کتابی که برنده شدن را بلد است
این تیتر چالش کتابخوانی تیرماه طاقچه در سال 1402 بود(شاید از نظر خودم که قبل از اینستا و توییتر داشتن، طاقچه گردی میکردم توضیح واضحات باشد اما برای احتیاط و برای شاید آن چند درصدی که تابحال اسم طاقچه را نشنیده اند میگویم طاقچه یک اپلیکیشن کتابخوانی حرفه ای است که کتاب های زیادی را معمولا با فرمتepub و گاهی هم pdfو به طور قانونی و همراه با مجوز منتشر میکند و اگر تا امروز با آن آشنا نبوده ای اکنون فرصت خوبی است تا هم در این گرما در خیابان انقلاب برای کتاب مورد نظرت نگردی و هم کمک شاید کوچکی به ماندن درختان کرده باشی و اگر طاقچه را نمیشناسی لابد با چالش کتابخوانی آن هم آشنا نیستی،برای همین این را هم خلاصه میگویم که در این چالش که چندسالی است برگزار میشود طاقچه با همکاری ویرگول هرماه یک موضوع را برای خواندن پیشنهاد میدهد و بعد از خواندن کتابی با آن موضوع باید یادداشتی درباره ی آن بنویسی و بعد هم منتظر جوایز این چالش بمانی)
می شد برای انتخاب کتابی متناسب با این موضوع سراغ جوایز ادبی جهانی مثل نوبل یا پولیتزر رفت یا حتی شاید بهتر بود سراغ بهترین کتاب های گودریدز در سال های مختلف رفت و شاید به کتاب شاهکاری مثل کتابخوانه نیمه شب روبه رو شد اما نمیدانم چرا در برندگان جایزه گلشیری شروع به گشتن کردم.جایزه ای که ویکی پدیا ان را از معتبرترین جوایز ادبی ایران می داند همچنین آن را از جوایز ادبی مستقل معرفی می کند. جایزه ادبی که سیزده دوره به رمان ها و داستان های کوتاهی که از یک نویسنده واحد باشد تعلق گرفته و در این بین کتاب مرگ بازی هم در سال نهم برنده این جایزه شده و عنوان بهترین مجموعه ی داستان را از آن خود کرده. اما با تمام این حرف ها بعید میدانم بار دیگر به صرف برنده ی جایزه گلشیری بودن کتابی را شروع کنم.
مرگ بازی 9 داستان کوتاه درباره ی مرگ با لحن ها و نوع نوشته های کاملا متفاوت است، داستان هایی اکثرا ذهنی از حال روز کسانی که با مرگ عزیزانشان دست و پنجه نرم میکنند، داستان های کوتاهی که مانند خیلی از داستان های کوتاه دیگر گاهی احساس میکنی شروع و پایان درستی نداشته اند و اما گاهی دیگر نوع نوشته جوری جذبت میکند که حتی به خود می قبولانی که خواندن چند صفحه داستان، حتی اگر متوجه نتیجه و منظورش هم به طور کامل نشوی تجربه ی چندان بدی نیست، همچنین داستان هایی که به خاطر موضوعش شاید گاهی قطره اشکی را مهمان کند
به طور کلی اگر توقعت از برنده جایزه ادبی گلشیری، یک شاهکار نباشد و باز اگر داستان کوتاه خواندن را دوست داشته باشی به احتمال زیاد از این کتاب هم خوشت می آید و به طور ویژه اگر خودت دنبال نوشتنی این کتاب میتواند تو را با لحن ها و شیوه های مختلف داستان نویسی آشنا تر کند و با خواندن متوجه شوی کدام را بیشتر میپسندی و میخواهی روی کدام بیشتر تمرکز کنی، پس انتخابی عالی برای توست
اما اگر ترجیح می دهی به جای خواندن داستان های جدا از هم و گاها مبهم با فضایی حدودا تاریک، داستانی روشن و شفاف بخوانی که ابتدا و انتهای آن ها کاملا مشخص است، صادقانه بگویم این کتاب مناسبت نیست و باید انتخاب دیگری داشته باشی
به هر حال امیدوارم از خواندن این چند خط پشیمان نشده باشی، اگر میخواهی میتونی از این لینک به کتاب مرگ بازی در طاقچه برسی: