ویرگول
ورودثبت نام
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבهمی‌نویسم تا زنده بمانم
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
خواندن ۲ دقیقه·۱ روز پیش

«اکسیرِ جوانی»

.

توده‌ی بارانی که هواشناسی وعده‌اش را داده بود، نه تنها وارد کشور شد، بلکه چنان غرقمان کرده که به این صرافت افتاده‌ام درخت خرمالو و بهارنارنج توی حیاطمان را قطع کنم و با تنه‌ی آن کشتی بسازم. راستش آنقدر تشنه‌ی بارانم که خنگِ درونم بدش نمی‌آید یک سِیلی هم راه بیفتد تا تنی به این آب زلال بزنیم و آنقدر خیس و آبکشیده شویم که از هرچه باران است سیراب گردیم.

آمده‌ایم خیابان‌گردی، حیف است در این بارشِ کمیاب، آدم کنج خانه بنشیند. زیبایی‌های طبیعت را باید بی واسطه تنفس کرد و لمس نمود. مردم خودروهایشان را کنار زده‌اند و زیر این نعمت آسمانی ورجه وورجه می‌کنند. تو گویی از آسمان اکسیر جوانی می‌بارد. فررندانم طوری ذوق می‌کنند که یادآور هیجان کودکی ما برای بارش برف است.

پاییزهای کودکی‌ام پر بود از ابر و باران و اسارت در خانه و دلگیری‌های چندماهه. همین هم باعث می‌شد از هوای ابری و بارانی بیزار شوم. امروز اما اجازه می‌دهم فرزندانم باران را نه به عنوان یک زندان بلکه به عنوان یک جشن تجربه کنند. زیر آن خیس شوند، توی چاله‌های پر از آب بپرند و حتی سردشان شود. به گمانم مریض شدنشان می‌ارزد به اینکه از این پدیده‌ی زیبا و لطیف دلزده نشوند.

هرگز فکرش را هم نمی‌کردم روزگاری برسد که باران برایم به پدیده‌ای نادر مبدل گردد. نکند روزی بیاید که قدم زدن زیر آسمان آرزو شود! نکند دیدن سبزیِ درختان به تمنایی محال مبدل گردد! نکند ارتباط با آدم‌ها، دوست داشته شدن، صمیمیت و خنده‌های حقیقی به افسانه‌ای شیرین و دست نیافتنی تبدیل شوند!

من از هرگونه ترافیکی بیزارم. می‌خواهد ترافیک کارهای متعدد باشد یا ترافیک آدم‌ها یا ماشین. حالا هم در میان ترافیک خودروها مانده‌ایم و پشت سر ماشین‌های آب‌چکان، هر چند ثانیه یک میلی‌متر جلو می‌رویم. ولی یاد ندارم تا به امروز، ترافیکی به این زیبایی و لذت بخشی را تجربه کرده باشم!

✍ #فاطمه_سادات_جزائری

زیبایی‌های طبیعتباراننعمت
۸
۸
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
می‌نویسم تا زنده بمانم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید