چند ماهی میشه که همکاری با چندتا از شتابدهندههای دبی و ابوظبی رو شروع کردم. اینجا یه خلاصه از وضعیت فعلی اکوسیستم استارتاپی امارات براتون مینویسم.
تو ۳ سال اخیر، اکوسیستم دبی تغییرات زیادی کرده؛ مخصوصاً بعد از اعلام برنامه دولت امارات برای تبدیل شدن به هاب استارتاپی منطقه. دولت شروع کرد به حمایت مالی سنگین از استارتاپها و سرمایهگذارها و همچنین سادهسازی فرآیندهای اداری و بروکراسیها.
یکی از طرحهای مهمشون، برنامههایی مثل ایگنایت و National Program for Coders بود که هدفش اینه تا طی ۵ سال، بیش از ۱۰۰۰ استارتاپ و صد هزار برنامهنویس و مهندس نرمافزار رو وارد اکوسیستم کنن. لینک خبر رسمی
البته اجرای این طرحها کمی از برنامه عقبتره، ولی تا حالا بازم خیلی خوب پیش رفته.
نتیجه این اقدامات؟ کلی سرمایهگذاری مشترک با غولهای تکنولوژی مثل مایکروسافت، گوگل، آمازون و... در منطقه شکل گرفته.
در کنار اون، تعداد زیادی شتابدهنده و VC راه افتاده که البته، خیلیهاشون کیفیت بالایی ندارن (که جلوتر توضیح میدم چرا).
تقریباً همه این برنامهها با حمایت مستقیم دولت داره اجرا میشه و صندوقهای زیادی برای اختصاص گرنتهای مختلف به استارتاپها مخصوصا در حوزههایی مثل AI و Deep Tech راه افتاده.
یکی از مشکلات اکوسیستم استارتاپی دبی این بود که خب همونطور که میدونین آدم پولدار اونجا کم نیست، اما اکثرا نه تخصصی در سرمایه گذاری دارن و نه اطلاعات کافی در دنیای تک و استارتاپها. پس بیشتر به عنوان LP با شرکتهای سرمایه گذاری اروپایی، شرق آسیا و آمریکا کار میکنن.
هدف دولت اینه که در بلندمدت، این سرمایه تو خود دبی بچرخه و یه «سیلیکون ولی منطقه» بسازه.
استارتاپ زدن تو دبی خیلی آسونتر شده. ثبت شرکت و کارای اداری، که قبلاً وحشتناک سخت بود، الان دیجیتالی و ساده شده. یه جورایی دارن مدل استونی یا آمریکا رو پیاده میکنن (البته اول راهن).
برای یه استارتاپ نوپا که شاید ۶ ماه دیگه اصلا وجود نداشته باشه، این موضوع خیلی مهمه که درگیر کاغذبازی نشه.
من با دوتا شتابدهنده اونجا کار میکنم. و نمیتوم به همه تعمیم بدم، ولی توی همین دوتا، اکثر استارتاپها یا روی بلاکچین و Web3 کار میکنن یا تو حوزه AI هستن.
دلیلش واضحه: امارات با قوانین مالیاتی فوقالعاده، مخصوصاً برای Web3، تبدیل شده به بهشت این مدل استارتاپها. مالیات برای استارتاپها تقریباً صفره و حتی وقتی بزرگ هم بشن، حداکثر ۹٪ هست.
برای مقایسه هم یه جدول با ChatGPT ساختم بین امارات، استونی و انگلیس:

با این حال، کیفیت اکثر استارتاپهای نوپا خیلی پایینه. چون خیلیها فقط جذب وعدههای گرنت و حمایت شدن، نه اینکه واقعاً یه مشکل واقعی رو حل کنن یا بازار داشته باشن.
ولی همیشه بین هر دوره (cohort) که کار کردم، یکی دوتا استارتاپ خیلی جذاب هم بوده؛ مخصوصاً تو AI و زیرساختها. اینا هم برای سرمایهگذارها خیلی جذابترن.
این تیمهای قوی، بیشتر از دبی به عنوان یه پایگاه استفاده میکنن تا از مزایای محیطش استفاده کنن، ولی تیمشون رو ریموت از نقاط دیگه دنیا اداره کنن. خیلیهاشون هندیان و اخیراً هم تعداد استارتاپهای ایرانی داره بیشتر میشه.
یه نکته جالبه اینه که بین استارتاپهای خوب، هیشکی به خود بازار دبی فکر نمیکنه، چون زیادی کوچیکه، همه به فکر بازار بزرگتر هستن و زیاد خبری از Localize کردن ایدههای جهانی نیست.تمرکزشون اول روی بازار GCC ـه و بعدش جهانی شدن. واسه همینم محصولاتشون سطح بالا و رقابتیان.
با این رشد سریع، یهسری پدیده منفی هم شکل گرفته. دلالها، شتابدهندههای بیکیفیت و سرمایهگذارای ضعیف/قلابی. بعضی شتابدهندهها اصلاً اهمیتی به موفقیت استارتاپ نمیدن، چون بودجهشونو از دولت میگیرن و فقط یه گزارش خوشگل میخوان تحویل بدن.
دلالهایی هم هستن که میخوان گرنتها رو بفروشن و درصد بگیرن — که خیلی وقتا هم کلاهبردار از آب در میان (خیلیا داستانای جالب و ترسناکی برام تعریف کردن).
ولی بدتر از همه، بعضی از این بهاصطلاح "انجل اینوستورها" هستن. آدمای پولداری که صرفاً چون استارتاپها جذابن، وارد میشن اما نه تجربه دارن، نه اطلاعات. هی دخالت بیجا میکنن در کار اون استارتاپ و گند میزنن و یا در بهترین حالت، هیچ آوردهای دیگهای جز پول برای اون استارتاپ ندارن، که اینم خیلی بده.
و مشکل اینجاست: وقتی اسم این آدم تو cap table باشه، گرفتن سرمایه بعدی واقعاً سخت میشه. چون سرمایهگذارای حرفهای حاضر نیستن با هر کسی کنار هم سرمایهگذاری کنن. سرمایه گذارای خوب هیچ وقت با یک آدم غریبه و ناشناس حاضر نیستن تو یه cap table باشن و حتی بعضی مواقع، اسم اون آدم خاص باعث میشه اون استارتاپ نتونه از هیچکس دیگهای جذب سرمایه کنه.
اکوسیستم امارات با حمایت دولت، موقعیت خوب جغرافیایی، قوانین تسهیلشده و حضور مراکز شتابدهی خوب، واقعاً به یه گزینه جدی برای شروع یا گسترش استارتاپ تبدیل شده.
اما باید مراقب بود. وعدههای رنگارنگ و پولهای آسون ممکنه خیلیها رو فریب بده. فقط استارتاپایی موفق میشن که واقعاً مسئلهای حل کنن و روی بازارهای بزرگ تمرکز داشته باشن.