همانطور که در مقاله پیشین اشاره کردیم، بخش قابلملاحظهاي از اطلاعات بنيادي، بر اطلاعات و آمار اقتصادملي، صنعت و شركت تمركز دارد. رويكرد معمول در تحليل شركت، دربرگيرنده چهار مرحله اساسي است:
تعيين وضعيت كلي اقتصاد كشور.
تعيين وضعيت صنعت.
تعيين وضعيت شركت.
تعيين ارزش سهام شركت.
تجزيه و تحليل اقتصاد
وضعيت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسي ميشود كه مشخصشود آيا شرايطكلي براي بازارسهام مناسب است يا نه؟ آيا تورم موثر است؟ نرخهايبهره درحال افزايش است يا كاهش؟ آيا مصرفكنندگان كالاها را مصرف ميكنند؟ تراز تجاری مطلوب است؟ عرضه پول انبساطی است يا انقباضی؟ اين ها تنها بخشی از سوالاتی است كه تحليلگر بنيادی براي تعيينكردن تأثيرات شرايط اقتصادی بر بازار سهام با آن ها مواجه است.
تجزيه و تحليل صنعت
وضعيت صنعتی كه شركت در آن قرار دارد، تأثير قابلتوجهی بر نحوه فعاليت شركت دارد. اگر وضعيت صنعت مطلوب نباشد، بهترين سهام موجود در اين صنعت نيز نمی تواند بازده مناسبی داشته باشد. بهقولمعروف، سهام ضعيف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعيف است.
تجزيه و تحليل شركت
بعد از تعيين وضعيت اقتصاد و صنعت، خود شركت نيز بايد تجزيه و تحليل شود تا از سلامت مالي آن اطمينان حاصلگردد. اين تحليل، معمولاً از طريق بررسي صورتهای مالی شركت انجامميشود. از روی اين صورتها ميتوان نسبتهای مالی سودمندی را محاسبهنمود. نسبتهای مالی به پنج دسته اصلی تقسيم می شوند:
نسبتهای سودآوری
نسبتهای قيمتی
نسبتهای نقدينگی
نسبتهای اهرمی
نسبتهای كارايی(فعاليت)
هنگام تحليل نسبتهاي مالی شركت، نتايج حاصل از اين تحليل بايد با نتايج ساير شركتهاي موجود در آن صنعت مقايسهشود تا عملكرد شركت، شفافتر و روشنتر گردد.
ارزشيابي قيمت سهام
تحليلگربنيادی، پس از مطالعه و تعيين شرايط اقتصادملی، وضعيت صنعت و درنهايت شركت، بهبررسی اين موضوع می پردازد كه آيا قيمت سهام شركت بهدرستی تعيينشدهاست يا نه؟
برای تعيين قيمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشيابی تهيه و تدوين شده است. عمدهترين اين الگوها عبارتند از:
الگوهاي سود سهام - اين الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمركز دارند.
الگوهاي عوايد - اين الگوها، بر ارزش فعلی عوايد مورد انتظار تمركز دارند.
الگوهاي دارايی ها - اين الگوها، بر ارزش دارايی های شركت تمركز دارند.
فرهاد مقدم سلیمی