احسان ابراهیمی زاده
احسان ابراهیمی زاده
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

دست نوشته۲: تلاش نکن

راستش را بخواهید و البته "اگر" راستش را بخواهید؛ وقتی زندگینامه بتهوون را شنیدم(پادکستی را حین آشپزی پخش کردم که سمباده وقتِ گرانبهای زیستن را به چوب بطالت نکشیده باشم). به این فکر میکردم که اصلا وقتی انقدر لجن و غیرقابل معاشرت باشی و سر آخر کار قابل توجهی داشته باشی، چه فرقی میکند؟ تو که آخرش رخ از تیره تراب میپوشانی و نفست بالا نمی‌آید، دور از جان سقط میشوی. ملت هم حتی موهای جسدت را هم میبرند و میخرند. کاری ندارم که چقدر کریپی و ناجور است این عمل سفیهانه، اما میخرند.

تو انسان کثافتی بودی و اکثرا کسانت را از خود میراندی، تو مغرور و از خود راضی و مطلقا مودی/بای‌پولار/عوضی بودی. باصطلاح تف هم کف دست جماعت لمپنِ بی‌ارزش اطرافت نمی‌انداختی، چه بسا که بورژوازی سگ بارگاهت بوده و البته همزمان پولت را میداده که خرج خیکت کنی. باز هم محل سگ نمیذاشتی و هر گهی میخواستی میخوردی.

این چه جهدیست که آدم برای "نایس" بودن میکند؟ نمیگویم همه به اسطوره "بتهوون" بودن/شدن خواهند رسید که احمقانه تر از این قال نیست، باری وقتی دویست و اندی سال دیگر میگویند استاد لودویک فان بتهوون چقدر مدبرانه از جهتی با رفتار و قالش بر سر در بورژوازی میرید ولی در همان حال با فراست و ذکاوت، پول و مخارج را هم به جیب میزد، وقتی با عشوه از ناامید شدن لودویک از ناپلئون حرف میزنند و نمیگویند تو که شعورش را نداری فلان فلان شده، شکر میخوری به این آن اثر تقدیم میکنی که بعدا پشیمان شوی، دیگر چه فرقی میکند که نایس باشی یا هرچه دیگر؟

بنظرم آمد لودویک خودش را پذیرفته بوده و میدانسته کلا در جهان برای کسی نریده‌اند، چیل و low key میرفته پی زندگی خودش، رنجی هم اگر بوده، بوده. با اعتماد به نفس کار خودش را میساخته، حالا اینور از انقلاب فرانسه حمایت میکرده و آزادی، همزمان از طبقه‌ای ک آزادی برایش معنایی جز آزادی در معاملاتش ندارد هم شیتیل میگرفته یا هر چه. نوش جانش من هم گوش میدهم لذت میبرم بیش از حد هم میبرم.

"اسطوره" شدن زندگیِ سگی هنرمند از کجا باب شده؟ اگر باب شده ک من و دیگری بیشتر انگشت در چشم خودمان کنیم که مثلا برسیم به چیزی، که هیچ ولی اگر بناست احساس کنیم هر کثافتی هم ک باشی باز میتوانی "بتهوون" خودت باشی که حقیقتا زیباست. برویم آت و آشغال و غیر قابل معاشرت باشیم و البته آثارِ مقبول تولید کنیم که هیت بشود. تقدم و تاخر لجن بودن/هنرمندِ قابل بودن را نمیدانم ولی حدس میزنم با توجه به متون موجود احتمالا حق با بازار است.

بتهوونآزادیادبیاتخودیاریخودت باش
در انتظار گودو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید