امروز تست کرونا دادم. پرستار آن بیلبیلک گوش پاککن مانند را از بینی تا مغزم فرو کرد داخل و چند دور چرخاند طوری که اشک از چشمانم جاری شد. با این حال در راه برگشت نیشم تا بناگوش باز بود و برای دوستانم در گروه تلگرام نوشتم: «احساس کردم چشم سمت راستم داره از حدقه میزنه بیرون. تجربه جالبی بود!»
دو روز قبلش از دانیال پرسیده بودم که چطور تست کرونا میگیرند. برایم توضیح داده بود این اینطوری است و احتمالا سر آن نمونهای که از بینی میگیرند اذیت میشوی. به خاطر همین بود که من نه از خیس عرق بودن لباسم، نه از موهای ژولیده و نه از فشاری که سر آزمایش بهم آمده بود خجالتزده نشدم. عوضش خوشحال بودم که تجربهای دارم که میتوانم با دیگران به اشتراک بگذارم و بگویم: «تا مغز فرو کرد.» تجربهای مشترک که دیگران هم درکش میکنند.
در راه برگشت داشتم به همین مسئله فکر میکردم. این که با هم شکست خوردن چقدر بهتر از تنها شکست خوردن است. راهی که میآمدم راه هنرستان تا خانه بود. یادم آمد که یک روز دو نفری از مدرسه فرار کردیم و به جای مدرسه راه افتادیم در شهر تا عکاسی کنیم. از همین مسیر رد شدیم. ظهر تصمیم گرفتیم برویم مدرسههای قبلیمان. رفتیم اما هر دو مان را بیرون کردند. تلخ بود اما خاطره شد. وقتی با هم شکست میخوریم بار روانی شکست خوردن تقسیم میشود. وقتی با هم موفق میشویم هم خوشحالیمان چند برابر.
شکستهای این طوری را میشود دربارهشان حرف زد. خیلی اوقات میشود بهشان خندید. باعث و بانی کلی اینساید جوک (inside joke) میشوند که هر موقع بحثش میشود همه میخندند. نه مثل آن مردودی مفتضحانه آزمون شهری گواهینامه جلوی ۵۰ نفر آدم، که نه تنها هیچوقت حاضر به صحبت کردن در موردش نشدم، بلکه چند هفته طول کشید تا از چنین فاجعهای ریکاوری روحی کنم.
فکرش را که میکنم، وقتی دور هم جمع میشویم خیلی پیش میآید که از تجربیات گذشته صحبت کنیم. معمولاً هم همین شکستها و اتفاقات عجیب هستند که بارها در موردشان صحبت میکنیم و هر بار بهشان میخندیم. از آن شبی که قرار بود صبحش برویم تهرانگردی اما تا صبح Call of Duty زدیم و یک ظهر بیدار شدیم تا سفر هرمز و میزبانمان «آقا مهدی» که تلفناش را جواب نمیداد. صندلی شکستن، محاسبات عباسی و گه اسفلسافلین.
همین اتفاقات و خاطرات شکست هستند که در خاطره همه ما مانده اند. وگرنه من که یادم نمیآید دستهجمعی موفقیت عظیمی داشته باشیم. آدم معمولی هستیم و معمولاً هم گند بالا میآوریم. زندگی همین شکستهاست.