همونطورکه در یادداشت قبلی گفتیم برند کارفرما، مثل آهنربای جذب استعداد عمل می کنه و طبق تحقیقات Glass Door، شرکتهایی که روی برندکارفرمایی سازمانشون کار می کنن، اصطلاحا تبدیل به First choice employer میشن. یعنی انتخاب اول کارجویان.
جالبه که وقتی توی شرایط احراز شغل "مدیر برند کارفرمایی"، توی صفحه فرصتهای شغلی کمپانی های بین المللی مطرح مثل یونیلور، جانسون اند جانسون و... سرچ می کنیم، میبینیم چنین مهارتهایی هم اومده : آشنا با استراتژی، مهارت های بازاریابی و برندینگ، دانش ارتباطات، روابط عمومی و ...! در حالی که تمام این مهارت ها برای شغلی هست که در دپارتمان HR ایجاد شده !
همچنین GlassDoor اشاره کرده که گرچه این شغل در دپارتمان منابع انسانی ایجاد میشه اما از طریق تعامل حداقل سه گروه مختلف قابل انجام میشه:
الف) مدیران سطح بالا یا C-level
ب) مدیر برندینگ و یا روابط عمومی
ج) مدیر سرمایه های انسانی
که البته درصد سهم مدیر سرمایه های انسانی حدود 69 درصد و از بقیه بالاتره.
وقتی میگن امروزه مدیریت و کسب و کار، یک دانش میان رشته هست و یا میگن منابع انسانی، بعنوان شریک راهبردی کسب و کار، اینجاست که معناش روشن تر میشه !
بنابراین :
برند کارفرما درواقع منش و فرهنگ سازمانی حاکم بر آن است. هویت یک شرکت، که توسط تمام ذینفعان، شکل میگیره:
(به قلم دکتر امیرحسین صبور طینت و علیرضا جعفری تفرشی)