بعد از اینکه در تیم های توسعه مختلفی کار کردم و همیشه موضوع estimate یا تخمین دادن ما توسعه دهنده ها هم برای خودمون و کارفرماها داستان شده تصمیم گرفتم توی اولین مورد در خصوص معایب و مزایا overestimate و underestimate در تیم های فنی یکم تحقیق کنم و خلاصه ی مفیدی که باهاش موافق هستم رو اینجا قرار بدم
چون می دونم متاسفانه این روزها شاید کمتر وقت برای مطالعه بزاریم سعی کردم جمع بندی کوتاهی در این مورد بزارم ولی اگه شما با این مشکل مواجه هستید تجربه و نظرتون رو قرار بدید
خود من اخیرا به دلیل دوست داشتن یک پروژه تیمی ، به شدت درگیر Underestimate شدم و هم برای خودم چالش های شخصی درست کردم و هم اینکه چون این موضوع می تون باعث بشه که حرکت روی یک لبه مو برای شما در طول اسپرینت باشه، به نظرم باید به روش هایی که در مقاله زیر از دوست مون بهش اشاره شده بریم به سمت تخمین درست دادن به خصوص این راهکار را من باهاش موافق هستم
چطور بفهمیم که استوری پوینت هایی که دولوپر ها میدن خیلی واگرا نیست و تخمین درستی از کار هست؟
تو سه یا چهار تا اسپرینت هم اولش به بک لاگ ها استوری پوینت بدن (Original Story Point) و هم بعد از دان کردن بک لاگ تا معیار تخمین برای همه ملموس تر بشه.