ویرگول
ورودثبت نام
farzad nikzad
farzad nikzadفرزاد هستم. رؤیاپرداز، هنر دوست، اندیشناک و رنج طلب. برای اشتراک گذاشتن افکار، عقاید و دیدگاه هایم در ویرگول مینویسم. کانال تلگرامیم با مشارکت یک دوست: t.me/kalke_qalam
farzad nikzad
farzad nikzad
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

باید جاری بود...

مدتهاست سکونی گریبانم را گرفته. مدتهاست درگیر نخواستنم و در جستجوی خواستنیها.

رخوت و رکود بد بلایی است که به جان آدمی می افتد. بارها و بارها قصد کرده ام بیرون بکشم خودم را از این منجلاب اما نشدنی مینماید انگار. دلم میخواهد بیرون بزنم از این گنداب و جاری شوم و مطهر.

شاید این بار راه به چاه منتهی نشود.

فردا روز دیگری است؛ شاید شنبه موعود همان فردا است. هر راهی را نقطه آغازی است و فقط سکون و بی حرکت بودن یکنواخت است. خسته از خستگیهای بی دلیل، باید راهی شوم.

هدف و غایت پایسته ای نیست برایم و دچار تحولم مدام. شاید فقط برایم خود جاری بودن است که معنا دارد امروز. جریانی که به مرگ منتهی است و مرگی که هرروز چند قدم نزدیکتر شده...

فردا روز دیگری است.

شاید در نهایت، همه چیز عوض شد... شاید انتهای مسیر روشن بود. هرچه باداباد...


روزمرگیدلنوشتهزندگیحرکت
۲۱
۰
farzad nikzad
farzad nikzad
فرزاد هستم. رؤیاپرداز، هنر دوست، اندیشناک و رنج طلب. برای اشتراک گذاشتن افکار، عقاید و دیدگاه هایم در ویرگول مینویسم. کانال تلگرامیم با مشارکت یک دوست: t.me/kalke_qalam
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید