* تو مگو ما را بدان شه یار نیست با کریمان کارها دشوار نیست *
این بیت را كه بی شک یکی از شاه بیتهای مثنوی است، پاسخ مولانا یا به عبارتی دیگر پاسخ عرفا به متكلمانی دانستهاند كه منكر امكان عشق انسان به خداوند شدهاند. مولانا در این جا در جواب به كسانی كه معتقدند بین بندهی ضعیف و خدای عالیمرتبه هیچگونه سنخیت و مشابهتی وجود ندارد تا بنده بتواند عاشق خداوند شود، و به عبارتی دیگر در پاسخ به آنهایی كه این امر را بعید و ناممكن میدانند و میگویند انسان خاكی كجا و پروردگار عالمیان كجا؟ ( این التراب و رب الارب ) میگوید درست است كه این امر دور از ذهن به نظر میآید اما چون خداوند كریم است و همواره میبخشد و لطف میكند و این كریم بودن ذاتی اوست، پس كار را بر بندگان آسان كردهاست و نباید از پذیرش او ناامید بود، یعنی آن چه ما را امیدوار میكند شایستگی ما نیست، بلكه كریم بودن اوست. مولانا و دیگر عرفا بسیار بر این مطلب تكیه كردهاند به طوری كه شاید بی اغراق بتوان گفت آنها اصل را در خلقت انسان و هستی همان كرم الهی میدانند و بس.