"بهترین راه برای فهمیدن اینکه آیا میتوانید به کسی اعتماد کنید، این است که به او اعتماد کنید" - ارنست همینگوی
آیا تا به حال تعجب کردهاید از اینکه چرا اعتماد به این اندازه ضعیف است و بعد از یک بار شکست خوردن، به ندرت ممکن است دوباره بازسازی شود؟ دقیقاً به چه معناست که به کسی اعتماد کنید؟ آیا به یک اندازه یکسان به خودتان و دیگران اعتماد دارید؟
اعتماد در مفاهیم بسیاری از ما، مانند قابلیت اعتماد، صداقت، اصالت، وقتشناسی و تعامل، نقش مهمی دارد. به تعریف پسشکیان(Peseschkian) (2012)، اعتماد به این معناست: "توانایی قرار دادن خود در دست دیگری و احساس امنیت با او".
اعتماد در ابتدا از زمینه تواناییهای اولیه و توانایی عشق به وجود میآید و شخص کاملی را و در برخی موارد حتی کل محیط را در یک رابطه اعتمادی فرا میگیرد. از طرفی، اعتماد از طریق تجارب خاصی که با تواناییهای واقعی پیدا کردهایم، تنظیم میشود.
اعتماد با سبک اتصال ما و مدلهای کاریمان مرتبط است. برای برخی افراد، اعتماد به خودشان راحتتر است و اعتماد به دیگران بسیار چالشی است، در حالی که برای دیگران این وضعیت معکوس است. این بستگی به این دارد که مدل خود یا مدل دیگران برای آنها مثبت باشد.
اما چطور میتوانیم بفهمیم آیا میتوانیم به کسی اعتماد کنیم یا نه؟
دکتر برنه براون (Brene Brown) پروفسور و دانشمند علوم اجتماعی در راستای تعریف اعتماد تحقیقاتی را انجام داده است. همینطور او یک سخنرانی در سال 2015 در سالن رویس دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس داشته است.
او در این سخنرانی، بیان میکند که منشا این تحقیقات و نتایج ، یک اتفاقی بوده است که برای دختر کلاس سومیاش در مدرسه با دوستانی که به آنها اعتماد داشته، پیش آمده است. و دخترش بعد از آن اتفاق تصمیم گرفته دیگر به کسی "اعتماد" نکند!
برنه براون در این داستان اعتماد را به یک شیشه تیله یا همان ماربل جر (marble jar) تشبیه میکند . اعتماد در لحظات بسیار کوچکی ایجاد میشود و هر زمان فردی در این لحظات کوچک همراه ما باشد، ما یک تیله (ماربل) در شیشه تیلههایمان برای آن فرد اضافه میکنیم... پر شدن این شیشه با تیلههای اعتماد که در لحظات بسیار کوچکی اتفاق افتاده است، نیاز به گذشت زمان زیادی دارد، ولی شکسته شدن آن میتواند تنها با یک ضربه در یک لحظه خاص رخ دهد!
برنه بروان و دانشجویانش برای تحقیقات در زمینه اعتماد شروع کردند به بررسی نمونه هایی "از زمانی که مردم در مورد اعتماد صحبت می کردند"، چیزهایی مانند:
"آره، من واقعا به رئیسم اعتماد دارم." او حتی از من پرسید شیمیدرمانی مادرم چطور پیش میرود.» "
"من به همسایهام اعتماد دارم، زیرا اگر اتفاقی برای فرزندم میافتد، مهم نیست که او چه میکند، او میآید و به من کمک میکند تا آن را بفهمم."
میدانید،در این تحقیقات یکی از اصولیترین چیزهای مرتبط با اعتماد و جزئیات کوچک آن چه بود؟! افرادی که در مراسم تشییع جنازه عزیزانِ دوستانشان شرکت میکنند.
"آره من به همکارم و آن دوستم اعتماد دارم، آنها در مراسم تشییع خواهرم شرکت کرده بودند."
یک لحظه مهم دیگر برای افراد اینجا است:
"من به او اعتماد دارم چون وقتی به کمک دیگران نیاز دارد، درخواست میکند."
چند نفر از شما در کمک کردن بهتر از درخواست کمک هستید؟ دقت کنید که طبق تحقیقات، کمک خواستن یکی از آن لحظات مهم برای ایجاد اعتماد است.
ما باید واقعاً داستانها و چیزهای سختمان را با افرادی که شیشه تیلههایشان پیش ما پُر است، به اشتراک بگذاریم، افرادی که به مرور زمان کارهای کوچکی را انجام دادهاند، افرادی که به ما کمک کرده باور کنیم که آنها ارزش شنیدن داستان ما را دارند.
اما سوال اصلی این است که: آن تیله ها چیست؟ اعتماد چیست؟ وقتی از اعتماد صحبت می کنیم از چه چیزی صحبت می کنیم؟ اعتماد کلمه بزرگی است، درست است؟ برای شنیدن "من به شما اعتماد دارم" یا "من به شما اعتماد ندارم". حتی نمیدانیم معنی آن چیست. بنابراین، میخواهیم بدانیم، آناتومی اعتماد چیست؟ معنی آن چیست؟
دکتر برنه براون معتقد است که اعتماد از هفت جزء مهم و یکسان تشکیل شده است. این اجزاء شامل مرزها، قابلیت اعتماد، مسئولیتپذیری، گنجینه، صداقت، عدم قضاوت و سخاوت هستند. این اجزاء را میتوان به راحتی به خاطر آورد، زیرا از اول این حروف کلمه BRAVING ایجاد شده است.
مرزها نه تنها برای ایجاد اعتماد، بلکه برای سلامت روانی ما نیز بسیار مهم هستند. آنها میتوانند مجموعهای از قوانین، راهنماها و محدودیتها باشند که برای تفکیک بین موارد راحت و غیرقابل تحمل درون روابط، ایجاد میکنیم. به طور کلی، انواع مختلفی از مرزها وجود دارند، از جمله مرزهای فیزیکی، عاطفی و جنسی. مهم است که بدانیم هر یک از ما دیدگاه متفاوتی از نحوه شکلگیری آنها داریم، زیرا واقعاً بخشی از آنچه یک فرد را از دیگری متمایز میکند، هستند. برخی از ما آنها را به عنوان محدودیتهای سخت در نظر میگیریم، در حالی که برای دیگران انعطافپذیر هستند. هر نقصانی در مرزها به خودیخود تأثیری مخرب بر اعتماد دارد، به همان اندازهای که عدم احترام نسبت به آنها تأثیرگذار است.
قابلیت اطمینان یک عنصر کلیدی در تمامی روابط است. این قابلیت مرتبط است با با توانایی ایجاد یک فضا، که در آن فرد احساس امنیت میکند و بدون نگرانی از پیامدهای ناگوار در آینده، اطلاعات خود را به اشتراک میگذارد. معمولاً فردی قابل اعتماد است که به چیزی که گفته است، طبق چارچوب زمانی تعیین شده عمل کند. برای اینکه فردی قابل اعتماد باشد، باید نقاط قوت و محدودیتهای خود را بشناسد تا به تناسب آنها عمل کند.
مسئولیتپذیری یک عنصر اساسی دیگر برای ایجاد اعتماد محسوب میشود. آیا میتوانید به اعمال خود پاسخ دهید و مشکلات را به عهده بگیرید؟ آیا وقتی که اشتباه میکنید، عذرخواهی میکنید؟ آیا داستان خود را به خود اختصاص میدهید یا نوشتن آن را به دیگران واگذار کردهاید؟ شاید کسی را انتخاب کردهاید که بعدها بتواند به عنوان مسئولی برای آنچه که اشتباه پیش آمده، در نظر گرفته شود.
صندوق گنجینه به معنای واقعی مکانی است که افراد اشیاء ارزشمند خود را در آن نگهداری میکنند. از دیدگاه روانشناختی، این یک تشبیه به توانایی نگهداری اسرار افراد دیگر به محفوظی است. این به این معناست که تنها آنچه متعلق به شماست را به اشتراک بگذارید! زیرا اگر کسی به سادگی اسرار فرد دیگری را فاش کند، چه ضمانتی دارم که با اسرار من همین کار را نخواهد کرد؟
وقتی شما با صداقت نظرات خود را بیان میکنید و اقداماتتان با کلماتتان همخوانی دارد، صداقت به نمایش در میآید. آیا بر اساس ارزشهای خود عمل میکنید؟ آیا صادق هستید؟ برنه براون به اهمیت صداقت در ایجاد اعتماد تاکید میکند، زیرا این مهم است که انتخابها و اقدامات فرد از فهم و تمایز او در میان درست و غلط نشات بگیرد. در نهایت، این تصادفی نیست که صداقت یک توانایی واقعی است که در تضاد کلیدی در رواندرمانی مثبت نقش مهمی ایفا میکند. به نظر پسشکیان، راستیگویی به این صورت تعریف میشود: "توانایی بیان آزادانه دیدگاههای خود، به اشتراک گذاری نیازها یا علایق خود و ارائه اطلاعات. راستگویی به عنوان راستی و صداقت محسوب میشود. در رابطه بین همسرها، راستیگویی به عنوان امانتداری محسوب میشود؛ در ارتباطات اجتماعی، به عنوان صداقت و راستی."
عدم قضاوت، توانایی ایجاد فضای امن را نمایش میدهد که در آن فرد میتواند نیازهای خود را بیان کند، احساسات و افکار خود را به اشتراک بگذارد، بدون تهدید به قضاوت یا برچسب زدن. عدم قضاوت به صورت همبستگی عمل میکند، زیرا به هر دو طرف اشاره دارد.
سخاوت به معنای عکس تنگ نظری و صرفهجویی است و به این معناست که بهترین حالت راجع به دیگران را فرض کنیم. برنه براون پیشنهاد میدهد که همه ما نسبت به تفسیرها و تصورات ممکن از اعمال، افکار و نیات دیگران بیشتر سخاوتمند باشیم.
اگر با مشکل اعتماد به خودتان روبهرو هستید، میتوانید از 7 پرسش زیر به عنوان یک راهنمایی استفاده کنید. این پرسشها همچنین میتوانند آگاهی خودتان را افزایش داده و به شما کمک کنند که بفهمید کدام عوامل را میخواهید تقویت کنید.
B - آیا به مرزهایتان احترام گذاشتهاید؟ آیا به آنها پایبند بودهاید؟ آیا به وضوح بیان کردهاید که چه چیزهایی برایتان راحت است و چه چیزهایی را تحمل نمیکنید؟
R - آیا قابلیت اعتماد به خود را داشتهاید؟ آیا دقیقاً همان کارها را انجام دادهاید که قول دادهاید؟
A - آیا پاسخگو بودهاید؟ آیا مسئولیت اعمال خود را به عهده گرفتهاید؟
V - آیا به اصول گنجینه احترام گذاشتهاید؟ آیا مطابق اصول و به میزان مناسبی اطلاعات از دیگران را به اشتراک گذاشتهاید؟
I - آیا اعمالتان از صداقت نشأت گرفته است؟ آیا با باورهایتان سازگار بودهاند؟
N - آیا برای آنچه که نیاز داشتید یا میخواستید درخواست کردید؟ وقتی کمک خواستید، آیا ذهنتان باز و بدون قضاوت بوده است؟
G - آیا با خودتان سخاوتمند و مهربان بودهاید؟
اعتماد کردن به دیگری میتواند وظیفه بسیار چالشبرانگیزی باشد، به ویژه اگر شخص قبلاً تلخی خیانت را تجربه کرده باشد. امیدوارم این مقاله شما را ترغیب کند تا از شجاعتتان استفاده کنید و راهنماهای فوق به شما کمک کند تا نقضهای اعتماد را تشخیص داده و رفع کنید. این اقدام نه تنها رابطه شما با خودتان را تقویت خواهد کرد، بلکه رابطه شما با دیگران را نیز بهبود میبخشد.
در همان سخنرانی برنه براون یک تعریف مختصری از اعتماد بیان میکند که بنظر من متفاوت با باقی تعاریف از این واژه هست :
اعتماد یعنی انتخاب کنیم که در مورد چیزهایی که برای ما مهم است، "آسیب پذیر" باشیم.
اگر دوست داشتید میتوانید از لینک زیر، ویدیو اصل سخنرانی دکتر برنه براون در مورد آناتومی اعتماد رو ببینید.
https://brenebrown.com/videos/anatomy-trust-video/
References
Brown, B. (2017). Rising strong: How the ability to reset transforms the way we live, love, parent, and lead. Random House Trade Paperbacks.
Peseschkian, N. (2012). Positive psychotherapy: Theory and practice of a new method. Springer Science & Business Media.