بعد چند روز اومدم بنویسم?
دلم تنگ شده بوداااا
رفتم سراغ یه کتابی که تعریفشو زیاد شنیده بودم، گفتم حیفه منی که اینهمه کتاب خوندم اینو از دست بدم:)
طبق روال همیشه...بریم یه قسمتاییشو بخونیم باهم
اگه محیط اطرافمون رو تحت کنترل نداشته باشیم این محیطه که ما رو کنترل و به آدمی تبدیل میکنه که واسه خودمونم غریبه اس.
اینو نمیشه انکار کرد که محیط پیرامون شما ، یه عامل خیلی مهم توی موفقیت یا شکستتون به حساب میاد. به وجود آوردن یه رفتار جدید، مثلا هر روز ورزش کردن، یا از بین بردن یه عادت قدیمی، مثلا زود از کوره در نرفتن توی محیط کاری؛ خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنین به محیط پیرامونتون بستگی داره.
محیط اطراف شما پر از محرکهاییه که اراده شما رو به تسخیر درمیارن و رفتارهاتون رو به طور نامحسوسی شکل میدن.
فرض کنین شما تصمیم گرفتین از این به بعد غذای سالم بخورین. اما وقتی از زمین و آسمون خبر بد رو سرتون آوار میشه، مثلا ارزش ملکتون یهویی افت میکنه، این فشار محیطه که شما رو عصبانی و وادار به خوردن پیتزای باقی مونده از شب قبل به جای خوردن سالاد میکنه.
ممکنه تصمیم گرفته باشین که با فرزندتون با صبر و حوصلهتر رفتار کنین. ولی وقتی با صدای وحشتناک بلند تلویزیون، خونه به هم ریخته و یه گوشی مدام در حال ویبره رو به رو میشین، شاید این رفتار خوش و خندون غیرممکن به نظر برسه. خب حالا راه حل چیه؟ اولین قدم واسه تغییر یه رفتار؛ مثلا سالم غذا خوردن، یا خوب رفتار کردن با اطرافیان، اینه که اولا بپذیرین طبیعت تنها عامل کارهاییه که انجام میدین.
شاید این جمله واقعا درست نباشه. ولی موقتا به خاطر من قبولش کنین.
چرا اینو میگم؟ چون این باور یه روش خوب برای شروع تغییره. با این عقیده ذهنی، به این نتیجه میرسین که تنها راه عوض کردن رفتارتون چیزی نیست جز اینکه محرکهای محیطی رو حذف یا پیش بینی کنین و بعد محرک های جدیدی رو جایگزین اونها کنین. بیاین راجع به این فرایند بیشتر صحبت کنیم.
اول کار یه سر به گذشته بزنین؛ آخرین بحثی که داشتین و محرکهایی که پیاز داغ این دعوا رو زیاد میکردن رو به یاد بیارین.
شاید آشکارترین محرکی که یادتون بیاد طرف مقابلتون باشه که با صدای بلند داره به شما میگه کاری رو که قولشو داده بودین انجام بدین. ولی اگه بیشتر دقت کنین، میفهمین که محرکهای دیگه ای هم پیرامونتون بودن که شما رو به بحث و جدل و اون واکنشهای تند هدایت میکردن.
مثلا این محرک میتونه گوش کردن به اخباری که از رادیو پخش میشده یا یه پادکست با موضوع سیاست بوده باشه که باعث عصبانیت شما میشده. یه محرک دیگه مثلا میتونه ترافیکی باشه که تو مسیر محل کار تا خونه تحمل کردین و یا میتونه پیامک ها و ایمیلهایی بوده باشه که چندان برای شما خوشایند نبودن.
همه این هایی که گفتم قابلیت اینو دارن که اوقاتتون رو تلخ و روز خوبتون رو ویران کنن. اما به محض اینکه این محرک ها رو شناختین، باید دو تا کار انجام بدین : اول اینکه محرکهایی رو که میتونین کنترل کنین رو از بین ببرین. مثلا میتونین همه پادکستهای سیاسیای رو که سابسکرایب کردین لغو عضویت کنین. خوشبختانه پادکست ما تو این دسته نیست. یا میتونین استفاده از گوشیتون رو کاهش بدین. در نتیجه وقت بیشتری رو با خانم بچهها میگذرونین و جر و بحث کمتری بینتون پیش میاد.
قدم دوم اینه که وقتی محرکی رو شناختین و اونو از بین بردین یا به نحوی خنثی کردین
سعی کنین از نظر ذهنی واسه محرکهایی که نمیتونین کنترلشون کنین، آماده بشین و اگه میتونین حتی خوبه که اون ها رو پیش بینی کنین. این محرکهای غیر قابل کنترل، میتونن شامل راننده های عزیزی باشن که واسه ماشین روندن آفریده نشدن. اگه الان با خودتون میگین که این کارا چه فایده ای داره براتون یه مثال میزنم.
ببینین، مثلا شما معمولا آب و هوای روزهای آینده رو چک میکنین. چرا این کارو میکنین؟ برای اینکه اگه قرار بود بارون بباره چتر همراتون داشته باشین. به همین شکل اگه از قبل در نظر داشته باشین، که قراره با آدمای مختلف با شرایط و خلق و خوهای متفاوت و محرکهای پیاپی رو به رو بشین، باید بتونین با این محرکها بسازین و از پسشون بربیاین. یه کار مفید دیگه ای که میتونین انجام بدین اینه که هرروز رفتاری که قصد تغییرش دارین رو به خودتون یادآوری کنین. یا میتونین محرکهایی رو که میدونین ممکنه تو طول روز باهاشون مواجه شین رو یه جا یادداشت کنین.
حالا برای اطمینان از اینکه از راه به در نمیشین، خوبه که این کاغذ رو تو جیبتون نگه دارین و هر از چند گاهی بهش سر بزنین. این کاغذ یه کاغذ معمولی نیست؛ یه یادآوره که میتونه خیلی از اوقات شما رو از محرکهای دور و برتون آگاه کنه و نذاره از هدفتون دور بشین. خب تا اینجا که یاد گرفتین چطور محرکهای اطرافتون رو پیش بینی و حذف کنین، وقتشه که محرکهای مفیدی رو جایگزینشون کنین تا احتمال تثبیت رفتارای خوب و از بین بردن بداشون بیشتر بشه.
مثلا میتونین یه لیست از آهنگ های محبوبتون یا به قول خارجیا یه پلی لیست درست کنین و تو راه برگشت به خونه بهش گوش بدین. با این کار، آرامش بیشتری پیدا میکنین و وقتی خونه میرسین میبینین که محبتتون بیشتر گل میکنه و اخلاقتون بهتر میشه:)
میخوای بقیشو بخونی...؟! بزن رو این