیم به ندرت (در صورت وجود) تصمیم می گیرند و متعهد به تصمیم گیری می شوند ، گرچه ممکن است در جلسات توافق نامه ای را تشکیل دهند.
این قلب دلایل تضاد سالم مطلوب است. این امکان را برای آزمایش قوی ایده ها می دهد که منجر به تعهد جدی به تصمیم گروه نهایی می شود. وقتی کمبود اعتماد و ترس از درگیری داریم ، تیم ها مرتکب این کار نمی شوند. درعوض ، آنها (در بهترین حالت) از "طرح پروژه" پیروی می كنند ، اما نه رویكرد داخلی (كه همیشه قوی تر و انگیزه بخش تر است).
بهترین تیم هایی که با آنها کار کرده ام گفتگوهای مداوم را با چالش بر سر پیشنهادها و تصمیمات یکدیگر قرار می دهند. آنها همیشه به نظر می رسد که مشاجره خوبی دارند. هدف ، درک غیر متصل از فرآیند تصمیم گیری ، آزمایش ایده و ایجاد اجماع است. این نوع درگیری ها مولد و مطلوب است. بنابراین چگونه آنها را تشخیص دهیم؟
جدول زیر با انواع بحث های سالم و ناسالم بحث و گفتگو دارد:
یک استدلال سالم بر روی ایده خاص ، تصمیم ، داده متمرکز است. استدلال های ناسالم باعث می شود که امور شخصی شود یا از کلیات استفاده شود تا هرگونه فکر یا پیشنهادی را از طرف مقابل رد کند.
3. بیاموزید که چگونه فرار کنید
هنگامی که ما این علائم ناسالم از تضاد را می بینیم ، می توانیم برخی از استراتژی های دفع تشدید پیشنهاد شده در مدل پنج سطح اصلی که مورد بررسی قرار داده ایم را امتحان کنیم. این موارد در زیر نشان داده شده است.
به عنوان مثال ، اگر نمونه هایی از تضاد سطح 3 (نوع مسابقه) را حس می کنیم ، می توانستیم مذاکره کنیم و به واقعیت ها برسیم. این تلاشی است برای تشدید و تشدید آن از شخصی به واقعیت.
4. از خود و دیگران محافظت کنید
نحوه تلاش ما برای حل اختلاف ، ما را به الگوی بعدی خود یعنی شبکه دو نگرانی لنگتون و صدری تبدیل می کند. این مدل حالت های حل اختلاف را ترسیم می کند که روی یک محور ترسیم می شود که "نگرانی برای خود" (محور Y) و "نگرانی برای دیگران" (محور X) را نشان می دهد
روش های زیادی وجود دارد که می توان برای حل و فصل اختلافات استفاده کرد. ما می توانیم از قدرت موقعیتی استفاده کنیم و از مردم بخواهیم که بحث را متوقف کنند. روش دیگر ، ما می توانیم سعی کنیم از مردم با صاف کردن مشکل محافظت کنیم و مثلاً کار را انجام دهیم (نمودار پایین سمت راست: سازگاری). با این حال ، هر دو روش فوق مطلوب هستند.
درعوض ، ما می خواهیم در رأس فوقانی از نگرانی بالا از خود و نگرانی زیاد دیگران قرار بگیریم. این یک روش مشترک برای حل تعارض است که ما با مسئله روبرو می شویم و امیدوارم آن را حل کنیم. اینها از نظر تئوری خوب به نظر می رسند ، اما ما چگونه با ما برخورد می کنیم و با هم مشاجره را حل می کنیم؟ این ما را به آخرین مدل خود می رساند.
5- از مراحل مقابله / حل مسئله استفاده کنید
"سه مرحله برای مدیریت درگیری با استفاده از یک رویکرد مقابله / حل مسئله" ترکیبی از مدلهای مختلف حل و فصل تعارض است:
مدل سه مرحله ای با مرحله 1 شروع می شود: تعریف مسئله. این شامل به رسمیت شناختن درگیری ، ایجاد زمینه یا اهداف مشترک (مانند "ما هر دو برای سازمان بهترین چیزی را می خواهیم") و جدایی مسئله از مردم است. مرحله دوم ، مرحله 2 (کشف و ارزیابی گزینه های مختلف) یک مرحله واگرایی است که در آن گزینه های زیادی مورد بررسی و بحث قرار می گیرد. سرانجام ، مرحله 3 (انتخاب بهترین گزینه) مرحله "همگرایی" است که در آن ما در مورد بهترین راه پیش رو توافق می کنیم.
همانطور که تصور می کنید ، این ابزارها در بهترین حالت برای یک سفر دشوار نشانه ها هستند. آنها می توانند به ما در جهت یابی به یک قطعنامه کمک کنند ، اما آنها کار سخت گوش دادن به هر دو طرف اختلاف و همدردی با مردم را انجام نمی دهند. این به یک سرمایه گذاری زمان و درک نیاز دارد. همینطور مراحل بعدی برای متقاعد کردن مردم برای رها کردن دلبستگی شخصی به پیشنهادات یا نظرات خود را انجام دهید. بعضی اوقات ، افراد با بالغ شدن ، چیزهای عینی تری می بینند. گاهی اوقات آنها اصولگرا تر و متجلی در تفکر خود می شوند.
درگیریها اجتناب ناپذیر هستند. در سطح سالم ، آنها نشانه های یک تیم قوی و پر جنب و جوش هستند که از آزمایش و بهبود ایده ها و تصمیمات خود خوشحال هستند. هرچه درگیری شخصی می شود ، یک طرف آسیب زا و ضد تولید نیز ایجاد می کند. مردم از فاصله دور می شوند و از خود محافظت می کنند. سپس ایده ها به خوبی آزمایش نمی شوند و نقاط و نقاط کور رخ می دهد.
راه حل این است که مراقب باشید ، درگیر شوید ، گوش دهید و سعی کنید درگیری هایی را که می بینید در آن تشخیص دهید. با پیگیری کردن به صورت جداگانه ، آزمایش برخی از واقعیت ها را انجام دهید: "به نظر می رسید شما و آلیشا در مورد طرح بحث و گفتگو داشتید. آیا به توافقی رسیده اید که خوب هستید؟ "
دانستن اینکه چه زمانی باید آن را رها کنیم و چه زمانی قدم برداریم ، نیمی از نبرد است. استفاده از این ابزارها هنگام نیاز به مشارکت ، می تواند راهنمایی و راهنمایی کند.
https://www.leadinganswers.com/2020/07/5-tools-for-team-conflict-resolution.html