ویرگول
ورودثبت نام
Fatemeh Jazayeri
Fatemeh Jazayeri
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

شروع تازه

بعد از چند روز مریضی امروز بالاخره تونستم از رختخواب جدا بشم و کارهای معمولی و روزمره رو خیلی کم و کوتاه انجام بدم،مثل چای دم کردن،میوه شستن،لباس تا زدن و دوش گرفتن.

برای همین کارهای معمولی و تکراری دلم تنگ شده بود،به خودم اومدم و دیدم چقدر لذت های کوچک رو به خاطر تکراری بودنشون داریم از دست میدیم

درحالی که زندگی همین تکرار و تکرار و تکراره

از روز و شب و ماه و هفته و سال و فصل ها میشه به این حقیقت پی برد ولی چون همیشه تکرار میشن انگار تو نظر ما آدمها رنگ میبازن.

عادی شدن زندگی ،لذت بردن از اون رو سخت میکنه و دچار روزمرگی شدن مارو مجبور میکنه چیزهایی رو بخوایم جایگزین این لذت از دست رفته کنیم

مثل آدم های تازه،جاهای تازه،لباسهای تازه و ….

ولی غافلیم از اون لذت دیرینه ی تکراری بودن

تا اینکه جوری بشه و مدتی نداشته باشیمش مثل همین مریضی من که باعث شد حای کارهایی رو که هیچ وقت دوست نداشته باشم هم برام جذاب بشن

خوشحالم‌که با یک مریضی ساده تونستم این حقیقت رو بیشتر درک کنم.


زندگیتکرارروزمرگیعادی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید