من و خانم راننده و روز بارونی
دیروز هوا بارونی بود، هوایی که تو این زمستون اتفاق افتادنش مثل یک رویا است. بماند که در کنار همه ی خوشگلی های یه غروب بارونی، حاشیه های تهران تو بارون خیلی جذاب نیست. ترافیک وحشتناک، شلوغی خیابونا، راننده هایی که یهو لباس گرگ به تن می کنن و بخاطر بارون می خوان لختت کنن و قیمت خون ازتون کرایه بگیرن! تو همین فکر و احوال بغل خیابون منتظر تاکسی بودم که یهو یه پراید با یه خ...