ویرگول
ورودثبت نام
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבهمی‌نویسم تا زنده بمانم
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

«مملکتِ ستون‌ها»

یک ضرب المثل ایرانیِ قدیمی و امیدوارکننده هست که می‌گوید: " از این ستون به آن ستون فرج است."

خواستم چند کلامی با سازنده‌ی آن صحبت کنم:

جناب! راستش من چند وقتی‌ست که بین چند ستون سرگردانم، پس این فرجی که وعده‌اش را داده‌ای، کِی از راه می‌رسد؟ اصلا چرا تعیین نکرده‌ای فاصله‌ی مابین ستون‌ها چقدر باید باشد؟ تا ما بدانیم سقف انتظارمان برای "فرج" تا کجاست؟ چرا ما را بلاتکلیف گذاشته‌ای؟

نکند اگر به جای دو ستون، میان چند ستون گیر بیوفتیم، این ضرب المثل کار نکند؟ اصلا نکند سرمان کلاه گذاشته باشی؟ نکند قصد داشته‌ای بیهوده امیدوارمان کنی؟ یا شاید هم می‌خواسته‌ای به بهانه‌ی" فرج" دهانمان را ببندی تا اعتراض‌هایمان در گلو خفه شوند و ابلهانه به انتظارِ هیچ بنشینیم؟

شاید هم این جمله در قدیم تحقق داشته که ستون‌ها کم بوده‌اند. حالا که به محض برداشتن یک گام، با صورت توی یک ستون سنگی و دراز و پهن و بیرحم می‌خوریم. با هزار زحمت و بدبختی و دعا، آن ستون را می‌گذرانیم و بلافاصله ستون بعدی، با هیبت و عظمتی بیشتر، مقابلمان سبز می‌شود و راه را بر ما می‌بندد. کم مانده ستون‌ها دست به دست هم داده و ما را میانشان لـِه کنند.

ستون هم، ستون‌های قدیم! هرکجا نیاز بود، پا وسط می‌گذاشتند و باری را به دوش می‌کشیدند و یا تکیه‌گاهی می‌شدند. ولی ستون‌های امروزه نه تنها حمایتی نمی‌کنند، بلکه مانع راه رفتن و زندگی کردنمان شده‌اند. مملکت ما هم که خداروشکر "ستون‌خانه" شده است. از زمین و آسمان ستون بر سرمان می‌بارد.

با اجازه‌ی شما، به پاس این همه ستون، می‌خواهم یک ضرب المثل نو بسازم برای آیندگان:

از این ستون به آن ستون، هیچ خبری نیست، جز درد و درد و درد!

✍ #فاطمه_سادات_جزائری

ضرب المثلدرد و دلدلنوشته
۱۷
۴
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه
می‌نویسم تا زنده بمانم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید