لیندسِی اسمیت تهیه کننده National Geographic Travel است که اخیراً برای ساخت اپیزودی بهصورت پادکست به این تیم ملحق شد. این برنامه در سراسر حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی بیش از 25 میلیون طرفدار دارد.
"چیزی که به طور کلی در شبکههای اجتماعی و روایت داستان اهمیت بسیاری دارد این است که نباید شرایط را بی آنکه ضرورتی داشته باشد، پیچیده کنیم. اگرچه که قصد داریم در مورد داستانها و پستهایی که به اشتراک می گذاریم متفکر باشیم، اما در عین حال قصدمان این باشد تا هرگز داستانهای خود را به اطلاعات نامربوط آلوده نکنیم. آنچه اهمیت دارد، ساده نگه داشتن و دوری از پیچیدگی است."
توصیه دیگری از لیندسِی:
"برای روایت یک داستان فوق العاده باید سه سوال بپرسید:
1. آیا این داستان مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
2. بهترین راه برای روایت این داستان چیست؟
3. افراد چگونه میخواهند این داستان را ببینند و چگونه قصد استفاده و بهره جستن از آن را دارند؟"
گرگوری سیوتی یکی از بازاریابان موفق و صاحب نظر است. فعالیت او در کمپانی Help Scout منجر به رشدی چشمگیر در آن شد؛ به طوری که بازدیدکنندگان آن را به صورت سالانه تا 4 میلیون بازدیدکنندهی منحصر به فرد بالا برد.
سیوتی در مقاله خود تحت عنوان روانشناسی روایت داستان در خصوص اهمیت داستان سرایی، راههای خلق داستانهای بهتر و مشخصات داستانهای فوق العاده ترغیب کننده سخن میگوید. توصیه جالبی که در این مقاله وجود دارد بدین شرح است.
"استفاده از جزئیات در تصویرسازی به خلق محیطی که خودتان می خواهید، کمک میکند.
آیا می خواهید دیگران را به سمت و سوی داستان های خود سوق دهید؟
به آن ها بگویید که در حال سوق داده شدن در چه جهتی هستند و آن ها نیز به آن واکنش نشان خواهند داد.
آیا اگر نگاه سختگیرانه به جزییات داستان فاخر ارباب حلقهها در توصیف خطرات دشمنی به نام موردور وجود نداشت، هرگز میتوانستیم با اعمال قهرمانانهی شخصیتهای داستان احساس همزاد پنداری کنیم؟
تصویرسازی یعنی رنگ آمیزی تصویری که از هر داستان وجود دارد. می توانستیم به راحتی بگوییم که فرودو و سَم در ارباب حلقه ها با عنکبوتی عظیم الجثه مبارزه می کنند اما سازندگان این فیلم یک قسمت از این فیلم را به صورت تمام و کمال صرف این موضوع می کنند و به خواننده کمک می کنند تا بتواند به تصویرسازی خوی وحشیِ دشمن و شجاعت قهرمانان داستان (علی رغم تمام نقاط ضعف و تردید ها و ترس و ناامیدی شان) دست بزند.
جای دادن "واقعیت" در فضایی فانتزی اغلب به برقراری ارتباطی بهتر با خواننده کمک میکند.
من از احساسی که آدم در زمان رویارویی با عنکبوتی عظیم الجثه دارد چیزی نمیدونم اما این را میدونم که ترس چه حسی است و این را هم میدونم که چقدر سخت است ثابت قدم ماندن، با وجود تردیدی که آدم نسبت به تواناییهای خودشون دارند.
این عناصر بیش از حد واقعی در داستانی فانتزی هستند که حس برقراری ارتباط را بیش از پیش میکنند.
نکته شگفت انگیز در خصوص روایت داستان در شبکه های اجتماعی این است که میتوانید از چندین رسانه همچون عکس و فیلم در جهت تکمیل حرفهای خود استفاده کنید. به جای اینکه از مخاطبین خود بخواهید چیزی را تصور کنند، میتوانید آن چیز را خودتان با تصاویر به آنان نشان دهید.
جِی. دی. اسکرام از سخنرانان و مدرسان رفتار سازمانی در مدرسه تجارت استنفورد است؛ مدرسه ای که او در آن به تدریس ارتباط موثر می پردازد.
او در مقاله خود هفت توصیه پیرامون یک داستان لذت بخش را ذکر میکند که یکی از آنها به شرح زیر است:
"مقدمه چینی نکنید، به قلب ماجرا بزنید. بهترین داستان سرایان کسانی هستند که ما را مستقیماً به قلب داستان میبرند. آن ها توجه ما را جلب میکنند و ضرب آهنگی منحصر به فرد برای تجربه مخاطب رقم میزنند. هرگز داستان خود را با جمله "میخواهم برای شما داستانی درباره آنچه که آموختهام بگویم." شروع نکنید. در عوض ما را به قلب ماجرا ببرید و در انتها درسی که از آن گرفته اید را به اشتراک بگذارید."
از آنجایی که افراد در شبکه ها اجتماعی آستانه توجه کوتاهی دارند، داستانهای شما بایستی فورا توجه آنها را جلب کنند. در غیر این صورت افراد سرسری از پست شما عبور خواهند کرد و آن را نادیده خواهند گرفت.
مقاله ای از کتی کلاتز گِست وجود دارد که به 7 راه برای شگفت انگیز کردن داستان سرایی برای بیزنس اشاره می کند. مطلب زیر یکی از این 7 مورد است:
"یک برند داستان سراییِ قوی و احساسی بایn از زاویه دید یک شخص روایت شود؛ شخصی همچون یک مشتری خاص، کارمندی مشتاق و یا شریکی فداکار. هر داستان فوق العاده برای هر تجارتی باید در قالب شخصیِ انسان روایت شود. داستان خود را از زاویه دید آدم های واقعی روایت کنید و تفاوت چشمگیر آن را در جریان داستان سرایی های خود ببینید."
این مسئله نیز اهمیت دارد که داستان های ما نباید صرفا کمپانی ما را به عنوان شخصیت اول و قهرمان داستان نشان دهد. قهرمان داستان های ما باید مشتریان و جامعه باشند. بهترین نمونه، داستان های روایت شده از سوی شرکت Airbnb است که اغلب از زاویه دید میزبانان و میهمانان خود داستان سرایی می کند.
راه مورد علاقه شما برای روایت داستان چیست؟
درباره خودم
من احسان اللهوردی، فعال در حوزه تبلیغات و مارکتینگ هستم. علاقمندم نظرات شما درباره بلاگهایم را بدونم. از توجه شما ممنونم.