ویرگول
ورودثبت نام
فاطمه داداشی
فاطمه داداشی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

همه چیز را نمی شود فریاد کرد

??ماشین جلویی خیلی آهسته پیش می‌رفت و با اینکه من مدام بوق می‌زدم، به من راه نمی‌داد...!!*

داشتم خونسردیم را از دست می‌دادم که ناگهان چشمم به‌‌ نوشته کوچکی روی شیشه‌ عقب ماشین افتاد:

  *"راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید..!"* مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد...!!

بلافاصله آرام گرفتم و با چند دقیقه تأخیر به خانه رسیدم. با خودم زمزمه کردم:

آیا اگر آن نوشته پشت شیشه نبود،من صبوری به خرج می‌دادم؟

راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟

اگر مردم، نوشته‌هایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟

نوشته‌هایی همچون:

  • "کارم را از دست داده‌ام"
  • "در حال مبارزه با سرطان هستم"
  • "در مراحل طلاق، گیر افتاده‌ام"
  • "عزیزی را از دست داده‌ام"
  • "احساس بی ارزشی و حقارت می‌کنم"
  • "در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم"
  • “بعد از سال‌ها درس خواندن، هنوز بیکارم”
  • “مریضی در خانه دارم”
  •   و صدها نوشته دیگر

کاش روی پیشونی آدمهایی که دارند زیر بار غصه‌هاشون له میشن یه چیزی نوشته بود تا بقیه کمی مراعاتشون رو می‌کردن.مثلا نوشته بود:

این آدم شکستنی‌ست... این روزها همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آنها چیزی نمی دانیم!

پس؛ بیائیم نوشته‌های نامرئی همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم ..!
*چون همه چیز را نمی‌شود فریاد زد ... !*
فریادکوچینگ زندگیرانندگیهمدلیخودشناسی
مربی و مدرس مهارت های فن بیان و سخنرانی، هوش کلامی | نویسنده چهار جلد کتاب در حوزه روانشناسی|مشاور و کوچ رشد فردی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید