معمار ال است و بل است...معماران از همه باحال تر هستند ... همه عاشق این اند که یک دوست معمار داشته باشند ...
این جملاتو در سال آخر کارشناسی تو یه نمایشگاه معماری دیدم و حالا بعد از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد با نهایت خودشیفتگی باید بگم، همه این ها درسته، شما تو زندگیتون به یه معمار نیاز دارین، مرحوم زاها حدید واقعا چه زیبا گفته که اگه زندگی آسون میخواین معمار نشین، خب این خیلی سخته که شما هم همیشه در حال انجام پروژه باشین، و هم همیشه جذابیتتون و حفظ کنین...
ببینین بیاین قبول کنین، معمارا واقعا باحالن، دیگه چی میخواین از یه دوست؟ هم هنرمند باشه، هم مهندس باشه، هم خیلی بیزی(!) باشه، هم پایه هرگونه تفریح باشه، هم دوربین داشته باشه (این یکی کلی می ارزه، نمیدونین یه دوست معمار چه عکس هایی ازتون میگیره - با احترام به صنف عکاسان)، تازه همیشه هم وقتی تو سطح شهر راه میره قطعا دلیلی برای نقد محیط شهری داره، پس حوصله تون سر نمیره (حالا انگار بدن دست خودش چه گلی میزنه به سر شهر، ولی خب باید تز بده)
میدونین یه دوست معمار چقدر لواز التحریر هیجان انگیز داره؟ ماژیک مداد رنگی انواع مدادها، همیشه ولی یه F دستشه با اون همه کار میکنه، اگه دوست معمار داشته باشین همه گوشه کنار های دفتر، کتاب، مانتو، کفش و هر چیز که قابلیت ماندن اثر جوهر رو داشته باشه، پر میشه از پرسپکتیو های دو نقطه ای که همشون هم دید ناظرن و دوتا درخت ناقص اون گوشه اش داره و خوب که نگاه کنی کلا دوتا مکعب مستطیله ولی انقدر هاشور بلده که شما فکر میکنین WOW این کی بود...
حرفامو باور نمیکنین؟ میتونین با داستان های آتلیه معماری خط سفید همراه بشین، تا بهتون ثابت بشه که هیچ جمعی باحال تر از یه اکیپ معمار نیست...
داستان ها در راهن ...