طبق گفته ویکیپدیا: «ریشهٔ واژه آیین از زبان ترکی و از واژه اویون Oyun به معنی رقص بوده است. با توجه به اینکه در گذشته تمامی مراسم مربوط به ماوراءالطبیعه با رقص همراه بوده، در حال حاضر این لغت به معنی مراسم نیز کاربرد یافته و به فارسی وارد شده است»
مدتی هست که آیینها برای من اهمیت خاصی پیدا کردن و در تلاش هستم جای پاهاشون رو در زندگی روزمره خودم محکم کنم تا علاوه بر تاثیرات مثبتشون، پیشرفتی هم در پیدا کردن معانی روزمرگی داشته باشم. پیشرفتی که میتونه درک بهتری از زندگیای که هرروز قدم به قدم باید باهاش باشیم رو با روی خوشتری به من منتقل کنه.
یک جایی خونده بودم مهمترین دستاورد آیینها، گذر از یک مرحله به مرحله بعد هستش. این دستاورد شاید در نگاه اول ساده بنظر برسه اما باید کمی در اون عمیقتر شد.
مثال : در قدیم وقتی جنگی تموم میشد، مردم شهر معمولا یک آیین پایان جنگ داشتن که مردم به استقبال سربازها میومدن (حتی خیلی جاها، زنان نیمه عریان میومدن تا سربازها رو به روال زندگی برگردونن)، در بعضی قبایل سر سربازها رو داخل حوضهای آب میکردن تا این اتفاق بیفته و از فضای جنگ و از آرکیتایپ جنگجویی دور بشن. «رابرت بلای» میگه یکی از اتفاقات بدی که افتاد این بود که بعد از جنگ ویتنام، از سربازان امریکایی هیچ استقبالی نشد و ما شاهد عوارض روانیش هستیم. کسانی که جنگ رو تموم نکردن و به مشکلات زیادی خوردن.
حتی توی جامعه خودمون از آزادهها و اسرا با آیینهای مناسب، استقبال خوبی شد اما از سربازهایی که سالم برگشتن استقبال درستی نشد و خیلی از همون آدمها توی فضای جنگی موندگار شدن. و ممکنه حتی آرکیتایپ جنگجوشون همچنان خاموش نشده باشه
آیینها رو جدی بگیریم. آیینها قسمت مهمی از گذار هستن. گذاری از یک مرحله به مرحله بعد. حتی در سطح کوچکی مثل گذار از بیداری به خواب که معمولا با مسواک زدن انجام میشه.
مثالهایی از آیینهایی که من سعی در اجراشون دارم:
همونطور که میشه متوجه شد آیینها همیشه در سطح بزرگ اجرا نمیشن و میتونن به صورت شخصی و در سطوح خیلی پایین انجام شده و باعث ایجاد عادات موثر بشن.
و صدالبته اگر روزی یکی از این عادات به درستی انجام نشه میتونه تاثیرات منفی روی کارکرد روزانه داشته باشه اما این کفه ترازو در مقابل تاثیرات مثبت قابل چشمپوشیه و من ترجیح میدم به اجرای اونها عادت کنم.
اگر بخوام نتیجهگیری کنم، آیینها (در سطح زندگی شخصی) بخشی از عادات روزانه ما هستن که در یک مقیاس کلی، سبک زندگی ما رو تشکیل میدن و اهمیتشون برای من پس ازمشاهده نتایج مثبتشون بیش از پیش مشخص شد. هرچند در مرحله اول ممکنه اجراشون کمی انرژیبر باشه.
اگر بخوام نتیجهگیری کنم، آیینها (در سطح زندگی شخصی) بخشی از عادات روزانه ما هستن که در یک مقیاس کلی، سبک زندگی ما رو تشکیل میدن و اهمیتشون برای من پس ازمشاهده نتایج مثبتشون بیش از پیش مشخص شد. هرچند در مرحله اول ممکنه اجراشون کمی انرژیبر باشه.
پینوشت: خواندن این مطلب در وبلاگ شخصی